وسوسه "کنفرانس منامه"
طرح مارشالی که دولت آمریکا این بار برای فلسطینیها در نظر دارد با طرح مارشال سال ۱۹۴۸ واشنگتن توفیر بسیاری دارد؛ آن طرح برای نجات مردم اروپای غربی خسته از جنگ جهانی دوم بود که کشورهایشان به ویرانههایی بدل شده بود و هیچ طرح پشت پردهای را با خود نداشت اما طرح دولت دونالد ترامپ طرحهای پشت پرده دیگری دارد که هیچ بویی از صلح برای مردم فلسطین از آن به مشام نمیرسد. در راس این طرحهای پشت پرده، واداشتن فلسطینیها به ماندن در کشورهای دیگر و فراموش کردن سرزمین آبا و اجدادیشان است که سالها، دشواریهای فراق را در آرزوی وصال دوباره آن تحمل کردهاند.
به گزارش خبرنگار ایسنا، جارد کوشنر، داماد و مشاور ارشد دونالد ترامپ و طراح اصلی طرح به اصطلاح صلح آمریکا برای نزاع قدیمی رژیم صهیونیستی و فلسطین موسوم به "معامله قرن" به تازگی از جزئیات بخش اقتصادی طرح معامله قرن به ارزش ۵۰ میلیارد دلار رونمایی کرد. او میگوید: وقتی آنها (مخالفان طرح) به معامله قرن حمله میکنند برایم خندهدار است، چون از نظر من اگر آنها شجاعت اجرای آن را داشته باشند درک خواهند کرد که این یک "فرصت قرن" است!
اما آیا این واقعیت یک فرصت است یا یک "شکست و فاجعه" دیگر برای فلسطینیها که از "نکسه" (شکست) فلسطینیها در مقابل رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۶۷ هم بدتر است و فلسطینیها را وارد چرخه جدیدی از بحرانها میکند؟ به هرحال عربستان، همپیمان اصلی آمریکا در منطقه که حامی آمریکا در این طرح است موافقت ضمنی خود را با بسته پیشنهادات کوشنر اعلام کرده که قرار است فردا و چهارشنبه در کنفرانس منامه بحرین رونمایی شود. عادل الجبیر، وزیر مشاور عربستان در امور خارجه در مصاحبهای گفت: "بهبود وضعیت فلسطینیها باید مورد استقبال قرار بگیرد، فلسطینیها تصمیم گیرنده نهایی در این زمینه هستند". این اظهار نظر نشان میدهد عربستان به عنوان اولین کشوری که اعلام کرد در کنفرانس منامه شرکت میکند حالا هم چراغ سبز را به آمریکا برای پیاده کردن جزئیات اقتصادی "معامله ننگ" نشان داده است.
این طرح برخلاف طرح مارشال ۱۹۴۸ قرار نیست از پول آمریکا باشد بلکه این طرح ۵۰ میلیارد دلاری این بار قرار است از جیب کشورهای ثروتمند کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس و فعالان بخش خصوصی تامین بودجه شود.
نکته جالب توجه در اظهارات جارد کوشنر در مصاحبه اخیرش این است که او به صراحت اعتراف میکند این طرح بدون پرداختن به مسائل سیاسی راه به جایی نمیبرد اما وعده میدهد به زودی بخش سیاسی این طرح نیز مورد بررسی قرار بگیرد؛ وعدهای که توخالی به نظر میرسد چون با تقدیم قدس به اسرائیلیها در طبق اخلاص و به رسمیت شناختن اشغالگری رژیم صهیونیستی بر جولان اشغالی سوریه و اصرار نتانیاهو درباره تصاحب مناطق شهرکنشین کرانه باختری و الحاق آن به اسرائیل دیگر چانه زنی بر سر مسائل سیاسی راه به جایی نمیبرد. آنها میخواهند آنچه میدوزند را بر تن فلسطینیها کنند. هر آنچه پیش رفته درست مطابق نظر و مطلوب جناح راستگرای اسرائیل به رهبری بنیامین نتانیاهو بوده است و فقط صراحتا اعلام نشدهاند. تنها بحث کرانه باختری باقی مانده که آمریکا با یک زمینهسازی مناسب در آینده پرونده آن را هم میبندد و دو دستی تقدیم صهیونیستها میکند؛ بدون اینکه حرفی از حق و حقوق فلسطینیها در مناطق اشغالی کرانه باختری باشد. و چه بسا که در این طرح حرفی از ایجاد گذرگاه زمینی بین کرانه باختری و نوار غزه به میان آمده که بودجهای معادل پنج میلیارد دلار برایش در نظر گرفته شده است که با توجه به وضعیت امنیتی شکننده کرانه باختری و تنش غزه و رژیم صهیونیستی در حال حاضر نشدنی به نظر میرسد.
اما بحث اصلی طرح مورد نظر داماد یهودی ترامپ بحث حساس بازگشت آوارگان فلسطینی است که در پس زمینه بستههای پیشنهادی مالی آمریکا حرکت میکند. بعد از تشکیل رژیم جعلی اسرائیل در سال ۱۹۴۸ اردن، سوریه و لبنان بخش اعظم آوارگان فلسطینی را در خود جای دادند و برآوردهای حاصله حاکی است که تعداد آنها در حال حاضر به پنج میلیون تن میرسد. اگر بخواهند راه حل دو کشور را از روی میز بردارند و موضوع حق بازگشت را پیش نکشند باید تکلیف این تعداد آواره را هم مشخص کنند. کوشنر میخواهد با بستههای پیشنهادی اقتصادی وسوسهانگیز به فلسطینیها نشان دهد اگر به میز مذاکره به منظور دستیابی به توافق صلحی که آمریکا میخواهد، بازگردند، آیندهای شکوفا در انتطارشان است. آمریکا برای به سرانجام رساندن این ماموریت باید کشورهای دیگر را هم همراه سازد و به نظر میرسد پیشنهاداتش توانسته دل برخی رهبران اعراب را هم آب کند، چون اردن و مصر به رغم مخالفت شدید افکار عمومی خود در زمینه مشارکت در کارگاه اقتصادی منامه در دقیقه نود تصمیم خود را برای حضور در این کارگاه اعلام کردهاند.
شاید آنها ترجیح دادند زمانی که بحث مسائل مالی به میان آمده و قرار است براساس طرح کوشنر به کشورهای عربی مجاور فلسطین (لبنان، مصر و اردن) مبالغ هنگفتی داده شود پشت درب اتاق مذاکرات نباشند. مصر و اردن هر چند سعی داشتند خود را طرفدار راه حل دو کشوری، قوانین بینالمللی و مدافع حقوق ملت فلسطین نشان دهند اما گویا منافع مالی بر اصولی که همواره از آن دم میزدند، چربید و در میان کشورهای عربی مراکش هنوز تصمیم خود را نهایی نکرده در حالی که افکار عمومی این کشور شدیدا مخالف این حضور هستند.
در واقع این کشورها برای همراه شدن با آمریکا باید ذی نفع باشند. قرار است بیش از نیمی از ۵۰ میلیارد دلار در اراضی فلسطینی که وضعیت اقتصادی چندان مناسبی ندارند طی ۱۰ سال هزینه شود اما مبلغ مابقی و بقیه ذخیره مالی بین مصر، لبنان و اردن تقسیم خواهد شد. لبنان و اردن کشورهایی که پذیرای آوارگان فلسطینی هستند از وضعیت اقتصادی مناسبی برخوردار نیستند و با مشکلات مالی عدیدهای دست و پنجه نرم میکنند. مصر نیز به دلیل نابسامانی اوضاع اقتصادی چشم به سرمایهگذاریها دوخته و حال در این طرح گفته شده قرار است در صحرای سینا سرمایهگذاری شود. مصر به دلیل هممرز بودن با غزه منافعی را از این طرح میبرد چراکه قرار است برخی پروژههای سرمایهگذاری فلسطینیهایی که اکنون ساکن غزه هستند در آنجا کلید بخورند.
در میان تحریم این کنفرانس از سوی لبنان و عراق اما کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس که همپیمان آمریکا هستند نظیر عربستان سعودی و امارات در کنار مقامات مصر و اردن در این نشست حضور مییابند. سرمایهگذاری در سینای مصر و یا وعده مبالغ مالی به کشورهای عربی یعنی چرب کردن سبیل آنها برای اینکه دهان خود را ببندند و دیگر گله و شکایتی از هزینههای اسکان فلسطینیها در کشورهایشان نکنند و طرح راه حل دو کشوری و حق بازگشت آوارگان به فلسطین را به فراموشی بسپارند اما آیا میتوانند با وجود مخالفت شدید فلسطینیها چه در سطح سیاسی، اقتصادی، مردمی و مقاومت و مخالفت شدید مردم کشورهای عربی این طرح را پیاده کنند؟ ناگفته پیداست که فلسطینیها هرگز سرزمین خود را با پول معاوضه نخواهند کرد و همسو با آنها برخی کشورهای عربی نظیر لبنان و عراق و نیز مقاومت تمام قد در کنار ملت فلسطین ایستادهاند و به رغم مشکلاتی که دارند اما پا روی اصول خود نمیگذارند.
فردا همزمان با شروع کنفرانس اقتصادی منامه موج تازهای از اعتصابات و تظاهراتها در فلسطین شروع میشود و همه گروههای فلسطینی یکصدا فریاد "نه به کنفرانس منامه و نه به معامله قرن" را فریاد خواهند زد. آنها فریاد خواهند زد فلسطین و گروهای مقاومت مردمی متحد هستند، پس بهتر است آمریکا و همپیمانانش پولشان در جیب بگذارند و آن را خرج طرحی واهی نکنند.
در اینجا نگاهی میاندازیم به جزئیات این طرح:
-راه اندازی ۱۷۹ پروژه زیربنایی و اشتغال زایی.
-هزینه کرد بیش از ۵۰ میلیارد دلار در اراضی فلسطینی دچار مشکلات اقتصادی طی ۱۰ سال و در نهایت تقسیم ذخیره مالی بین مصر، لبنان و اردن.
- راه اندازی پروژههایی در شبه جزیره سینای مصر که امکان سرمایهگذاری فلسطینیهای ساکن غزه را در آنجا بدهد.
-در نظر گرفتن یک میلیارد دلار برای بخش گردشگری غزه و کرانه باختری.
-ایجاد گذرگاهی با هزینه پنج میلیارد دلاری برای رفت و آمد فلسطینیها بین کرانه باختری و غزه که از اسرائیل میگذرد و این پروژه همچنین شامل ایجاد یک مسیر میانبر میشود و نیز احتمالاً یک خط راه آهن را هم شامل میشود.
- برخی کشورها و اساساً کشورهای ثروتمند حاشیه خلیج فارس و سرمایهگذاران بخش خصوصی بخش اعظم هزینههای معامله قرن را پرداخت خواهند کرد.
- صندوق سرمایهگذاری جدیدی راه اندازی میشود که بانک توسعه چند جانبهای آن را اداره میکند به طوریکه بخشهای وام دهنده بینالمللی نظیر صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی در تاسیس آن مشارکت داشته و بر آن نظارت خواهند کرد.
- ارائه بستههای اقتصادی به فلسطینیها که امکان ایجاد آیندهای شکوفا برای آنها را میدهد اگر که به پای میز مذاکرات صلح بازگردند.
- این طرح در عین حال اگر اجرایی شود نیم میلیون شغل در کرانه باختری و غزه ایجاد میکند.
- معامله قرن از فقر فلسطینیها میکاهد و آن را به نیم میرساند و به تولید خالص ملی فلسطین میافزاید.
نظر شما :