اقدام ضد ایرانی کانادا علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
نخستوزیر کانادا تحریمهای جدیدی علیه ایران اعمال کرد و گفت که محدودیتهایی برای معاملات مالی با گروههای مرتبط با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعمال میکند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، جاستین تورودو، نخستوزیر کانادا امروز جمعه تحریمهای جدیدی علیه ایران اعلام کرد. او از جمله گفته ۱۰ هزار نفر از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای همیشه از ورود به کانادا منع خواهند شد.
طبق گزارش خبرگزاری رویترز با این تصمیم نیمی از سران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای همیشه از ورود به کانادا منع میشوند. تروردو در جمع خبرنگاران گفت: «ما با استفاده از قدرتمندترین مفاد موجود در "قانون محافظت از پناهندگان و مهاجران"، به دنبال درج رژیم ایران [در فهرست تحریمی] از جمله سران سپاه خواهیم بود.»
وی اضافه کرد: «درج نام یک رژیم [در فهرست تحریمی] تصمیمی همیشگی است. این به معنای آن است که ورود ۱۰ هزار نفر از سران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به کانادا برای همیشه ممنوع خواهد بود.»
ترودو گفت این اقدام تنها «در شرایط جدی»، نظیر کشورهایی که مرتکب جرائم جنگی یا نسلکشی شدهاند به کار گرفته شده است.
وی گفت علاوه بر این تحریمها کانادا قصد دارد علیه افرادی که «بیشترین تقصیر را در رفتارهای مخرب ایران دارند» تحریمهای هدفمند اعمال کند. او همچنین گفت که کانادا ۷۶ میلیون دلار برای افزایش ظرفیت خود جهت اجرای این تحریمها هزینه خواهد کرد.
نخستوزیر کانادا و معاون او سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را «سازمان تروریستی» خوانده و گفتند علیه اعضای این سازمان محدودیتهای مسافرتی و مالی در نظر گرفتهاند.
«کریستیا فریلند»، معاون ترودو هم در این جلسه با بیان اتهامات اثباتنشده گفت که ایران «کشور حامی تروریسم دولتی» است. او، با لحنی تند و ستیزهجویانه گفت: «[ایران]، ظالم، تئوکراتیک و زنستیز است. سران سپاه، تروریست هستند و سپاه پاسداران، سازمانی تروریستی است.»
وی اضافه کرد: «امروز ما با فهرست کردن سپاه پاسداران ذیل IRPA (قانون محافظت از پناهندگان و مهاجران) و در واقع با فهرست کردن سران رژیم ایران این واقعیتها را رسماً به رسمیت میشناسیم و مطابق آنها اقدام میکنیم.»
IRPA، قانونی مصوب پارلمان کانادا است که در آن دستورالمعلهایی برای مهاجرت اتباع خارجی به آن کشور مشخص شده است.
کانادا در روزهای گذشته هم اقداماتی را در حمایت از اغتشاش در ایران انجام داده است. این کشور، از جمله روز چهارم مهرماه اعلام کرد دهها فرد و نهاد ایرانی از جمله پلیس امنیت اخلاقی را در فهرست تحریمها قرار داده است.
«جاستین ترودو»، نخستوزیر کانادا در آن روز طی اظهاراتی مداخلهجویانه گفت: «خطاب به زنان ایرانی که در حال اعتراض هستید و کسانی که از شما پشتیبانی میکنند میگویم که ما در کنار شما هستیم.»
وی اضافه کرد: «ما با صداهای خودمان- صداهای همه کاناداییها- و میلیونها نفر در سراسر جهان همراه شده و از دولت ایران میخواهیم به صدای مردم خودش گوش بدهد، سرکوب آزادیها و حقوق آنها را خاتمه داده و به زنان و مردم ایران اجازه بدهد زندگیشان را بکنند و به صورت مسالمتآمیز نظراتشان را بیان کنند.»
کانادا دولتی همسو با آمریکا است و در سالهای گذشته از تحریمهای آن کشور هم علیه ایران تبعیت کرده است. تحریم پلیس امنیت اخلاقی ایران، چند روز بعد از آن صورت گرفت که واشنگتن هم همین نهاد را در فهرست تحریمها قرار داد.
تحلیلگران دستکم بخشی از انگیزههای آمریکا را به مذاکرات وین مربوط میدانند. مطابق این تحلیل، واشنگتن در شرایطی که در برابر دست برتر ایران در مذاکرات رفع تحریمهای وین چارهای پیش رو نمیبینند قصد دارند از طریق تحریک افکار عمومی و دعوت به آشوب در ایران یک اهرم فشار برای خودشان دست و پا کنند.
دیالکتیک تحریم-آشوب
تحلیلگران در ایران پیش از این گفتهاند اغتشاشات که نشات گرفته از شکافهای درونی جامعه و با تحریک عوامل خارجی است، میتواند آمریکا و غرب را به این نتیجه برساند که با استفاده از سلاح تحریمها و افزایش فشار اقتصادی شکافهای میان جامعه و حاکمیت را گسترش دهد تا در نتیجه نظام در اثر فشارهای داخلی و بیرونی تن به تغییر رفتار در حوزههای مورد خواست طرفهای خارجی دهد.
علیرضا فقیهیراد کارشناس مسائل بینالملل چند روز پیش در گفتوگو با خبرگزاری فارس در همین خصوص گفته است: «هرگونه ناآرامی و آشوب در ایران منجر به ارسال پالس ضعف به بیرون خواهد شد و زمینه و مشروعیت برای تحریم و فشار بیشتر را مهیا میکند. برای نمونه در جریان فتنه ۸۸ بود که مقامات آمریکایی اغتشاشات درون ایران را فرصتی برای فشار بیشتر جهت تغییر رفتار جمهوری اسلامی قلمداد کردند و بیسابقهترین تحریمهای تاریخ را علیه ایران به بهانههای حقوق بشری وضع کردند.»
فقیهیراد گفت: اوباما رئیس جمهور وقت آمریکا در کتاب خاطرات خود با عنوان «سرزمین موعود» خیلی صریح به این موضوع اشاره میکند و مینویسد که «بعد از آنکه تلاشهای ما برای آغاز مذاکره با ایران رد شد، در شرایطی که این کشور وارد چرخه هرج و مرج و سرکوبگری بیشتر میشد، ما راهبردمان را بهسمت دومین گام راهبرد منع اشاعهای خودمان تغییر دادیم؛ یعنی بسیج کردن جامعه بینالمللی برای اعمال تحریمهای اقتصادی سخت و چندجانبهای که میتواند ایران را وادار به حضور در میز مذاکره کند».
کارشناس مسائل بینالملل گفت: هیلاری کلینتون وزیر خارجه وقت آمریکا نیز در کتاب خود با عنوان «انتخابهای سخت»، فتنه 88 و بهانههای حقوق بشری را عامل همراهی بقیه کشورها در اعمال تحریم میداند و مینویسد، «پس از اعتراضها به نتیجه انتخابات در سال ۸۸، آمریکا توانست کشورهای دیگر را برای اعمال تحریمهای جدید علیه ایران همراه سازد».
وی ادامه داد: جان بولتون مشاور قبلی امنیت ملی کاخ سفید هم خیلی صریح در این باره میگوید «این ناآرامیهای ایران در سال ۸۸ بود که گزینه تحریم ایران را که بیش از دو سال از دستور کار خارج شده بود، مجددا به روی میز برگرداند».
فقیهیراد افزود: «قطعنامه ۱۹۲۹، قانون تحریمهای ثانویه بانکی ایران موسوم به سیسادا و سپس قانون اختیارات دفاع ملی برای سال ۲۰۱۲ و امثالهم همگی ثمره اغتشاش های سال ۸۸ بود.»
تحریک به آشوب
کارشناسان میگویند آمریکا و کشورهای اروپایی در شرایطی که در برابر دست برتر ایران در مذاکرات رفع تحریمهای وین چارهای پیش رو نمیبینند قصد دارند از طریق تحریک افکار عمومی و دعوت به آشوب در ایران یک اهرم فشار برای خودشان دست و پا کنند.
جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات وین به ویژه به دلیل آنکه تحریمها در هدف آشکار کشورهای غربی برای ایجاد شکاف عظیم میان ملت و حکومت و ایجاد جریانهای قدرتمند براندازی شکست خوردهاند دست برتر را در اختیار دارد.
تحریمها طبق اذعان افرادی نظیر «ریچارد نفیو» که از معماران سیاستهای تحریمی محسوب میشوند برای اینکه بتوانند به شکل برگهای چانهزنی در مذاکرات مورد استفاده طرفهای غربی قرار بگیرند بایستی از طریق ایجاد «نارضایتیهای عمومی» و تهدید به براندازی، محاسبات مسئولان حکومت را عوض کرده و آنها را برای اعطای امتیاز تحت فشار قرار دهند.
اما این اتفاقی است که علیرغم اجرای سیاست «فشار حداکثری»، رخ نداده و ایران به لطف مقاومت مردم، شدیدترین اثرات یک جنگ تمام عیار اقتصادی را پشت سرگذاشته و اکنون تصمیمگیران ایرانی به دنبال آن هستند که از همین مسئله به عنوان اهرمی برای متقاعد کردن غرب به دست کشیدن از سیاستهای زورگویانه و پایان دادن به جنگافروزی اقتصادی علیه ملت ایران استفاده کنند.
بدیهی است در چنین شرایطی کشورهای غربی و امپراطوریهای رسانهای وابسته به آنها به «آشوب» در داخل کشور نیاز دارند تا بتوانند در مذاکرات آن را به عنوان شاخصی از اثرگذاری تحریمها معرفی کرده و سپس از آن به عنوان یک برگ چانهزنی برای تداوم جنگ اقتصادی علیه ملت ایران استفاده کنند. آشوب، در واقع ابزار دست جریانهای ضد انقلاب برای گلآلود کردن جریان مذاکرات و صید تحریم از آن است.
نظر شما :