تقویت احتمال قتل رکنآبادی با ماجرای خاشقجی
ماجرای جمال خاشقجی و قتل فجیع او در کنسولگری عربستان در استانبول باعث شده تا واقعیت حاکم در دربار فعلی سعودی برای تمام جهان آشکار شود؛ اینکه یک رژیم، یک روزنامهنگار را صرفا به دلیل انتقاد در کنسولگری خود کشته، مثله و سربهنیست کرده، از آن اقداماتی است که تنها از قبیله سعودی سر میزند.
به گزارش ایسنا، «وطن امروز» با این مقدمه، گفتوگوی خود با دکتر مرتضی رکنآبادی برادر شهید غنضفر رکنآبادی را منتشر کرده است که گزیده آن را در ادامه میخوانید. در جریان فاجعه منا که نزدیک به ۵۰۰ نفر از هموطنان ایرانی ما به شهادت رسیدند، دکتر غضنفر رکنآبادی سفیر ایران در لبنان نیز به شهادت رسید:
شما پیشتر گفته بودید برادرتان در حادثه ازدحام در منا شهید نشده، بلکه ربوده شده و در بیرون از فضای منا به شهادت رسیده است و به همین علت سعودیها برای پاک کردن آثار جرم، مغز و اندامهای داخلی او را پیش از تحویل پیکر وی به خانوادهاش از بدنش خارج کرده بودند. درباره این موضوع به یافتههای دیگری هم رسیدهاید که لازم باشد بیان کنید؟
آنچه امروز درباره خاشقجی رخ داده است تحلیلها و سناریوهای مطرحشده درباره شهید دکتر رکنآبادی را به واقعیت و حقیقت نزدیک کرده است. وقتی جسد شهید رکنآبادی پس گذشت بیش از ۶۰ روز از قبر خارج شد آثار برش روی بدن برادر شهیدم کاملا مشهود بود. بهنظر شما سعودیها چرا باید در آن شرایط سخت پیکر برادر شهیدم را کالبدشکافی و حتی اعلام کنند چنین کسی اصلا وارد خاک سعودی نشده است؟ اگر شهید رکنآبادی در روز عرفه در برابر میلیونها چشم حاضر در صحرای عرفات و بینندگان تلویزیونی پیام مقام معظم رهبری را قرائت نکرده بود چگونه میتوانستیم حضور ایشان را در خاک سعودی اثبات کنیم؟!
فکر میکنید چه ابعاد ناگفتهای درباره شهادت شهید رکنآبادی همچنان مغفول مانده است که لازم است واکاوی شود؟
مهمترین چیزی که خاطر من را آزار میدهد این است که چرا سعودیها تصاویر دوربینهای مداربسته منا را در اختیار افکار عمومی قرار نمیدهند و آزاردهندهتر اینکه چرا هیچ یک از مقامات مسؤول در کشور ما پیگیر جدی این موضوع نیست و چرا سازمانهای بینالمللی درباره این جنایت سکوت اختیار کردهاند؟
اساسا چرا شهید رکنآبادی برای سعودی مهم بود و اینگونه علیه او دست به جنایت زدند؟
با توجه به نقش ممتاز شهید رکنآبادی در مدیریت فضاهای لبنان و سوریه و جایگاه ایشان در همگراسازی نیروهای مقاومت فلسطین و لبنان که دستگاه اطلاعاتی و امنیتی عربستان بیش از هرکس دیگری بهواسطه حضور نزدیک در لبنان بر آن آگاه بود، حذف فیزیکی و ترور شهید رکنآبادی بهعنوان موتور محرکه مقاومت و پیشرو اصلی در دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در دستور کار هیات حاکمه عربستان سعودی قرار گرفت که در ابتدا با حمله انتحاری به سفارت جمهوری اسلامی در بیروت در سال ۱۳۹۲ کلید خورد که پس از ناکامی این عملیات، شهید رکنآبادی این تهدید را نیز تبدیل به یک فرصت برای حزبالله و جمهوری اسلامی کردند، لذا تحلیلگران آگاه مفقود شدن شهید رکنآبادی در منا و حدود ۶۰ روز تعلل در قبول حضور ایشان در خاک سعودی و حتی تعلل تحویل پیکر شهید را از همان ابتدا در راستای سیاست حذف فیزیکی ایشان تعبیر کردند.
اعلام نظرهای متعارض رسانهها و مقامات سعودی درباره عدم حضور شهید رکنآبادی در مناسک حج سال ۹۴، اعلام بیاطلاعی از وضعیت و سرنوشت ایشان و در نهایت تحویل پیکر شهید بهصورت کاملا متلاشی و بدون مغز، قلب و سایر امعا و احشا آن هم پس از تهدید و نهیب مقام معظم رهبری همگی حکایت از یک برنامهریزی دقیق برای حذف فیزیکی شهید رکنآبادی دارد.
علت اینکه پیکر ایشان را تحویل نمیدادند چه بود؟ چون نزدیک ۲ ماه بدن شهید در عربستان بود!
علت اصلی این بود که میخواستند تمام سرنخهای احتمالی باقیمانده را پاک کنند. سعودیها قبل از دفن برادرم پیکرش را کالبدشکافی کرده بودند، چرا؟ در شرایطی که حدود ۷ هزار پیکر روی دست سعودیها مانده بود، آیا کالبدشکافی پیکر تنها یکی از این شهدا سوالبرانگیز نیست؟ در این شرایط اعلام اینکه چنین کسی اصلا وارد خاک سعودی نشده است چه معنایی را میتواند به هر ذهن بیداری متبادر کند؟ به جرأت میگویم اگر نهیب پیر روشنضمیر و رهبر مردان مرد این سرزمین به خبیثان آلسعود نبود، نه پیکر شهید رکنآبادی و نه پیکر هیچ یک از شهدا به سرزمینمان بازنمیگشت.
ابعاد جنایت آنها درباره تخلیه اجزای بدن این شهید همچنان محل سؤالات جدی است؛ در این زمینه چه اقداماتی انجام شده است و آیا به سرنخهایی رسیدهاید؟
در اینجا تنها یک مقایسه میخواهم انجام دهم. کاری که با پیکر مطهر حمزه سیدالشهدا (ع) شد و نشانه حقد و کینه دشمن از او بود این بود که جگرش را بیرون کشیدند و خامخام خوردند، حالا تاریخ و داستان هند جگرخواره باز هم در حال تکرار است. بیرون کشیدن مغز و قلب و امعا و احشای پیکر شهید رکنآبادی هم نشاندهنده همان حقد و کینهای است که سران شجره خبیثه ملعونه از شهید رکنآبادی داشتند. امروز باز هم شاهد تکرار این حادثه با مثله کردن پیکر خاشقجی هستیم.
با توجه به اینکه نقش موساد در قتل روزنامهنگار عربستانی مشخص شده، به نظر شما این دستگاههای جاسوسی تا چه میزان در شهادت برادر شما نقش ایفا کردهاند؟ اساساً طراحی این اقدام از کجا بوده است؟
بنده کوچکترین شکی درباره عملیات مشترک موساد و سرویس سعودی در به شهادت رساندن شهید رکنآبادی ندارم و نمونه بارز آن عملیات مشترک موساد و سرویس سعودی در انفجار سفارت جمهوری اسلامی در بیروت در سال ۱۳۹۲ است. برای درک گذشته کافی است کمی عملکرد این رژیم خونخوار را در زمان حال بررسی کنیم. از کسانی که به هموطن و شهروند خود که تنها سلاح و ابزارش قلم است رحم نمیکنند و انصاف روا نمیدارند و با قطعه قطعه کردن بدنش از او انتقام میگیرند آیا میتوان انتظار داشت با امثال شهید رکنآبادی که در مقابل دنیای آنها ایستاده بود به گونهای دیگر واکنش نشان دهند؟!
نظر شما :