هموار سازی مسیر پادشاهی از طریق راهبرد ارعاب

محمد بن سلمان زهر چشم می‌گیرد

۲۴ اسفند ۱۳۹۸ | ۱۴:۲۹ کد : ۱۹۹۰۱۶۷ خاورمیانه انتخاب سردبیر
مصطفی مطهری در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: در فضای کنونی حاکم در سعودی و وجود مخالفان سرسخت پادشاهی محمد بن سلمان، بروز شکاف و نزاع ها در این راه به نفع محمد بن سلمان خواهد بود؛ بطوریکه ولیعهد سعودی با این باور که در درون بحران می توان فرصت سازی کرد قابلیت زایی را در چالش آفرینی جستجو می کند؛ از این رو به تناسب شرایط زمانی در عرصه فضا و مکان برای بقای مطلق منافع خود، بنا بر اولویت ها اقدام می کند؛ به طوری که با دگرسازی از مخالفان و تهدید خواندن آنها کنش ورزی می کند و در مقام ارائه ادله هر گونه کنش را واکنشی علیه تهدیدات معرفی می کند. 
محمد بن سلمان زهر چشم می‌گیرد

نویسنده: مصطفی مطهری؛ دکترای علوم سیاسی و کارشناس مسائل شبه جزیره عربستان

دیپلماسی ایرانی: در روزهای اخیر اخبار اتفاقات الصاقی به ولیعهد سعودی و حواشی پیرامون آن به کانون اصلی توجهات رسانه ای درباره عربستان تبدیل شده است. واقعیت این است که تحولات مرتبط با اخبار بازداشت ها از سوی ولیعهد سعودی، یک امکان وصول یافته برای واکسینه سازی ملزومات آتی قدرت وی در مسیر پادشاهی محسوب می شود. 

در واقع محمد بن سلمان با یک پیش زمینه سیاسی از قدرت در خاندان پادشاهی و آموزش های سیاسی از نحوه حکومت داری براساس تجارب کسب شده در چند ساله اخیر به واسطه حضور مستقیم در ساختار نظام سیاسی، وضعیت شکننده‌ای را برای آینده سیاسی خود در راس قدرت نظام خاندانی سعودی تخمین می زند؛ بنابراین با وجود این تصور بدبینانه نسبت به آینده از سوی محمد بن سلمان که منطقاً هم، درست و واقع بینانه است راه اندازی بازی هایی این چنینی از جنس حبس خانگی، بازداشت، تهدید و تنبیه مخالفان و منتقدانش می تواند با دو مبنای پاسخ دهی در کوتاه مدت و بلند مدت یک تاکتیک و استراتژی حساب شده باشد؛ چرا که با این رهیافت عملی به موضوع تامین امنیت جایگاه و موقعیت قدرت از سوی بن سلمان، در سطوح تنش و اتاق های تصمیم ساز برای آغاز تنش جابجایی هایی صورت می گیرد؛ به طوری که با انتخاب این رویکرد مواجهه گرایانه و به واسطه بیم های احتمالی از تهدیدات، ولیعهد و تیم فکری – امنیتی وی در فاز تهاجمی قرار می گیرند و به تناسب این موقعیت برتر، تهدیدات و گروه های تهدیدی که شاهزادگان نسل اول و دوم خاندان پیر و مریض سعودی هستند در یک وضعیت تدافعی تحمیلی قرار خواهند گرفت؛ از این رو با این راهبرد هم، زمان و فرصت تفکر را از آنها سلب می شود و هم اینکه آنها باید در شرایط تحمیلی موجود تمام تمرکزشان را به دفاع از خود و جایگاه فعلی خود قرار دهند و از اتهامات موجود، خود را مبرا کنند.  

از سویی نیز باید توجه داشت که اتخاد راهبرد متهورانه و جسورانه بازداشت و اتهام زنی به پتانسیل های تهدیدی بالقوه مانند شاهزاده کهنه‌کار، احمد بن عبدالعزیز، برادر ملک سلمان و عضو شورای بیعت، محمد بن نایف ولیعهد سابق و عبدالعزیز بن سعود بن نایف وزیر کشور سعودی به نوعی جدی بودن ولیعهد را در انتخاب مسیر یکطرفه و بدون بازگشت برای پادشاهی را نشان می دهد؛ و از سوی دیگر با این اقدامات مبتنی بر بازداشت منتقدین و صاحبان رای در خاندان سعودی، بطور مستقیم به دیگر افراد این خاندان هشدار برخورد بدون هیچ گونه مماشات را می دهد؛ بر مبنای همین تهور و جسارت است که از رسانه ای شدن این وقایع نه تنها نگران نیست بلکه به نوعی از آن نیز استقبال می کند تا میزان شدت برخورد با موانعی که می تواند در این راه وجود داشته باشد را به دیگر مخالفانش گوشزد کند؛ و به علاوه اینکه با این روش به این شاهزادگان بازداشتی این موضوع را فهمانده است که قربانیان خلع ید وی از کرسی پادشاهی در هر شرایط آنها خواهند بود. به عبارتی بن سلمان با این منش سیاسی و خط مشی عملکردی نشان داده از ذبح کردن افرادی از خاندان سعودی در راه و مسیر پادشاهی اش هیچ گونه ابایی ندارد و خط قرمز را نه اصول و ارزش های نظام پادشاهی بلکه موقعیت خود برای پادشاهی قرار داده است. چرا که در محاسبات سیاسی وی حذف هر گونه مانع بدون توجه جایگاه، اصل و نسب و شرایط آن پیش بینی شده است. به عبارت جامع تر محمد بن سلمان در این رفتار عریان خود آنچه را بازنمایی می کند این است که به راحتی می تواند همبستگی در ظاهر خاندان سعودی را فدای بقای خود و منافع خود در مسیر جلوس بر تخت پادشاهی سعودی کند. 

اگرچه در نگاه اولیه و ابتدایی، به عنوان یک بیننده یا روایت گر رویداد مذکور، این رفتار و عملکرد بن سلمان یک گسست در درون حاکمیت به ظاهر پیوسته و همبسته سعودی قلمداد می شود که نظام سعودی را به ورطه سقوط پیش می برد و دامنه جنگ برای تصاحب قدرت را در ماه ها و سال های آینده به اینجا ختم نخواهد شد و منازعات حتی بعد پادشاهی محمد بن سلمان میان رقبایش با وی با شدت بیشتری دنبال خواهد شد، اما واقعیت آن است که آینده قدرت در سعودی در صورت موفقیت محمد بن سلمان و سیطره یافتن وی بر رقبایش به واسطه پادشاهی اش، با ثبات تر خواهد بود. چرا که نمودار اقدامات موازی محمد بن سلمان در زمینه اصلاحات اجتماعی و رفع محدودیت های موجود در عرصه اجتماعی از یکسو و وضع کردن محدودیت های بی سابقه بر نهادهای قدرت در سعودی مانند مذهب و خاندان پادشاهی از سوی دیگر، گویای این موضوع است که محمد بن سلمان برنامه ریزی های چند ساله خود را برای تحقق رویای پادشاهی اش گام به گام انجام داده است. چنانچه عاملیت بودن بن سلمان در خلق رویکردهای خودآیینی سنت شکن در عرصه مدرن سازیِ رفتارهای اجتماعی، با حذف دوگانگی های متأثر از رسوم کلاسیک جامعه سعودی و پیوند قوام یافته نهاد سیاست و قدرت (آل سعود) با نهاد مذهب (آل شیخ) در ساختار سیاسی سعودی، بخشی تعیین کننده را در قالب برنامه های ولیعهد بازی کرده است. از این رو برساخت کردن پادشاهی با خصایل عمومی تر از سوی محمد بن سلمان نه تنها به مقبولیت مردمی وی افزوده بلکه خصلت کنشگری ولیعهد سعودی را نسبت به سایر رقبایش تقویت کرده است. پس محمد بن سلمان با علم به پشتوانه اجتماعی خود برای غلبه بر هیجانات چالشی از موضوع پادشاهی خود در فضای شکننده قدرت – سیاست در عربستان سعودی و به تبع آن شناخت عوامل تهدید و تنش، بازی بازداشت شخصیت های مهم در خاندان سعودی را طراحی و اجرا کرده است.

شایان ذکر است که مقدمات پادشاهی محمد بن سلمان در سرزمین شن ها با راهبرد بازداشت ها گره خورده که به نظر می رسد نیز تاکنون نیز مطابق برنامه پیش رفته است. در واقع راهبرد پلکانی هموار سازی مسیر برای پادشاهی و مکمل های آن گرانیگاه وی برای تبدیل شدن به مرد اول عربستان سعودی به شمار می رود. 

همانطور که در سطور بالا گفته شد برخلاف تصورات موجود که مدعی هستند با پادشاهی محمد بن سلمان، سعودی به سمت بی ثباتی داخلی رفته و با خطر تجریه همراه خواهد شد، باید تاکید کرد دوران بن سلمان، دوران جدیدی در نحوه حکومت مداری در عربستان خواهد بود. از این رو در فاز اول از تغییرات و در مسیر به حداقل رساندن قدرت خاندان پادشاهی بعد از تثبیت موقعیتش، قدرت را از عرصه خاندانی به سمت فردی سوق خواهد داد. به نحوی که تمام قدرت را در شخص پادشاه و در دستان خود متمرکز خواهد کرد. در گام دوم برای مقابله با هرگونه مخالفت از سوی مدعیان خاندانی، پشتوانه مردمی و اجتماعی را با دادن امتیازات ویژه به آنها، با خود همراه خواهد کرد. به دنبال اجرای مرحله ای برنامه ها، بن سلمان با تقویت ملی گرایی به جای گزاره های طایفه گرایی یا قومی گرایی و یا وهابیت گرایی از یکسو هم تمام کانون ها و هسته های سنتی قدرت را تضعیف خواهد کرد و هم زمینه های سکولار سازی جامعه سعودی را نیز فراهم خواهد کرد و این یعنی بن سلمان به عنوان پادشاه در مرکز توجهات عمومی قرار خواهد گرفت. بنابراین با این پشتوانه سازی ها خواهد بود که مخالفان به دلیل مشروعیت بن سلمانِ پادشاه، نه تنها توان ناامنی سازی را نخواهند داشت بلکه این اجازه نیز به آنها داده نخواهد شد. به علاوه اینکه به این راهبرد همراه سازی مردم در ایجاد فشار بر مخالفان از سوی بن سلمان، برای مهار خطرات و عقیم گزاردن هر گونه تحرک مخالفان باید سیستم های کنترلی و نظارتی را نیز اضافه کرد. 

در مجموع باید گفت در فضای کنونی حاکم در سعودی و وجود مخالفان سرسخت پادشاهی محمد بن سلمان، بروز شکاف و نزاع ها در این راه به نفع محمد بن سلمان خواهد بود؛ بطوریکه ولیعهد سعودی با این باور که در درون بحران می توان فرصت سازی کرد قابلیت زایی را در چالش آفرینی جستجو می کند؛ از این رو به تناسب شرایط زمانی در عرصه فضا و مکان برای بقای مطلق منافع خود، بنا بر اولویت ها اقدام می کند؛ به طوری که با دگرسازی از مخالفان و تهدید خواندن آنها کنش ورزی می کند و در مقام ارائه ادله هر گونه کنش را واکنشی علیه تهدیدات معرفی می کند. 

کلید واژه ها: محمد بن سلمان عربستان سعودی پادشاهی عربستان بازداشت شاهزادگان سعودی شاهزاده محمد بن نایف


( ۵ )

نظر شما :