وقتی مذهب بخشی از سیاست خارجی می شود

قدرت نرم ایران و ترکیه در قفقاز جنوبی

۰۶ دی ۱۳۹۷ | ۱۸:۰۰ کد : ۱۹۸۰۸۰۷ اخبار اصلی خاورمیانه
رقابت بین ایران و ترکیه اتفاق جدید نیست و این دو قدرت خاورمیانه در «بازی قدرت» در قفقاز جنوبی تنها نیستند. در حقیقت، ایران و ترکیه از سال ها پیش درگیر این بازی هستند و با این حال، قفقاز جنوبی هنوز تحت نفوذ روسیه است. اما تغییرات در وضعیت ژئوپولتیک گزینه های جدیدی برای اعمال نفوذ ایران و ترکیه در منطقه ایجاد کرده است. این رقابت برای نفوذ بیشتر در قلمرو دین است...
قدرت نرم ایران و ترکیه در قفقاز جنوبی

نویسنده: آنسکار جودیک
دیپلماسی ایرانی:
مهران کامروا (رئیس مرکز مطالعات بین المللی و منطقه ای دانشگاه جورج تاون قطر) در سال 2017 در مجلدی تحت عنوان «بازی بزرگ در غرب آسیا» درباره نفوذ ایران و ترکیه در قفقاز جنوبی نوشت. موضوع پایان ‌نامه کامروا این است که ایران و ترکیه رقابت ژئوپلیتیک جدیدی را برای نفوذ در ارمنستان، جمهوری آذربایجان و گرجستان آغاز کرده ‌اند. با این حال، رقابت بین ایران و ترکیه اتفاق جدید نیست و این دو قدرت خاورمیانه در «بازی قدرت» در قفقاز جنوبی تنها نیستند. در حقیقت، ایران و ترکیه از سال ها پیش درگیر این بازی هستند و با این حال، قفقاز جنوبی هنوز تحت نفوذ روسیه است. اما همچنان در خصوص اینکه تغییرات در وضعیت ژئوپولتیک گزینه های جدیدی برای اعمال نفوذ ایران و ترکیه در منطقه ایجاد کرده، حق با کامروا و دیگر نویسندگان کتاب است.

این رقابت برای نفوذ بیشتر در قلمرو دین است. سیاست ایران و ترکیه ترویج نظرات رسمی این کشورها درباره شیعه و سنی است. کشورهای هدف یعنی جمهوری آذربایجان و گرجستان از نظر مذهبی با ایران و ترکیه تشابه دارند و از این نظر چندان جای تعجب ندارد اگر سیاست خارجی مذهب محور در قبال آنها موفق واقع شود. اما سوال این است که عامل مذهب می تواند نقش فزاینده ایران یا ترکیه را برای گروه های هدف در قفقاز جنوبی جذاب تر کند؟ از آنجایی ایران و ترکیه قدرت چندانی در قفقاز جنوبی ندارند، چنین سیاست گذاری هایی عمدتا تحت «قدرت نرم» دسته بندی می شوند- اگرچه این مفهوم در ابتدا در قالب سیاست های لیبرال ایجاد شد. به هر حال، استفاده ایران و ترکیه از مذهب در قفقاز جنوبی باتوجه به شرایط تاریخی و ژئوپولتیک کشورهای منطقه می تواند برای آنها جذابیت داشته باشد.

از لحاظ ژئوپولیتیک و روابط بین الملل، کشورهای قفقاز جنوبی و همسایگانشان ارتباطات نزدیکی با یکدیگر دارند و این منطقه همواره تحت نفوذ قدرت های بزرگ همسایه بوده است. دو محور اتحاد (روسیه-ارمنستان-ایران و ترکیه-گرجستان-جمهوری آذربایجان) در خصوص مسائل سیاسی و اقتصادی منطقه از جمله مناقشات بر سر منطقه قره باغ، توزیع منابع گازی در دریای خزر، خط لوله گازی به اروپا، سیاست های امنیتی و توافقنامه های تجاری صدق می کند. از این رو، نه اتحادها و نه درگیری ها به طور مستقیم به مذهب ارتباطی ندارند. جمهوری اذربایجان با اکثریت جمعیت شیعه با گرجستان و ترکیه روابط بهتری دارد و این در حالی است که ایران شیعه با ارمنستان مسیحی بهتر همکاری می کند. ایران به نوبه خود از گروه های شیعه در گرجستان و جمهوری آذربایجان حمایت کرده است. این حمایت ها که در اواخر دهه 1990 به اوج خود رسید، به شکل های مختلفی همچون کمک مالی به جوامع مذهبی، تبادل روحانیون و دانشجویان، کمک هزینه تحصیل در ایران و تامین مالی پروژه های خیریه صورت گرفته است. 

اگرچه ابزار مورد استفاده ایران به طور عمده در هر دو کشور گرجستان و جمهوری آذربایجان مشابه بوده، اما ادراک از آنها و نتایجشان کاملا متفاوت بوده است. در گرجستان جمعیت شیعه در اقلیت است و بیشتر شیعیان در استان کومو کارتلی در جنوب شرقی این کشور ساکن هستند. دولت گرجستان برنامه های توسعه اقتصادی را در منطقه به اجرا درآورده و شمار دانشجویان از این منطقه را در سراسر گرجستان افزایش داده است. از این رو، رویکرد ایران به مداخله در سیاست گذاری گرجستان در قبال اقلیت ها و چالش بزرگ تر یکپارچگی جامعه شیعه تبدیل شد. از آنجایی که دانشگاه های ترکیه برای دانشجویان بالقوه جذابیت داشتند، دو کشور برای ارائه فرصت های آموزشی و اقتصادی بیشتر وارد رقابت شدند.

در مقابل، حمایت ایران از گروه های شیعه در آذربایجان بر مبنای یک منطق متفاوت پذیرفته شد. اول اینکه گروه هدف از نظر جمعیتی بزرگ بود؛ شیعیان در آذربایجان در اکثریت هستند. و از آنجایی که شیعیان آذربایجان تحصیلات مذهبی بالایی نداشتند، واعظان ایران به طور فزاینده در میان شیعیان جوان جمهوری آذربایجان محبوبیت یافتند. با این حال، نگرانی از پتانسیل واعظان ایرانی زنگ خطر را در گوش سکولارهای جمهوری آذربایجان به صدا درآورد و سبب شد این کشور ابزاری قانونی برای مقابله با واعظان مذهبی خارجی به کار بندد.

دولت گرجستان که شاهد تاکید جدید بر مذهب در منطقه بود، سعی کرد که با ارائه برنامه های حمایت اقتصادی با آن به مقابله بپردازد. فعالیت های ایران در گرجستان به روابط دوجانبه آسیبی نرساند، اما روابط دوجانبه جمهوری آذربایجان با ایران هنوز متزلزل مانده است.

رویکرد ترکیه به داخل کردن مذهب در سیاست خارجی متفاوت از ایران است. این کشور در دهه 2000 از جدایی بین جنبش فتح الله گولن و اداره امور مذهبی دولت ترکیه سود برده است. در طی آن دوران قدرت نرم مذهبی ترکیه در منطقه قفقاز ارتباط نزدیکی با جنبش گولن داشت. اگرچه اداره امور مذهبی ترکیه یا دیانت از اقلیت سنی در منطقه آدجارا گرجستان و همچنین برخی از مساجد و ادیان مذهبی در دانشگاه دولتی باکو در جمهوری آذربایجان حمایت می کرد، اما جنبش گولن در هر دو کشور حضور بیشتری داشت. نمایندگان جنبش گولن به خوبی دریافته بودند که چطور باید در بستر ملی دیگر کشورها بر ریشه های ترکی خود تاکید کنند. سیاست گذاری ترکیه همواره توازن مناسبی از قدرت نرم مذهبی با منافع سیاسی در هر دو کشور گرجستان و جمهوری آذربایجان بوده است. شرایط پس از اختلافات بین اردوغان و گول تغییر کرد. نهادهای وابسته به جنبش گولن در جمهوری آذربایجان تحت فشار ترکیه تعطیل شدند و آنکارا اقدامات جدیدی را برای ایجاد توازن در میان نفوذ مذهبی و سیاسی در پیش گرفت.

به طور خلاصه ارتباط دین با بازتاب های قدرت نرم دوام آوردنی است. دین می تواند به عنوان مبنایی برای فعالیت هایی که بخشی از جامعه را هدف گرفته، نقش مهمی در روابط بین الملل ایفا کند. با این حال، صادرات مذهبی ترکیه و ایران در قفقاز جنوبی همچنان محدود است و مذهب قطعا کلیدی برای درک نفوذ این دو قدرت منطقه ای در قفقاز جنوبی محسوب نمی شود چراکه روابط آنها در منطقه اساسا بر مبنای مذهب نیست.

منبع: بروکینگز / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34

کلید واژه ها: رقابت قدرت ایران و ترکیه روابط ایران و ارمنستان روابط ایران و گرجستان روابط ایران و جمهوری آذربایجان روابط ترکیه و گرجستان روابط ترکیه و جمهوری آذربایجان


( ۷ )

نظر شما :