با عنایت ویژه به تمام ابعاد تشکیل دهنده
میراث معنوی و ماندگار عاشورا
دیپلماسی ایرانی: قیام امام حسین علیه السلام و واقعه کربلا از جمله 4 ماه حضور سالار شهیدان و اصحابشان در مکه مکرمه تا رسیدن به دشت نینوا؛ آن حضرت با طراحی و اجرای مقابله نرم، دیپلماسی انقلابی و سیاسی؛ گروهی نخبه و استثنایی را برای روز واقعه آماده کرد؛ چرا که هدف اصلی امام جلوگیری از انحراف جامعه و بویژه زنده نگه داشتن مشروعیت و امامت با هدف به ارمغان گذاشتن دستاوردهای چند گانه ذیل برای جامعه بشری تا آخرالزمان بود:
1- تکریم آزادی و آزادگی؛ در این زمینه امام دو مصداق عینی را با نهایت ظرافت و هوشمندی به نمایش گذاشت که اولی در تاکید بر اختیار تام اصحاب و یاران برای ماندن در کربلایی بود که فرجام نهایی آن فدا شدن و جانبازی در ره ولایت و اسلام بود و در این مسیر بود که جمعیت 1200 حرکت کننده از مکه به جمعیتی 120 نفری در روز عاشورا کاهش یافته بود. نقل موثق است که امام، نزدیک غروب آفتاب، اصحاب خویش را گرد آورد و با آنان سخنانی با چنین مضمون گفت که به راستی من نه اصحابی را بهتر و وفادارتر ازاصحاب خویش میشناسم و نه خانوادهای را که بیش از خانوادهام در نیکوکاری و حفظ پیوند خانوادگی استوار باشند. خداوند شما را از جانب من بهترین جزای خیر عنایت فرماید. آگاه باشید که من پیمان خویش را از ذمه شما برداشتم و اذن دادم که بروید و از این پس مرا بر گردن شما حقی نیست. اینک این شب است که سر میرسد و شما را در حجاب خویش فرو میپوشد؛ شب را شتر رهوار خویش بگیرید و پراکنده شوید که این جماعت مرا میجویند و اگر بر من دست یابند، به غیر من نپردازند.
و در باب آزادگی نیز موضوع مهم به تصمیم حر با اراده فردی برای پیوستن به سپاه حق و نحوه مواجهه امام حسین (ع) را شاهد هستیم که یکی از صحنه های واقعی رفتار هوشمندانه و بزرگ منشانه امام با نادیده گرفتن رفتارهای خصمانه و غیرانسانی حر از روز اول تا صبح دهم محرم محسوب شده است؛ نحوه تعاملی که هم چنان با گذشت 14 قرن از حادثه کربلا موجب شده تا حر بن یزید ریاحی با احترام گذاشتن به مادر سادات خانم فاطمه سلام الله علیه به نماد آزادگی در بین شیعیان و آزادگان جهان مشهور می باشد. و بی جهت نیست که عبدالرحمان شرقاوی نویسنده مصری این گونه می نویسد: حسین (ع)، شهید راه دین و آزادگی است. نه تنها شیعه باید به نام حسین ببالد، بلکه تمام آزاد مردان دنیا باید به این نام شریف افتخار کنند.
2- اهمیت احترام و رعایت حق الناس در هر شرایطی به طوری که شب عاشورا امام حسین علیه السلام به یارانش فرمود؛ هر کس از شما حق الناسی به گردن دارد برود و آن حق را ادا کند که خداوند شهادتش را نمی پذیرد . و بدین شکل حضرت پیام مهمی را به مسلمین و افکار عمومی داد که حتی شهید شدن درراه خدا در کربلا به عنوان برجسته ترین نماد و الگوی رویایی تمامیت حق و امامت با کلیت باطل و تزویر نمی تواند بالاتر از رعایت حق الناس باشد.
3- احترام؛ همدلی و حرکت اهل ایمان بر مسیر اعتدال؛ که نماد اصلی آن را در نحوه مواجهه علمدار سپاه حسین (ع) با پیشنهاد شمر بن ذل جوشن می بینیم که حضرت ابوالفضل(ع) با صراحت کامل پذیرش به اصطلاح امان نامه شمر و تنها گذاشتن مولای خود با عتاب و خطاب رد می کند و چون وقوف دارد که اوج قوت قلب بویژه برای زنان و کودکان است تا آخرین قطره خون خود در دفاع از حریم ولایت تلاش می کند و اوج احترام به امام را با بکارگیری القاب سیدی و مولای به نمایش می گذارد و صرفا" در زمانی که گامی بیش تا شهادت ندارد مولایش را برادر خطاب و استمداد دریافتن می کند.
4- اقامه واجبات و اهمیت دعا و تضرع؛ در واقع امام برای به نمایش گذاشتن اهمیت عبادت و دعا در حالی که سپاه یزیدی قصد شروع جنگ در عصر تاسوعا را داشتند؛ امام با پیامی درخواست مهلت یک شبه برای عبادت کرد و مهمتر این که در ظهر عاشورا هنگامی که امام بسیاری از یارانش را از دست داده بود؛ با توقف کارزار؛ اقامه نماز کردند و نشان دادند که مسیر حق تعالی برای هر انسانی به یک عشق خردمندانه احتیاج دارد تا در زمره افتادگان نباشد و خط قرمز امام (ع) رعایت حق الهی و اقامه واجبات می باشد و آمادگی ایثار تمام عیار در این مسیر را دارد و بی جهت نیست که حتی غیر مسلمانان هم به فداکاری امام اعتراف دارند تا جایی که طوماس، مان متفکر آلمان اذعان دارد که اگر بین فداکاری مسیح و حسین (ع) مقایسه شود، حتما فداکاری حسین پر مغزتر و با ارزش تر جلوه خواهد کرد.
5- تبعیت بی قید و شرط از نبی و امام؛ یکی موضوعات و درس های بسیار مهم حادثه عاشورا که تبلور آن در نوع اطاعت یاران و اصحاب امام حسین (ع) و در بین اهل بیت اصحاب کربلا در دوران پسا کربلا مشهود بود؛ به اخلاص و صراحت اطاعت محض از امام حسین (ع) بر می گردد؛ چرا که امام از زمان بقدرت رسیدن یزید رویکردی را آغاز کرد که موضع روشن حضرت در عدم بیعت بدلیل بی مفهوم بودن سازش کفر و توحید مشخص می کرد. با نگاهی کوتاه به دوران خلافت یزید که کمتر از 4 سال بوده و در سال اول حادثه کربلا را رقم زده و دو سال بعد نیز به مدینه حمله کرده قتل و عام عظیم براه اداخته و نهایتا" دستور آتش زدن کعبه را داد به این ارزیابی می رسیم که امام حسین (ع) با آگاهی و وقوف کامل به ماهیت وجودی و ظالمانه یزید تنها راه حفظ امامت را مبارزه قاطعانه با این نماد الحاد و کفر می داند. و بی جهت نیست که مهاتما گاندی در مورد قیام کربلا می گوید: امام حسین علیه السلام هر آنچه که داشت را فدا کرد اما از تسلیم شدن دربرابر حکومت ظالمانه امتناع کرد این فداکاری چراغ هدایت هر جامعه و ملتی است. و جالب تر می توانیم به نظر واشنگتن ایروینگ (مورخ آمریکایی اشاره داشته باشیم که می گوید: برای امام حسین (ع) ممکن بود که زندگی خود را با تسلیم شدن بر اراده یزید نجات بخشد، لیکن مسیولیت پیشوا و نهضت بخش اسلام اجازه نمی داد که او یزید را به عنوان خلافت بشناسد. او به زودی خود را برای قبول هر ناراحتی و فشاری به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بنی امیه آماده ساخت، و در زیر آفتاب سوزان سرزمین خشک، و در روی ریگهای تفتیده عراق؛ روح حسین(ع) فناناپذیر است. ای پهلوان و ای نمونه شجاعت و ای شهسوار من، ای حسین!
6 - زنده نگه داشتن اسلام تا ابد؛ امام حسین (ع) با چهار ماه حضور در مکه و سپس نیمه تمام گذاشتن حج و حرکت بسوی کربلا با اصحاب و یاران با وفایش علیرغم آگاهی اولیه از امکان بی وفایی مردم کوفه و به فراموشی سپردن هزارن نامه ای که به حضرت فرستاده بودند نوعی مبارزه نرم؛ سیاسی و انقلابی را طراحی و اجرا کرد که برای همیشه و جاودانه تمامیت اسلام ناب محمدی و شیعه محب اهل بیت عصمت و طهارت را ممهور کرد. در واقع سالار شهیدان با شناخت دقیقی که از شخصیت فاجر و فاسق یزید داشت و می دانست که بیعت با این ملعون تاریخ به معنی فنا و به فراموشی سپردن دائمی اسلام خواهد شد؛ موضوعی که بدون شک مورد اذعان اندشمندان اسلامی و غیر اسلامی پس از 14 قرن است و کافی اشاره ای به جامعه شناس شهیر فرانسوی داشته باشیم. پروفسور فرانسوی هانری کوربن یک بیان زیبا و دقیقی دارد با این مضمون که همه ادیان با مرگ پیامبران خود ، یهودیت با مرگ موسی ، مسیحیت با مرگ عیسی و ..... مردند و فقط شیعیان در فرایند مرگ قرار نگرفتند؛ چون آنها حسین را در ابتدای راه و مهدی را در انتهای راه سرلوحه خود قرار دادند بدین شکل که امام حسین(ع) از عمق تاریخ آنها را ترغیب کرده و در آینده امام مهدی (عج) آنها را دعوت خواهد کرد و چنین جامعهای نمیتواند بمیرد ، چرا که رهبری و آرمانهای آن همیشه حاضر و همواره در حال تجدید شدن است.
7- راستی آزمایی وفای مردم کوفه با اعزام سفیر؛ امام حسین(ع) در عین تمرکز بر کاروان کربلائیان و پاسخگویی به واسطه های زیادی که سعی وافری داشتند تا حضرت را از مسیر انتخاب شده باز داشته و شاید وادار به بیعت کنند؛ همه جوانب قدرت نرم و رویکرد سیاسی را تحت نظر داشته و برای اطمینان از آمادگی مردم کوفه؛ حضرت مسلم از اقزبا و معتمدین ثابت قدم خود را به عنوان سفیر به کوفه اعزام می کند که داستان پشت کردن مردم کوفه به حضرت مسلم با تهدیدهای عبیداله و شهادت سفیر امام و حتی شهادت فرزندان نیز از حوادث درس آموز و بخشی از فرایند پیشاکربلا و کسب آمادگی برای روز عاشوراست؛ البته سالار شهیدان در آخرین نصایح و صحبت های خود در روز عاشورا به موضوع دعوت کوفیان و عهدشکنی آنان، اشاره صریح کردند.
نظر شما :