هشدار شورای سردبیری نیویورک تایمز نسبت به وقوع جنگ
وارد دوران پر مخاطره ای شده ایم
دیپلماسی ایرانی : جنگی دیگر در خاورمیانه آخرین چیزی است که ایالات متحده لازم دارد. با این حال واژه های تحریک آمیز و کر کننده، اقدامات و تهدیدات آشکار از سوی پرزیدنت ترامپ و برخی از دستیاران ارشد او و همچنین رهبران عرب سنی و فعالین آمریکایی باعث افزایش تنش ها شده است که می تواند به درگیری نظامی با ایران ختم شود.
تهران نیز با اقداماتی نظیر بازداشت ژیو وانگ، یکی از محققان دانشگاه پرینستون، حمایت از بشار اسد رئیس جمهور سوریه به این تخاصمات دامن می زند. از نظر بسیاری از سیاستمداران آمریکایی، ایران که از سال 1979 با ایالات متحده بیگانه شده، فقط و فقط سزاوار مجازات و انزوا است. اما ایران و ایالات متحده منافع مشترکی نیز دارند، مانند جنگ با داعش. پس چه دلیلی دارد از ابزار دیپلماتیک، نظیر گفت وگوی بی پرده که پیشتر در حل و فصل مناقشات با دولت های پیچیده و متخاصم جواب داده استفاده نشود؟
لازم است تا اتفاقاتی که پیش از جنگ عراق در سال 2012 رخ داد را به خاطر آوریم. جنگی که بی تردید بزرگترین اشتباه سیاسی آمریکا در دوران مدرن بوده است. پس از حملات 11 سپتامبر، کشور به سمت سرکوب طالبان و القاعده در افغانسان پیش رفت. اما در واشنگتن بحث ها بلافاصله به سمت عراق رفت و این که شانسی برای سرنگونی صدام حسین به دست آمده است، هر چند که او بر خلاف ادعاهای پرزیدنت جورج بوش هیچ ارتباطی با 11 سپتامبر و تسلیحات هسته ای نداشت. آقای بوش تصمیم گرفت هیچ استراتژی یا توجیهی به جنگی پیشگیرانه دست بزند.
این نوع غلتیدن به سمت جنگ می تواند بار دیگر رخ دهد. چند دلیل برای این نگرانی وجود دارد.
*پرزیدنت ترامپ در کمپین خود حرف هایی در خصوص پاره کردن توافق هسته ای که در سال 2015 به امضای هفت کشور رسیده زده است. ایرانی ها می گویند آقای ترامپ خطری برای توافق است، به ویژه پس از آن که از رهبران اروپایی خواست با ایران تجارت نکنند. یکی از وعده های اساسی توافق این بود که ایران در عوض محدودسازی هسته ای خود از منافع اقتصادی بهره مند شود.
*کنگره که در زمان امضای توافق، به شدت با آن مخالف بود در حال تنظیم تحریم های جدیدی علیه ایران است. به طور خاص جمهوری خواهان آقای ترامپ را تحت فشار قرار داده اند که رویکرد خود در قبال ایران را سخت تر کند.
*مقامات ارشد آمریکایی لفاظی های خود را افزایش داده اند و با وجود سابقه مایوس کننده عراق، افغانستان و لیبی، نشانه هایی از حمایت از تغییر رژیم در ایران نشانه داده اند. جیمز متیس، وزیرر دفاع امریکا اخیرا ایران را "بی ثبات کننده ترین نیرو در خاورمیانه" خوانده است.
*از زمان انقلاب 1979 که نظام مذهبی در ایران استوار شد، رهبران آمریکا هر از چند گاهی حرف هایی در خصوص تغییر رژیم زده اند. اما برخی کارشناسان می گویند این باراین حرف ها جدی تر است، چرا که آقای ترامپ این دیدگاه ساده سازی شده از سوی سنی ها تحت هدایت عربستان را پذیرفته که جریان شیعی به رهبری ایران مسبب تمام مشکلات منطقه است.
اغلب آمریکایی ها می دانند که ایرانی ها چه بلایی سر این کشور آورده اند، از جمله گروگان گیری 52 آمریکایی در سال 1979 و کشته شدن 241 تفنگدار دریایی در سال 1983 در جریان بمب گذاری در مقر آنها در لبنان که ادعا شد ایران از انجام آنها خبر داشته است. احتمالا رخدادهایی که کمتر حرفی از آن زده شده نیز باعث خشم ایرانی ها شده است – مثل کودتای 1953 که توسط سی آی اِی انجام شد و باعث سرنگونی محمد مصدق رهبری برگزیده در روندی دموکراتیک شد و همچنین پشتیبانی های اطلاعاتی آمریکا از عراق در جریان جنگ ایران و عراق طی سال های 1980 تا 1988.
تهران کماکان به حزب الله کمک مالی می کند، آمریکایی ها را دستگیر می کند و سعی دارد نفوذ خود را، از جمله در عراق گسترش دهد. به نظر ایران و آمریکا به دوران پرمخاطره ای پا می گذارند. با بیرون راندن داعش از سوریه و عراق، ایران و عربستان به همراه متحدان خود، رقابت برای در اختیار گرفتن کنترل منطقه را افزایش خواهند داد. هر گونه اقدام برای تغییر رژیم در ایران می تواند به بی ثباتی و خشونت در خاورمیانه به صورتی که حتی از امروز هم غیر قابل پیش بینی تر باشد منجر شود.
حکومت در ایران بین تندروهای ضد آمریکایی و میانه روهایی همچون پرزیدنت روحانی که خواستار تعامل با آمریکا هستند در نوسان است. اگر آقای ترامپ به جای تلاش برای همکاری با این نیروهای میانه رو، کشور را به جنگی نزدیک کند، دست به اشتباه بزرگی زده است.
منبع : نیویورک تایمز/ ترجمه تحریریه دیپلماسی ایرانی / 33
نظر شما :