انتخاب سخت
پرسش کلیدی این است: ایران چگونه و با همراهی چه کسانی میتواند دربرابر سیاستهای آمریکا بهطور مؤثر ایستادگی کند؟ آیا ائتلافهای تاکتیکی با برخی قدرتهای جهانی از جمله اروپا و یا روسیه و چین، قادر است به سیاستهای خصمانه آمریکا مهار بزند؟ نتایج اجلاس جمعه گذشته در وین بهگونهای روشنگرانه پاسخ به پرسش بالاست. بیانیه پایانی اجلاس گروه ۱+۴ این مهم را محل تردید قرار داد که منافع بلندمدت هریک از اعضای گروه یاد شده بتواند تأمینکننده مخالفت با آمریکا باشد.
ایجاد یک ائتلاف مؤثر و پایدار باید براساس اهداف و ارزشهای مشترک باشد. در حالی که هریک از طرفها با نگاه به منافع اصولی خود و بهطرز مشروط، حاضر به قبول مشارکت در آنچه شدهاند که اکنون به تلاش برای نجات و حفظ برجام شناخته میشود. واقعیت این است که اروپاییان به رغم همه مخالفتها با سیاستهای خودسرانه "دونالد ترامپ" از حیث استراتژیک براین باورند که یکجانبهگرایی آمریکاییان، بخشی از نقش امنیتی منحصر به فرد این کشور به حساب میآید. از اینرو اروپاییان همواره و اگرچه با اکراه، نقش برتر آمریکا را به عنوان هزینه حمایت آن از خود در عرصههای مختلف پذیرفتهاند. فراموش نباید کرد که اکنون میان اروپائیان به لحاظ سابقه رقابتهای تاریخی میان خود و نیز خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، اتحاد سیاسی لازم برای مقاومت کامل مقابل آمریکا وجود ندارد.
علاوه براین، دولتهای اروپایی نشان دادهاند که هنوز نمیتوانند وزنه قابل رقابت با اقتصاد آمریکا باشند. در واقع هر دو عوامل بالا به شکلی همپوشاننده این احتمال را تقویت میکند که آنان را در برابر آمریکا به عقبنشینی یا تن دادن به خواستهای کلان واشنگتن وادارد. حتی چین که حالا وارد بزرگترین جنگ تجاری با امریکا شده نیز مرز معینی را در همراهی با ایران در مخالفت با سیاستهای ضد برجامی آمریکا پذیرفته است. هشدار این کشور درباره تهدید بسته شدن تنگه هرمز و نیز دخالت در چگونگی انتشار بیانیه پایانی اجلاس وزیران امور خارجه کشورهای گروه ۱+۴ نشان داد که ایران نمیتواند به پکن توجه و گرایشی بیش از آن کند که در وین از خود بروز داد. از سوی دیگر، همکاری عمیقتر با روسیه ممکن است در حال حاضر و به لحاظ استراتژیک مطلوب نشان دهد، اما تحریمهای غرب علیه این کشور در پی ماجرای اوکراین نشان داد که روسیه فاقد امکانات و بنیه اقتصادی لازم برای تکیه زدن به آن در موقعیت تشدید بحران است. نشانهها در تنشزدایی میان مسکو و دولتمردان تندرو کاخ سفید حاکی از تمایل روسیه به کاهش مشاجرات با واشنگتن به ویژه در منطقه خاورمیانه است. مطلوب روسیه، تشدید بحران در تنگه هرمز در خدمت به منافع اقتصادی خود است.
جالبتر اینکه روسها پیش از شروع تحریمهای نفتی امریکا علیه ایران، روزانه دویست هزار بشکه به تولید نفت خود افزودهاند. دولت آلمان با تکیه بر توانایی اقتصادی خود تا حدودی متفاوت از دیگران در قبال ایران رفتار کرده است اما در مجموع، اجلاس جمعه گذشته وین نشان داد که قدرتهای چهارگانه گروه ۱+۴ یا آمادگی مشاجره کامل با امریکا را در باره برجام ندارند و یا مکمل خواستهای واشنگتن از ایران در باره برجام هستند. اروپا و امریکا در مطالبات خود از ایران دچار اختلاف اصولی نیستند. اختلاف در نوع نگرش آنان به ایران و تفاوت ارزیابی آنان از این کشور است. بنابراین اختلاف میان اروپا و امریکا به دامنه واکنشها در اینباره مربوط میشود. بالتبع آن چین و روسیه نیز از منظر منافع خود به دامنه اختلافها مینگرند.
لازم است ایران با نگاه به واقعیتهای جاری در صحنه بینالملل، توقعات خود را از گروه ۱+۴ براساس امکانات بسنجد و اتکای خود را بیش از همه در داخل قرار دهد. مشروعیت مواضع ایران در جامعه جهانی نیز باید قادر باشد منافع جامع بینالملل را بازتاب دهد.
علاوه براین، دولتهای اروپایی نشان دادهاند که هنوز نمیتوانند وزنه قابل رقابت با اقتصاد آمریکا باشند. در واقع هر دو عوامل بالا به شکلی همپوشاننده این احتمال را تقویت میکند که آنان را در برابر آمریکا به عقبنشینی یا تن دادن به خواستهای کلان واشنگتن وادارد. حتی چین که حالا وارد بزرگترین جنگ تجاری با امریکا شده نیز مرز معینی را در همراهی با ایران در مخالفت با سیاستهای ضد برجامی آمریکا پذیرفته است. هشدار این کشور درباره تهدید بسته شدن تنگه هرمز و نیز دخالت در چگونگی انتشار بیانیه پایانی اجلاس وزیران امور خارجه کشورهای گروه ۱+۴ نشان داد که ایران نمیتواند به پکن توجه و گرایشی بیش از آن کند که در وین از خود بروز داد. از سوی دیگر، همکاری عمیقتر با روسیه ممکن است در حال حاضر و به لحاظ استراتژیک مطلوب نشان دهد، اما تحریمهای غرب علیه این کشور در پی ماجرای اوکراین نشان داد که روسیه فاقد امکانات و بنیه اقتصادی لازم برای تکیه زدن به آن در موقعیت تشدید بحران است. نشانهها در تنشزدایی میان مسکو و دولتمردان تندرو کاخ سفید حاکی از تمایل روسیه به کاهش مشاجرات با واشنگتن به ویژه در منطقه خاورمیانه است. مطلوب روسیه، تشدید بحران در تنگه هرمز در خدمت به منافع اقتصادی خود است.
جالبتر اینکه روسها پیش از شروع تحریمهای نفتی امریکا علیه ایران، روزانه دویست هزار بشکه به تولید نفت خود افزودهاند. دولت آلمان با تکیه بر توانایی اقتصادی خود تا حدودی متفاوت از دیگران در قبال ایران رفتار کرده است اما در مجموع، اجلاس جمعه گذشته وین نشان داد که قدرتهای چهارگانه گروه ۱+۴ یا آمادگی مشاجره کامل با امریکا را در باره برجام ندارند و یا مکمل خواستهای واشنگتن از ایران در باره برجام هستند. اروپا و امریکا در مطالبات خود از ایران دچار اختلاف اصولی نیستند. اختلاف در نوع نگرش آنان به ایران و تفاوت ارزیابی آنان از این کشور است. بنابراین اختلاف میان اروپا و امریکا به دامنه واکنشها در اینباره مربوط میشود. بالتبع آن چین و روسیه نیز از منظر منافع خود به دامنه اختلافها مینگرند.
لازم است ایران با نگاه به واقعیتهای جاری در صحنه بینالملل، توقعات خود را از گروه ۱+۴ براساس امکانات بسنجد و اتکای خود را بیش از همه در داخل قرار دهد. مشروعیت مواضع ایران در جامعه جهانی نیز باید قادر باشد منافع جامع بینالملل را بازتاب دهد.
نظر شما :