گره چینی استرالیا
روابط شکننده متحد لیبرالیسم در اقیانوسیه با چین کمونیست
نویسنده: دلیله رحیمی آشتیانی، کارشناس ارشد روابط بینالملل
دیپلماسی ایرانی: در میان کشورهایی که چین بهعنوان قدرت نوظهور سیاسی – اقتصادی با آنها مناسبات پر فراز و نشیبی دارد نمیتوان نام استرالیا را از قلم انداخت. روابط استرالیا و چین همواره تابعی بهشدت متاثر از شرایط اقتصاد جهانی و تحولات منطقهای بوده؛ آنچه در مناسبات چین و استرالیا بهضوح دیده میشود آن است که کمتر دورهای را میتوان یافت که روابط این دو کشور از ثبات نسبی برخوردار بوده باشد. استرالیا همواره چین را به پیگیری سیاست تهاجمی و زورگویانه متهم میکند. در مقابل، چین، استرالیا را عامل ایجاد تنش در منطقه آسیا – پاسیفیک میداند. استرالیا اکنون با یک واقعیت استراتژیک دست به گریبان است؛ چینی که از یکسو به بزرگترین شریک اقتصادی این کشور تبدیل شده و از سوی دیگر، سایه اختلافات سیاسی دو کشور که همواره بر تجارت اقتصادی سنگینی میکند.
در طرف دیگر، سیاست خارجی چین با چالشهای بزرگ و مهمی پیش روست از جمله آنکه سیاست خارجی این کشور همواره زیر فشار فزاینده افکار عمومی قرار دارد، چه در زمینه مسائل حقوق بشر بهویژه رفتار این کشور با مسلمانان ایغور و چه در زمینه دموکراسیسازی و یا لزوم حفظ روابط خوب با همسایگانش بهمنظور تصویرسازی از این کشور بهعنوان یک قدرت نوظهور صلحطلب.
در این میان گسترش ویروس کرونا روابط میان این دو کشور را وارد مرحله جدیدی کرده است. هدف از نگارش این یادداشت واکاوی علت ریشهای مشکل در روابط استرالیا و چین است.
با همهگیری بیماری کووید-19 دولت استرالیا، همسو با ایالات متحده آمریکا، چین را مقصر اصلی در گسترش ویروس کرونا در جهان معرفی و این کشور را به پنهانکاری در رابطه با این ویروس متهم کرد؛ دولت استرلیا در گام بعدی خواهان تحقیق درباره منشا نخستین ویروس کرونا شد و اعلام کرد در نظر دارد برای روشن شدن ابعاد این موضوع و پاسخ به این پرسش اساسی که که «نقش دولت چین در گسترش بحران کرونا در جهان چه بوده است؟» از یک گروه از کارشناسان بینالمللی کمک بگیرد؛ در برابر این اقدام، چین استرالیا را به تحریم اقتصادی تهدید کرد؛ سفیر چین در کنبرا هم تهدید کرد که در صورت انجام این اقدام از سوی استرالیا، دولت چین بخش دانشگاهی، گردشگری و کشاورزی را مورد تحریم اقتصادی قرار خواهد داد. اما اسکات موریسون، نخستوزیر استرالیا از ضرورت انجام تحقیقات مستقل بینالمللی در خصوص منشاء ویروس کرونا و نحوه مواجهه با آن سخن به میان آورد و از موضع پیشین خود عقبنشینی نکرد. تنش لفظی میان دو کشور زمانی به اوج خود رسید که یکصد کشور در مجمع جهانی بهداشت (نهاد تصمیمگیر سازمان جهانی بهداشت) با تصویب قطعنامه برای انجام تحقیقات مستقل بینالمللی درباره منشا ویروس کرونا موافقت کردند. پیشنویس این قطعنامه در حمایت از درخواست دولت اسکات موریسون، نخستوزیر استرالیا برای انجام تحقیقات مستقل بینالمللی از چین در مورد شیوه مقابله با گستردگی ویروس کرونا و انتشار آن در جهان و توسط اتحادیه اروپا تهیه شد.
اکنون تنش در روابط استرالیا و چین پس از یک سال پر فشار، به بالاترین سطح رسیده؛ تنش فزاینده میان چین و استرالیا از سال گذشته میلادی بر سر مسائلی مانند مداخلات سیاسی، جنگ تجاری و ممنوعیت شرکت مخابراتی هواوی و تجهیزات جی 5 از حضور در زیرساختهای ارتباطی استرالیا و نقض حقوق بشر در غرب چین بروز کرد؛ پس از تصویب قطعنامه سازمان جهانی بهداشت، با توقف واردات گوشت از استرالیا این مسئله تشدید شد.
برای درک درهمتنیدگی روابط اقتصادی چین و استرالیا، نگاهی به این روابط ضرورت دارد. چین بزرگترین بازار صادرات استرالیاست؛ در حقیقت این کشور مهمترین نقش را در توسعه اقتصاد استرالیا ایفا میکند. در مقابل، استرالیا از تامینکنندگان اصلی مواد خام چین و بزرگترین صادرکننده مواد خام معدنی در جهان است، استرالیا از تولیدکنندگان عمده آهن، سرب، طلا، اورانیوم، الماس و زغالسنگ در جهان بهشمار میآید. نزدیک به 30 درصد صادرات استرالیا نیز به مقصد چین است. سنگ آهن بیشترین میزان از سهم 30 درصدی صادرات استرالیا به چین را به خود اختصاص داده و استرالیا در سال 2019 از صادرات سنگآهن به چین بیش از 63 میلیارد دلار درآمد داشته است. در همین راستا، به دنبال افزایش تنش تجاری بین چین و استرالیا در مورد منشا گسترش ویروس کرونا، چین بازرسی واردات سنگ آهن از استرالیا را تشدید کرد. به این موارد باید این موارد را هم افزود؛ استرالیا حدود 25 میلیون جمعیت دارد و جمعیت دانشجویان خارجی که از سراسر جهان در استرالیا درس میخوانند حدود 875000 تن برآورد میشود یعنی از هر 28 نفر جمعیت این کشور، یک تن دانشجوی بینالمللی است، از بین دانشجویان بینالمللی در استرالیا، 30 درصد چینی هستند، یعنی حدود 262.500 دانشجوی چینی در استرالیا زندگی میکنند؛ به بیان دیگر، از هر 5000 تن جمعیت چین، یک نفر در استرالیا به سر میبرد. این جمعیت دانشجو سالانه بیش از 10 میلیارد دلار به اقتصاد استرالیا تزریق میکنند؛ از طرف دیگر، حدود 20 میلیارد دلار از درآمد سالانه استرالیا از محل ورود گردشگران چینی به این کشور است و سرمایهگذاری چین در بخش ساختوساز استرالیا نیز نقش مهمی در رونق آن دارد. بههمین دلیل پس از بالا گرفتن تنش لفظی میان رهبران دو کشور بر سر منشا اصلی شیوع ویروس کرونا، وزارت فرهنگ و جهانگردی چین با صدور بیانیهای نسبت به سفر اتباع کشورش به استرالیا هشدار داد، در این بیانیه آمده بود که گردشگران چینی برای امنیت خود باید هوشیار باشند و به استرالیا سفر نکنند و یا سفارت چین در کنبرا هشدار داده که ممکن است با رفتار دولت استرالیا اتباع چین مورد اهانت قرار بگیرند در نتیجه بهتر است آنها تصمیم بگیرند به کشورهای دیگر بروند و فرزندان خود را به دانشگاههایی در کشورهای دیگر بفرستند.
مباحث مطرح شده به روشنی آشکار میکند که کشور استرالیا در موقعیت فریبنده و سختی قرار دارد، در حالی که از نظر سیاسی کشوری لیبرال (با خوانش غربی از لیبرالیسم) است، از منظر اقتصادی کشوری شرقی بهحساب میآید؛ در حقیقت استرالیا در وضعیتی کاملا متناقض قرار داد؛ زیرا توسعه اقتصاد استرالیا بهصورت مستقیم به رشد اقتصادی چین گره خورده است، در نتیجه نیاز روزافزون چین به انعقاد قراردهای تجاری خارجی برای افزایش دستاوردهای اقتصادی میتواند بهعنوان یکی از دلایل عمده رویکرد تهاجمی چین در برابر استرالیا مطرح شود. اما از سوی دیگر تاکید اسناد راهبردی – دفاعی استرالیا بر لزوم رویارویی و خنثی کردن رفتار زورگویانه چین باعث شده بخشی از درآمد این کشور که از تجارت با چین به دست میآید صرف مقابله با تهدیدات امنیتی و اتخاذ تدابیر دفاعی در برابر این کشور شود؛ جنگ لفظی میان کنبرا و پکن درحالی ابعاد تجاری به خود گرفت که دو کشور در دسامبر ۲۰۱۵ با امضای قراردادی مشترک، وارد یک موافقتنامه تجارت آزاد شدند. به این ترتیب همه چیز روشن است اگر موضوعی را سیاسی کنید، آن را برایتان اقتصادی خواهیم کرد.
میتوان چنین نتیجه گرفت که استرالیا در وضعیت خطیری است که اگر نتواند با پیدا کردن شرکای تجاری متفاوت راهحلی برای آن پیدا کند آینده خود را منوط به رشد اقتصادی چین خواهد کرد، آیندهای پر از مخاطره، ناامنی و تعارض.
نظر شما :