ادامه دار شدن مشکلات ژئوپلتیکی ریاض
مشکلات عربستان سعودی فراتر از همهگیری کرونا و مسائل اقتصادی است
جیمز ام. دورسی، اورآسیا ریویو
دیپلماسی ایرانی: محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، چه بسا با برداشتهشدن تدریجی محدودیتهای مقابله با کروناویروس، همهگیری جهانی و تنگنای اقتصادی را مهمترین مشکلات پیش روی کشورش بداند. اما شکاف و اختلاف احتمالی با ایالات متحده در نتیجه جنگ نفت عربستان و روسیه که به فروپاشی بازارهای نفت و بحران وجودی برای صنعت شیل آمریکا انجامید، مشکل بزرگتری برای پادشاهی سعودی است.
گفته میشود ترامپ با ممنوعیت واردات نفت سعودی، عربستان را وادار خواهد کرد تانکرهای حامل 40 میلیون نفت خام به مقصد ایالات متحده را بازگرداند. مهمتر اینکه، بن سلمان در حالی روابط پادشاهی با ایالات متحده را به خطر انداخته که جایگزینهای واقعی برای آن ندارد، آن هم در هنگامه توافق تولید کنندگان نفت برای کاهش تولید که در بهترین حالت برابر است با وقفه در جنگ نفتی که تماما بر سر سهم بازار درگرفته است.
جنگ نفت، روابط عربستان با کنگره آمریکا را تیرهتر کرده است، روابطی که از قبل هم به دلیل جنگ یمن، پیشینه پادشاهی در نقض حقوق بشر و قتل خاشقچی به مشکل رسیده بود. سناتور کوین کارمر اخیرا هشدار داده که "اقدام بعدی عربستان سعودی تعیین خواهد کرد که آیا مشارکت راهبردی ما قابل نجات دادن است یا خیر." چه بسا نجات روابط سعودی – آمریکا تنها گزینه بن سلمان باشد.
به نظر نمیرسد بن سلمان فریادهای پوتین در تماس تلفنی اخیر را دوستانه تلقی کرده باشد. صرفنظر از روابط بین عربستان و روسیه، فراخوان مسکو برای جایگزین کردن نظم امنیتی چند جانبه به جای چتر دفاعی آمریکا در خلیج فارس که با مشارکت ایالات متحده، چین، اروپا و هند انجام خواهد شد، در حال حاضر فقط اسکلتی بدون جسم است.
روسیه نه ابزار و نه اراده پذیرش بار مسئولیت و پاسخگویی برای امنیت خلیج فارس را ندارد. سایر کشورهای مورد نظر روسیه برای مشارکت در این چتر امنیتی نیز این ویژگیها را ندارند.
همچنین این پیشنهاد تا زمانی که عربستان سعودی از تعامل بدون پیششرط با ایران سر باز میزند، همانند نوزادی است که مرده به دنیا آمده است. عربستان تا کنون از همهگیری برای تشدید اختلافات با جمهوری اسلامی استفاده کرده و از فرصتهای کاهش شکافها از طریق ژستهای حسننیت کاملا چشمپوشی کرده است.
چین نیز به رغم تاسیس نخستین پایگاه نظامی خارجی اش در جیبوتی و مشارکت در عملیاتهای ضددزدان دریایی در سواحل سومالی، برای ایفای نقش نظامی چشمگیر در خاورمیانه اشتیاقی ندارد.
همچنین، بن سلمان نمیتواند اطمینان خاطر داشته باشد که در صورت تبدیل تنشهای ایران و آمریکا به جنگی تمام عیار، چین بیطرفیاش را حفظ خواهد کرد چرا که در شرایط دشوار و زمانی که ارزش واقعی کشورها آشکار میشود، چه بسا ایران اهمیت راهبردی بیشتری برای پکن داشته باشد. جغرافیا، آمار نفوس و جمعیت بالای تحصیلکردگان ایران در مقایسه با عربستان سعودی برای چین در اولویت قرار دارد. همچین ایران و چین یکدیگر را از لحاظ تاریخ تمدنی که به هزاران سال قبل بازمیگردد، همتای یکدیگر در دو سر آسیا می بینند.
علاوه بر این، ایران در اقدامات مرتبط با راهبرد توسعهای "یک کمربند، یک جاده" (طرح راه ابریشم نوین) نقش مهمتری دارد چرا که میتواند از طریق راهآهنی که از آسیای مرکزی و جمهوری اسلامی میگذرد، چین را به اروپا پیوند دهد و به روند پرهزینه و زمانبر انتقال کالاها به کشتیها در یک سر دریای خزر و بارگیری دوباره آنها در قطارهای باری در ساحل مخالف دریای خزر، پایان بدهد.
تلاش بن سلمان برای تضمین جایگاه عربستان سعودی در دنیای ستیزهجوی روابط قدرتهای بزرگ در پوشش رسانهای به شدت کنترل شده این پادشاهی از اقدامات چین و آمریکا در مبارزه با همهگیری نمایان است. اما عربستان برای بهبود چهره مخدوششدهاش در ایالات متحده و فراهم کردن شرایطی که بتواند از نگاه چین در برابر ایران فرصتهای مشابهی برای موفقیت داشته باشد، باید اقداماتی بسیار فراتر از پوشش کنترل شده رسانهای اخبار همهگیری انجام بدهد.
منبع: یورآسیا ریویو / تحریریه دیپلماسی ایرانی
نظر شما :