تاثیر تفاهم ایران و عربستان بر موفقیت در احیای برجام
یک کارشناس مسایل بین الملل با اشاره به مذاکرات ایران و عربستان که گفته می شود به طورغیرعلنی در عراق در حال انجام است گفت: رویکرد جدید عربستان در سطح منطقه در پرتو سه عامل قابل درک است؛ ارزیابی سیاست منطقهای طی یک سال اخیر، پویاییهای داخلی عربستان و مساله انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و رویکرد دولت بایدن.
عبدالامیر نبوی در گفتوگو با ایسنا در پاسخ به این پرسش که گفته می شود عربستان تحت تاثیر تغییر قدرت در ایالات متحده آمریکا به تغییراتی در سیاست خارجی خود از جمله گفتوگو با ایران دست زده است، گفت: تغییر رویکرد عربستان نسبت به مسایل منطقه ای تا حدودی تحت تاثیر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و پیروزی بایدن بوده است و این نکته عجیبی نیست، کما اینکه سایر کشورهای منطقه هم در همین مدت کوتاه سعی کردند خود را با این تحول مهم وفق بدهند. باید پذیرفت که آمریکا و اروپا همچنان جزو بازیگران مهم جهانی هستند و تغییر سیاست هایشان تاثیر مهمی بر تحولات منطقه می گذارد اما تقلیل تغییر رویکرد عربستان به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا خطاست.
وی ادامه داد: درست است که عربستان مثل سایر کشورها از جمله ایران از این تغییر اثر پذیرفته است، اما مسایل دیگری هم موثر بوده است، از جمله پویاییهای داخلی عربستان. یعنی ما باید متوجه مسایل داخلی عربستان باشیم. نسل جدید رهبران عربستان که بن سلمان نماینده این نسل است در حال تلاش برای ورود عربستان به مرحله جدیدی از حیات سیاسی و اجتماعی و پاسخگویی به نیازهای طبقه متوسط جدید در حال قدرت گیری است، از این رو برای درک سیاست های داخلی و خارجی عربستان بایستی این عامل مهم، یعنی تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن کشور را نیز مورد توجه قرار داد. بن سلمان و تکنوکراتهای حامی او در حال بازتعریف حد و حدود وظایف، اختیارات و امتیازات نهادها، گروه ها و اشخاص مختلف شریک یا موثر در سیاستگذاری ها هستند، چراکه مکانیسم های سابق پیشبرد سیاست ها و نیز انتقال قدرت ضعیف و گاه بی معنا شده اند.
این کارشناس مسایل منطقه خاطرنشان کرد: مساله دیگر که باعث شده عربستان سیاست های پویایی را در پیش بگیرد، ارزیابی نتایج سیاست های پیشین خود در برخی کشورهای منطقه از جمله یمن، عراق، سوریه و لبنان است. عربستان در سالهای اخیر رویکردی تهاجمی را در پیش گرفته بود که اتفاقا از اواخر دوره ملک عبدالله، پادشاه فقید این کشور، آغاز شده بود، کما اینکه سایر کشورها از جمله ترکیه و ایران هم سیاستی تهاجمی در پیش گرفته بودند. عربستان در یک سال اخیر سعی کرده است در پرتو هزینه و منافع این سیاستها، رویکرد خود را اصلاح کند و به خصوص از هزینههایی مانند جنگ در یمن بکاهد، چون واقعا نتیجه دندانگیری برایش در صحنه یمن به دست نیامده است و در عین حال سعی دارد از طریق کاهش تنشها و گفتوگو با بازیگران مهم منطقهای و فرامنطقهای امتیاز بیشتری به دست آورد. از این رو معتقدم رویکرد جدید عربستان در پرتو سه عامل قابل درک است؛ ارزیابی سیاست منطقهای طی یک سال اخیر، پویایی های داخلی عربستان و مساله انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و رویکرد دولت بایدن.
نبوی در پاسخ به این که برخی معتقدند دولت بایدن صرفا برای چهار سال بر سر کار است و بعد از آن احتمالا جمهوری خواهان قدرت را در آمریکا به دست خواهند گرفت، اگر احتمال دهیم که این اتفاق بیفتد چرا عربستان باید در سیاست خارجی خود در سطح منطقه تغییراتی در این سطح از جمله تسهیل روابط با ایران، قطر، ترکیه و غیره دهد، گفت: در اینکه سیاست عربستان و اصولا دیگر کشورهای منطقه از تحولات مهم بین المللی اثر می پذیرد، تردیدی نیست از جمله نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، اما این که سیاست عربستان و سایر کشورهای منطقه را یک متغیر وابسته و تابعی از نتایج انتخابات در آمریکا تلقی کنیم خطاست. نکته دیگر این است که اگر فکر کنیم سیاست عربستان کاملا طبق میل و تحت تاثیر ملک سلمان و بن سلمان است، بازهم امری خطاست. سیاست این کشور توسط جمعی از نخبگان آل سعود طراحی، پیگیری و اجرا می شود که نماینده جناح برتر در این بخش از قدرت، فعلا بن سلمان است که از قدرت زیادی هم برخوردار است. اما اینکه فکر کنیم درک و عملکرد شخص او باعث پیشبرد سیاستهای آن کشور میشود اشتباه است.
وی در پاسخ به این که تا چه اندازه تغییرات در سیاست خارجی عربستان ماهوی و چقدر شکلی و کوتاه مدت است؟ اظهار کرد: عربستان نه سیاستهایش را به طور ماهوی تغییر داده است و نه رویکرد جدیدش حالت صوری دارد و قرار است صرفا تا انتخابات بعدی ریاست جمهوری آمریکا طول بکشد. این کشور در حال ارزیابی و بازبینی سیاستهای خود در پرتو شرایطی است که به طور مرتب در حال تغییر است، اما این مساله تنها شامل عربستان نمی شود، بلکه ایران، ترکیه، قطر و مصر هم به ناچار و مرتبا در حال بازبینی سیاستهای خودشان هستند. مسئله ای که وجود دارد آن است که بعد از حمله آمریکا به عراق در ۲۰۰۳ و به ویژه بعد از بهار عربی در ۲۰۱۱ شرایط منطقه در حال تغییر مستمر است. ائتلافها و اختلافها مرتب جا به جا میشوند و بخشی از اینها را در نوع رابطه عربستان، بحرین و مصر با قطر شاهد بودیم که در ۲۰۱۷ به تحریم شدید آن کشور منجر شد و سه سال بعد به شکستن تحریم و برقراری مجدد روابط ختم گردید. از این رو شکل گیری و فروپاشی ائتلافها و اختلافات بسیار زیاد است چون تحولات منطقه بسیار شتاب گرفته است.
این کارشناس مسایل منطقه ادامه داد: از سویی دیگر ما شاهد رویدادهایی مانند بازیگری داعش در منطقه بوده ایم که علاوه بر فعالیت شدید و اثرگذار در عراق و سوریه سایر کشورها مثل لبنان، اردن و ترکیه نیز تحت تاثیر آن قرار گرفتند. بنابراین، این تغییرات پیاپی به شما اجازه اینکه یک سیاست بلندمدت محکم و با پیشبینی سطح بالایی از هزینه و منافع را داشته باشید، نمی دهد. تمامی کشورهای منطقه طبق منافع شان برنامه های بلندمدتی دارند، اما به علت این تحولات سریع و عمیق است و با حضور جدیتر بازیگران فرامنطقهای از جمله چین و روسیه همزمان شده است، مجبورند سیاستهایشان را به صورت مداوم بازبینی کنند و پیشبینیها عملا کوتاه مدت شده است. همین الان گفتوگوهای ایران و عربستان نیز چارچوبی را برای گفتوگو و درک حساسیتها و نگرانیهای طرفین فراهم کرده است و نمیتوان بیش از این به خاطر بیاعتمادی دو طرف به یکدیگر و تا حدودی به خاطر نقشه متحول خاورمیانه انتظار برقراری سریع روابطی منسجم و بلندمدت داشت. در این میان، نباید از نقش منفی کشورهایی مانند اسرائیل و روسیه غافل شد که از تداوم اختلاف ایران و دنیای عرب سود می برند.
نبوی درباره مذاکرات غیرعلنی ایران و عربستان تصریح کرد: اینکه این گفتوگو ها مهم است و اثر مثبت دارد قابل توجه است، اما اینکه به سرعت موجب حسنه شدن روابط شود، چنین انتظاری نمیتوان داشت. روابط دو کشور از اواخر دی ۹۴ تاکنون به لحاظ سیاسی و اقتصادی کاملا قطع بوده است و پیامها از کانال های غیرمستقیم و کشورهای واسط منتقل میشده است و این امر اتفاقا به افزایش سوءتفاهم ها کمک می کند. بعد از شش سال قطع کامل روابط و تهاجم وسیع رسانهای طرفین علیه همدیگر و میدانداری گروهها و شخصیت های افراطی هر دو کشور، گفت وگو درباره درک حساسیت ها و نگرانی ها تازه آغاز شده است و مهم است که دو طرف مستقیم مسایل شان را مطرح و پیگیری کنند، اما به نظرم تا شکل گیری یک رابطه سیاسی محکم فاصله داریم.
وی درباره اینکه چرا عراق محل این گفتوگوها انتخاب شده است، گفت: یکی از صحنههای رقابت دو کشور برای رهبری منطقه، کشور عراق بوده است. ایران از دیرباز بر روابط گسترده خود با عراق حساب کرده است و عربستان هم عراق را جزو دنیای عرب میداند. از این رو شکلگیری گفتوگو بین ایران و عربستان ضمن اینکه به نیاز دو کشور برمیگردد و نزد سیاستمداران دو کشور این درک به وجود آمده که رهبری بلامنازع و یک سویه بر منطقه امکانپذیر نیست، این دو کشور به همکاری با هم نیاز دارند و سطح تنشها به مرحله غیرقابل کنترل رسیده است و باید مهار شود، در عین حال رهبران عراق به ویژه نخست وزیر آن کشور هم به این نتیجه رسیده بود که بهبود وضعیت سیاسی، امنیتی و اقتصادی عراق تا حدودی به کاهش تنشها بین ایران و عربستان منوط است و سعی کرد از طریق انتقال پیامها و حساسیتها و فراهم کردن زمینه مساعد گفتوگو میان نمایندگان دو کشور فضای سیاسی، اقتصادی و امنیتی عراق را بهبود ببخشد.
این کارشناس مسایل منطقه در پاسخ به این که مسایل و تنشهای امنیتی میان ایران و عربستان در سطح منطقه چقدر در نزدیکی دو کشور برای رفع اختلاف ها موثر بوده است، گفت: این گونه به نظر میرسد؛ چون رقابتهای ایران و عربستان در چهار کشور عراق، سوریه، لبنان و یمن قابل مشاهده است و برای هر دو کشور هزینههای سنگین سیاسی و اقتصادی به بار آورده است و هر دو برای بهبود وضعیت سیاسی و اقتصادی خود نیازمند کاهش تنش در این چهار صحنه هستند.
نبوی در پاسخ به این که گفته می شود اولویت دو طرف گفتوگو بر سر یمن است، اظهار کرد: اینگونه که از خبرها بر میآید عربستان بر مساله یمن و عراق تاکید داشته و ایران هم بر وضعیت این دو کشور و درضمن روابط اقتصادی تاکید دارد، اما اگر تفاهمهای اولیه شکل بگیرد، انتطار می رود که گفتگو به سایر موضوعات منطقه کشیده شود و موجب بهبود روابط ایران با سایر کشورهای عربی مثل بحرین و مصر هم بشود.
وی در پاسخ به این که برخی معتقدند مذاکرات و تفاهم میان ایران و عربستان در موفقیت احیای برجام موثر است و برجام بدون رفع اختلافات میان این دو کشور در سطح منطقه به مشکل برمی خورد، با تایید این مطلب خاطرنشان کرد: این نکته درست است که ایران تلاش میکند یک سیاست دو سطحی را پیش ببرد یعنی در عین گفتوگو با کشورهای قدرتمند جهانی در چارچوب برجام همزمان گفتوگو و بهبود روابط با کشورهای منطقهای را هم با هدف کاهش تنش و ضمانت بیشتر برجام پیش ببرد. بالاخره این امر واقعیت دارد که کشورهای مهم منطقهای در این زمینه بعدا نقش منفی و اخلالگرانه بازی نکنند.
این کارشناس مسایل منطقه معتقد است: بایستی توجه داشت که نگرانی کشورهای عربی منطقه صرفا در چارچوب بحث توان هستهای ایران نیست. آنها بارها این مساله را عنوان کرده اند که نوع بازیگری ایران در منطقه نیز مورد توجه آنهاست، چراکه یک درگیری حتی محدود نظامی عموم کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس را درگیر می کند.
نبوی در ادامه این گفتوگو خاطرنشان کرد: اینکه به سرعت همه اختلافات، رقابتها و حوادث تلخ گذشته میان ایران و عربستان فراموش شود، بعید است اما چون گفتوگوها توسط نیروهای امنیتی دو طرف آغاز شده میتواند مبنای محکمتری داشته باشد. از این رو میتوان انتظار داشت تفاهمها از اعتماد و اعتبار برخوردار باشند. اگر وزارت خارجه صرفا پیگیر این امر میبود احتمالا پایههای کار لزران میشد. البته اینکه به یکباره همه مسایل بین دو کشور نیز حل و فصل شود عجولانه است، بلکه باید صبور بود. از نقطه نظر عربستان، گسترش روابط به ارایه تصویر جدیدی از ایران به عنوان یک بازیگری معقول و خردمند در منطقه منوط است. بنا بر این، اگر فکر کنیم پیشبرد توافق برجام باعث گسترش سریع روابط ایران و منطقه میشود انتظار زودهنگامی است. در واقع، در کنار نتیجه مذاکرات ایران و کشورهای قدرتمند جهانی، کشورهای منطقه منتظر نتیجه انتخابات ریاست جمهوری و صدایی هستند که از ایران به دنیا مخابره می شود.
نظر شما :