حاج قاسم، دکتر حسن و برادر حسین
بازگشت به گفتمان انقلابی یکی از مواهب نقض برجام و برملا شدن ماهیت استکباری و غیر قابل اعتماد نظام لیبرالـ سرمایهداری است که هژمون خود را در ضعیف نگه داشتن دیگر ملتها و کشورها می داند.
در مواجهه با مذاکرات هستهای و برجام، آقایان دکتر حسن روحانی و حسین شریعتمداری دو قطب موافق و مخالف برجام را نمایندگی میکردند و همان قدر که یکی از خوشبینی به مذاکره و آینده برجام میگفت، دیگری بیاعتمادی و حتی بدبینی به آن را مبنا قرار داده و از آن داد سخن سر میداد.
اما پس از نقض برجام از سوی ترامپ که کدخدایی آمریکا برای نظام استکبار و سلطهجویی را به اثبات رساند و روآوردن تروئیکای اروپایی به سیاستهای مزورانه و وعدههای نسیه که نبود شفافیت مواضع و دنبالهروی آنان از آمریکا را به اثبات رساند، آقای دکتر حسن روحانی با کنار گذاشتن ادبیات محتاطانه و اتخاذ رویهای انقلابی به طرح مواضعی شفاف رو آورد که نفی سازش و کوتاه نیامدن از استقلال، اسلامی بودن و اقتدار نظام، تأکید بر همگانی بودن امنیت انرژی و صادرات نفت، غاصب بودن رژیم صهیونیستی و ایستادگی در مقابل سیاستهای ظالمانه و استکباری آمریکا و غرب در رأس آن بود. ادبیات و مواضعی که اگر در رسانهها به ایشان نسبت داده نمیشد، باز نشر مواضع آقای حسین شریعتمداری تلقی و تصور میگردید! به عبارتی، در فضای پس از نقض برجام و بدعهدی آمریکاییها و رویکرد مزورانه دولتهای سهگانه اروپایی، شاهد نوعی همگرایی بین خانواده انقلاب و نظام اسلامی هستیم که به نفع گفتمان انقلابی کشور است.
همین همگرایی و تقویت نگرش انقلابی و تصریح بر ایستادگی روی عزت و اقتدار ملی و انقلابی است که موجب خرسندی و ابراز آن از سوی سردار قاسم سلیمانی و اعلام حمایت علنی میشود و در واقع به مثابه تأیید و حمایت از مواضع انقلابی و کمک به استحکامبخشی در جبهه انقلاب برای عبور از وضعیت پیش رو با حفظ عزت و ندادن باج به باجخواهی بیگانگان به شمار میآید. به طور حتم این وحدت و همگرایی که موجبات خوشحالی و خرسندی در جبهه انقلاب است، موجبات یأس بدخواهان انقلاب و نظام را نیز فراهم میکند. شاید یکی از دلایل دعوت آقای روحانی به استعفا از سوی چهرههای تند مدعی اصلاحطلبی و فاصله گرفتن از وی از سوی کسانی که روزگاری او را مدیون رأی برآمده از پایگاه اجتماعی خود میدانستند، پدید آمدن این نوع نگرش و گرایش انقلابی و مأیوس شدن طراحان نرمالیزهسازی نظام در خارج و حامیان داخلی آن باشد که عبور از گفتمان انقلابی را به منزله رویکردی استثناگرایانه دنبال میکردند. بازگشت به گفتمان انقلابی یکی از مواهب نقض برجام و برملا شدن ماهیت استکباری و غیر قابل اعتماد نظام لیبرالـ سرمایهداری است که هژمون خود را در ضعیف نگه داشتن دیگر ملتها و کشورها دانسته و ایران را یک استثنا در برابر خود دیده و معتقد است سیاست دینی و روحیه و نگرش انقلابی این استثنا بودن را پدید آورده است.
بدیهی است، بازگشت به هویت دینی و انقلابی که مقوم استقلال و ایستادگی در کشور میشود، موجب خرسندی در جبهه انقلابی و آشفتگی و عصبانیت در جبهه سازش و جادهصافکنهای سلطه غرب و گفتمان غربگرایی خواهد شد.
جریان سازش که دوقطبیسازی و دو قطبی شدن جامعه را دنبال میکند، امروز به شدت نگران اتحاد و انسجام در داخل و رنگ باختن این دوقطبیهای کاذب به نفع تقویت هویت انقلابی و همگرایی در بین جبهه انقلاب است. این نگرانی را میتوان از پرخاشگری و ادبیات عصبی نظریهپردازان و عناصر فکری آنان به خوبی دریافت.
نظر شما :