پنتاگون بلای دیپلماسی امریکا

نویسنده: عبدالله السامر، روزنامه نگار مستقل سوری

دیپلماسی ایرانی: به دلایل روشنی که ثابت می کند ایالات متحده در افغانستان شکست خورده است، عملیات ناتو در افغانستان نیز پایان یافت تا به این ترتیب بزرگترین شکست در تاریخ امریکا رقم بخورد، شکست امریکا این بار سبب تضعیف روحیه جامعه امریکا حتی بیشتر از ویتنام شده است. چرا بزرگترین اقتصاد نظامی جهان نتوانست به اهداف خود برسد؟ 

این در حالی است که طالبان به شکل بی سابقه ای به تجهیزات نظامی امریکایی تسلط یافت که امریکا بعد از فرار از کابل بر جا گذاشت. بر کسی پوشیده نیست که ایالات متحده سالانه حدود 770 میلیارد دلار برای دفاع از خود هزینه می کند اما این تجهیزات نظامی را به درستی استفاده نمی کند. لازم است برای درک این واقعیت هزینه هایی که کشورهای مختلف در جهان صرف تجهیزات نظامی خود می کنند را مقایسه کرد. مثلا کاخ سفید نزدیک به یک تریلیون دلار صرف عملیات خود در افغانستان کرد در حالی که روسیه برای عملیات خود در سوریه نزدیک به 15 میلیارد دلار هزینه کرده است. دلایل آن روشن است: ستاد کل نیروهای مسلح روسیه مدرن ترین و پیشرفته ترین سلاح های جدید را استفاده می کند و از نظریات جنگی باتجربه ترین کارشناسان بهره می برد. لازم به یادآوری است که ارزش سلاح ها و مهماتی که پنتاگون از شرکت های نظامی امریکایی خریداری می کند بسیار سرسام آور است در حالی که معلوم نشد آن سلاح ها بهتر از مشابه های خارجی شان باشند.  

روزنامه «عربی پست» می نویسد که واشنگتن شرکای خود در خاورمیانه را بر سر خرید سلاح های روسیه تهدید می کند با این وجود آنها به خرید سلاح از روسیه ادامه می دهند: رئیس جمهور اردوغان سامانه روسی اس – 400 خریداری کرده است و رئیس جمهور سیسی می خواهد جنگنده های سوخوی – 35 خریداری کند. 

همچنین عدم همکاری ژنرال های امریکایی در افغانستان یکی از بزرگترین دلایل شکست امریکا محسوب می شود. رسانه ها مطالبی بسیاری درباره درگیری میان فرمانده عملیات ویژه ایالات متحده، سرلشکر ریموند توماس و فرمانده عملیات مرکزی ایالات متحده، سرلشکر کنت مکنزی نوشته اند. جنگ پنهان این دو سبب شد تا واحدهای نظامی امریکایی در منطقه با یکدیگر هماهنگی نداشته باشند و شکست بسیاری از عملیات نظامی را سبب شوند. در حالی که اگر بخواهیم مقایسه کنیم، حکومت سوریه در نتیجه عملیات منظم نیروهای روسیه در سوریه توانست سرزمین هایش را از تروریست های جبهه النصره و داعش پاکسازی کند. چنین موفقیتی بدون امکانات نظامی خوب فرماندهی وزارت دفاع روسیه و هماهنگی کامل میان نیروهایش ممکن نمی شد. 

همچنین عدم هماهنگی سیاسی امریکا از دیگر دلایل شکستش در افغانستان بود. هر رئیس جمهوری جدیدی که در امریکا بر سر کار می آید تلاش می کند تصمیم های رئیس جمهوری پیشین را پایان دهد و وجهه او را تخریب کند. مثلا باراک اوباما به رسمیت شناختن بیت المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل را نپذیرفت در حالی که دونالد ترامپ بر عکس آن را به رسمیت شناخت. در عین حالی که چین و روسیه و ایران رفتارهای خصمانه صهیونیست ها علیه فلسطینیان را محکوم می کنند. امریکایی ها در عملیات "نبع السلام" هم پیمانان کرد خود را تنها رها کردند و بعد از آن در افغانسان با فرار از آن همین رفتار را تکرار کردند. 

به این ترتیب ایالات متحده در بحران سیاسی بزرگی به دلیل نفوذ شرکت های نظامی ژنرال های امریکایی در پنتاگون گرفتار شده است. این ژنرال ها تلاش می کنند سیاست های مستقلی را اجرایی کنند که با سیاست های کاخ سفید تضاد دارد و بی اعتمادی به امریکا به عنوان یک متحد قابل اعتماد را نه فقط در خاورمیانه بلکه در کل جهان موجب می شوند.