فدرالیسم در خاورمیانه، رویا یا واقعیت؟
خانم دکتر آرمینا آرم، پژوهشگر مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه در گفت وگو با وبسایت خاورمیانه:
۱.آیا فدرالیسم تو خاورمیانه ممکن آن هم در ایران و اینکه ایران زمان هخامنشیان شیوه حکومت داری شان فدرال بود؟
اگر بخواهیم یک تعریف ساده از فدرالیسم داشته باشیم باید به این نکته اشاره کنیم که فدرالیسم در اصل یک مفهوم حقوقی است.در سیستم کشورداری یا در واقع نوع حکومت فدرال اصل بر این هستش که واحدهایی که از نظر سیاسی نظامی و اقتصادی از قدرت کمتری برخوردار اند یا در واقع کوچک هستند. به هم می پیوندند تا از طریق این اتحاد و از طریق واگذاری بخشی از حاکمیت سیاسی خودشون و حاکمیت مطلق خودشان بتوانند قدرتمندتر شوند یعنی شما اگر نمونه های فدرالیسم را کشورهایی که نظر سیستم حکومتی فدرال و موفق هستند نگاه بکنید درتک تک آنها مثل ایالات متحده آمریکا ،کانادا سوئیس،آلمان و…می بینید که یک همچین الگوی تاریخی بوده که الان این کشورها به صورت فدرال اداره می شوند یعنی ما چیزی عکس این نداشتیم تنها موردی که در واقع برعکس بوده و یا کشوری یکپارچه و متحد که حاکمیت واحد داشته آمده تغییر نوع حکومت داده به صورت فدرال یوگسلاوی سابق بوده که خب سرنوشتش را می دانیم که در واقع تجزیه شده بنابراین اصلا این بحثی که الان از نظر حقوقی مطرح می شود که آیا فدرالیسم به درد ایران و کشورهای خاورمیانه می خورد من نمی خواهم وارد سایر کشورهای خاورمیانه بشوم ولی در مورد ایران دارم صحبت می کنم وقتی شما این مفهوم حقوقی را بررسی می کنید متوجه می شوید که از نظر تاریخی ما اصلا موردی نداشتیم که یک کشوری که در واقع حاکمیت یکپارچه و واحدی داشته بیاید خودش این حاکمیت را به قسمت های مختلفی تقسیم بکند و سیستم را به صورت فدرال ببرد.پس الگوی تاریخی ما همواره برعکس این بوده است واحدهای کوچک تر برای قدرت بیشتر می آیند وسیستم فدرال را انتخاب می کنند و مقداری از حاکمیت مطلق خودشان را می گذرند اینکه در گذشته خیلی از محققان مطرح می کنند در دوران هخامنشیان و مادها سیستم مملکت داری اداره به صورت ساتراپی بوده بله این درست است در آن دوران به دلیل وسعت بیش از اندازه ای که امپراتوری ایران داشته ما یک دولت کشور معمولی نبودیم مادر واقع دولت _تمدن بودیم ایران،روسیه مصر ،هند اینها دولت_تمدن بودند ما چه خوش مان بیاید و چه خوش مان نیاید قدیمی ترین دولت موجود هستیم که تا امروز ادامه پیدا کرده که خب ما می دانیم تمدن مصر به هر حال از بین رفته تحت تاثیر تهاجمات خارجی روسیه تا حدی حفظ شده و در مورد دولت چین هم به هر حال تغییراتی صورت گرفته این را در واقع من به عنوان یک ایرانی نمی گویم این را یک پژوهشگر و یک فیلسوف به نام هگل این را مطرح می کند که در واقع امپراتوری ایران قدیمی ترین دولت یا رایش بوده در طول تاریخ بنابراین این که شما بخواهید یک کشوری را که از نظر تاریخی که حاکمیت یکپارچه و کانل داشته و در طول این تاریخ روند دولت سازی و ملت سازیش به صورت کاملا طبیعی طی شده را بخواهیم به صورت تکه تکه در بیاریم این در واقع چیزی نیست جز فراهم کردن مقدمات تجزیه ی این سرزمین فدرالیسم اسم رمز تجزیه ی ایران هستش و هرکسی که آگاهانه یا نا آگاهانه در واقع این پیشنهاد را مطرح بکند یا به دنبال برقراری این نوع سیستم باشد قطعا به دنبال مقدمات تجزیه ی این کشور هست.
۲.فدرالیسم ها و واگرا ها به داشتن زبان مادری و پرچم جدا در کشور باور دارند از نظر شما این امر شدنی است؟
اینکه در واقع دوستانی که به دنبال فدرالیسم هستند به دنبال اهمیت دادن به زبان مادری و یا داشتن پرچم مجزا هستند از چند جهت قابل بررسی است ببینید ما ملتی بودیم همان طور که در قسمت قبل گفتم روند دولت و ملت سازی به صورت طبیعی و تاریخی طی کردیم در واقع ایران نه مرزهای ساختگی نه دولت _ملت اش دولت _ملت ساختگی است.این ملت طی هزاران سال علی رغم تهاجم های خارجی و مغلوب شدن در مقابل در واقع مهاجمان توانستند که این وحدت و انسجام خودشان را حفظ کنند ما نهصد سال حکومت مرکزی نداشتیم اما زبان ملی خودمان را که زبان فارسی بود حفظ کردیم چرا این زبان تا حد زیادی اهمیت دارد ؟به دلیل اینکه در جغرافیای گسترده ایران که از قوم های مختلف و در واقع فرهنگ ها مذاهب و خرده فرهنگ های مختلف تشکیل شده یک عامل وحدت بخشی وجود دارد که آن زبان فارسی است.اگر قرار باشد هر منطقه ای در واقع بخواهد این زبان ملی را کنار بگذارد و صرفا به زبان محلی آن منطقه صحبت بکند تکلیف برقراری ارتباط بین مناطق مختلف برچه اساس خواهد بود زبان مادری و صحبت کردن به آن زبان حق هر فردی است. که ما در حال حاضر نیز می بینیم که در مناطقی که ما در واقع زبان های متفاوت داریم مثل مناطق آذری نشین ،مناطق کردنشین،مناطق بلوچ نشین و عرب زبان در این قسمت ها تمامی افراد مسلط هستند به زبان مادری شان اما اینکه شما بیایید آموزش را صرفا به زبان مادری بگذارید و زبان فارسی را حذف کنید این در واقع ادامه ی همان پروژه ی تجزیه و جداسازی ایران هستش به هر حال یک عامل وحدت در بخشی باید باشد که این اقوام وفرهنگ های مختلف را به هم پیوند بدهد و اصولا وقتی یک قوت هویت ایرانی یا آن چیزی که به نام ایرانشهر شناخته می شود همین بحثی هستش که مرحوم آقای دکتر سیدجواد طباطبایی مطرح کرده بودند که بحث وحدت در کثرت و کثرت در وحدت است .ایرانشهر چرا تا به حال علی رغم تمام این تهاجمات و سختی ها پابرجا مانده ما می بینیم که در مورد مصر این اتفاق نیفتاده مصری ها بعد از حمله ی اعراب و مغلوب شدن شان در واقع زبان خودشان را نتوانستند حفظ کنند تنها دلیل اصلی این بوده که فرهنگ و هویت ایرانی در عین کثرت یک وحدتی داشتند و همواره این روش و منش مختلف و متفاوت زندگی مورد احترام بقیه ی ساکنان این سرزمین بوده پس اینکه ما بخواهیم الان این بحث زبان مادری را بخواهیم برجسته بکنیم و و در صدد مانور دادن بر روی آن باشیم فکر نمی کنم موضوعیت داشته باشد بحث پرچم هم که اصلا من نمی خواهم وارد بشوم به خاطر اینکه هر کشوری در دنیای مدرن هر دولت_ملتی یک پرچم واحد دارد که از تقدس و اهمیت بسیار زیاد برای افراد آن ملت برخوردار است.
۳.آیا ملت پدیده ی جدیدی است که از انقلاب فرانسه شکل گرفته؟
پیمان وستفالیا در سال ۱۶۴۸ مبدا تأسیس کشورها به شکل امروزی یا همان دولت_ملت هما بوده از همان موقع در واقع وجود یک جمعیت در درون مرزهای مشخص ضرورت وجودش مطرح شده در انقلاب فرانسه این مفهوم برجسته تر شده و حالا حقوق بنیادینی که ملت داشتند هم بهش اشاره شده در مورد ایران در قسمت های قبل هم مطرح کردم ایران علاوه بر اینکه دولت-ملت است. دولت-تمدن هست به یک شکلی در کنار روسیه،چین وهند به این معنا که یک تمدن یا یک امپراتوری تاریخی بوده که به تدریج از لحاظ تاریخی توانسته اقوام مختلف را گرد هم بیاورد و روند دولت _ملت سازی شکل گرفته است.
۴.آیا ما می توانیم تاریخ خود را ۲۵۰۰ ساله بدانیم در صورتی که دیگر قوم ها و قبیله ها در طی تاریخ بر ما حکومت می کردند مثل سلجوقیان، خوارزمشاهیان، آق قویونلوها و…؟
در مورد خاورمیانه هم باز خالی از لطف نیست که این نکته را اشاره کنم که ایران به هر حال در کنار ترکیه تا حدی شرایط متفاوتی را در منطقه دارد سایر کشورهای منطقه نه تنها عمر چندانی ندارند بلکه اکثر آنها روند دولت-ملت سازی را به صورت طبیعی طی نکرده اند مثل عراق ،افغانستان و خیلی از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و از نظر عمر و قدمت هم مشاهده می کنیم که قدمت زیادی ندارن و حاصل در واقع فروپاشی امپراتوری عثمانی و بعد از آن استعمار فرانسه و انگلستان هستند. یعنی در شکل گیری مرزهای اینها خیلی دخالت خارجی یا عامل خارجی موثر بوده و یکی از عوامل اصلی و علل اصلی اختلافات و درگیری ها در خاورمیانه آن چیزی که منطقه را تبدیل به یک محیط آشوب ناک کرده همین روند دولت-ملت سازی جعلی وغیر طبیعی بوده که اثراتش تا الان هم باقی است.فراموش نکنید ما قرار داد سایس پیکو را داریم که مبنای شکل گیری بسیاری از کشورها در منطقه ی ما هستند.وقتی که شما از نظر تاریخی اسناد را می خوانید می بینید که در این قرار داد و در توافقی که بین قدرت های بزرگ در آن دوران شکل گرفته خیلی به آن مفهوم ملت و الزامات ملت بودن توجهی نشده بنابراین از این نظر هم ایران یک نوع در واقع استثنا در بین کشورهای منطقه هستش و اینکه آیا علی رغم اینکه به هر حال در دوران های مختلف در تاریخ ایران ما مورد هجوم قرار گرفتیم نهصد سال دولت ملی نداشتیم و شاید خیلی مواقع قدرت های مهاجم بر ما حکومت می کردند آیا می توانیم بگوییم که در واقع این تاریخ روند یکپارچگی و وحدت اش حفظ شده؟ من فکر می کنم که بله این چندین دلیل دارد اول اینکه این بر می گردد به همان ویژگی هایی که باز در قسمت قبل در مورد ایرانشهر بهش اشاره کردم و در مورد فرهنگ و تمدن ایرانی که به هر حال آنقدر از قدرت برخوردار بوده و قدرت و ویژگی های مثبت دارد که توانسته در واقع این قدرت های خارجی را و مهاجمانی که به ایران حمله می کنند حتی اگر پیروز می شوند در درون فرهنگ خودش بکشاند. ما اعراب،ترکانو مغول هارا داشتیم که اینها همه نه تنها نتوانسته اند به صورت کامل ویژگی های خودشان را بر ما غالب کنند بلکه تا حد زیادی از فرهنگ و هویت ایرانی الهام گرفتند و به نوعی ایرانیزه شدند پس وقتی ما می گوییم ایرانشهر فرهنگ ایرانی داریم در مورد یو چیزی صحبت می کنیم به دلیل ویژگی هایی که حالا خوب یا بد دارد توانسته از لحاظ تاریخی این کار را صورت بدهد.
یکی از عوامل مهم دیگر تاریخی که توانسته وحدت ایرانیان را حفظ کند بحث زبان فارسی هستش زبان فارسی یک زنجیره ی بوده که در واقع موفق شده مقاطع تاریخ ایران را به هم وصل کند و باعث بشود که ما از گذشته ی تاریخی خودمان جدا نشویم.در حال حاضر شما وقتی شاهنامه، حافظ یا سعدی می خوانید اشعاری را می خوانید که برخی از آنها مال بالغ بر هفتصدسال پیش هستند.متوجه می شوید که این پیوستگی زبان فارسی را حفظ می کنید ما در مورد کشورهای دیگه این را شاهدش نیستیم مثال ترک ها به دلیل تغییر در رسم الخط شان که بوده نتوانسته اند آثار ادبی صدسال گذشتهخودشان را به آن زبان بخوانند.
گفت وگو از محمدحسین واحدی، دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی
نظر شما :