ترامپ راهبرد نظامی ندارد
روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز در گزارشی مفصل روز پنجشنبه به تحلیل دیدگاه های نظامی دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا پرداخته و نوشته وی فاقد هر گونه راهبرد نظامی است.
به گزارش فارس، روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز در گزارشی مفصل روز پنجشنبه به تحلیل دیدگاه های نظامی دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا پرداخته و نوشته وی فاقد هر گونه راهبرد نظامی است.
نیویورک تایمز در این مقاله به قلم «ماکس فیشر»، این استدلال محوری را مطرح کرده که دونالد ترامپ «قدرت نظامی خام» نه وسیله ای برای رسیدن به هدف، بلکه خود هدف می بیند.
«فیشر» درباره دیدگاه های ترامپ می نویسد: «(دیدگاه های وی) نشان می دهند که وی رئیس جمهوری مجذوب توان نظامی خام است. او چنین توانی را با جایگاه آمریکا در جهان مترادف می داند و آن را ابزاری برای مهار رقیبان قدرتمندی چون چین و ایران می بیند.»
«فیشر» در ادامه از اظهارات روزهای اخیر ترامپ مبنی بر اینکه با تقویت تشکیلات نظامی آمریکا و خرید تسلیحات جدید می توان از جنگ جلوگیری کرد و مسائل سایر کشورها را نیز سر و سامان بخشید انتقاد کرده است.
او می نویسد آقای ترامپ ظاهراً توجه چندانی به مسائل مربوط به جنگ های ادامه دار آمریکا در افغانستان، عراق و سوریه ندارد: در واقع، مسائل هیچ یک از این کشورها با خرید ناوهای هواپیمابر جدید حل نخواهند شد.
این دیدگاه های ترامپ، - به گفته فیشر- از نوعی جهان بینی ملی گرایانه نشأت می گیرند که اگرچه امروز چندان شناخته شده نیستند اما ایده مسلط بین قرن های نوزدهم و اوایل قرن بیستم بودند.
رگه های این تفکر را شاید بتوان به وضوح در دیدگاه های آقای ترامپ درباره مفهوم پیروزی نیز مشاهده کرد.
او در سخنرانی هایش در هفته های گذشته نقش اصلی نیروهای نظامی را پیروزی در میادین نبرد دانسته و پیروزی در میادین نبرد را برای پیروزی در جنگ کافی دانسته است - دو ایده ای که دست کم از جنگ ویتنام محبوبیتشان را از دست داده اند. از آن زمان به بعد، اکثر ژنرال های نظامی بر این نکته تأکید ورزیده اند که عامل هدایت کننده جنگ درگیری های سیاسی ای هستند که به ندرت با توسل صرف به زور نظامی قابل حل هستند.
ترامپ در همین سخنرانی دو روز پیشش روی عرشه ناو فورد گفت: «ما به ارتشمان ابرازهای لازم برای پیشگیری از جنگ - و در صورت لزوم برای مبارزه در جنگ - را خواهیم داد تا تنها یک کار انجام شود. می دانید آن کار چیست؟ پیروزی. پیروزی.»
به نوشته تحلیلگر نیویورک تایمز، شاید برای قضاوت درباره اینکه آیا دیدگاه های ترامپ قابل انسجام دهی در قالب یک دکترین هستند یا خیر، اندکی زود باشد «اما دیدگاه هایش نشان می دهند که او در حال پیگیری سیاست هایی است که کمتر می توان آن را در قالب یک استراتژی - از هر نوع آن - گنجاند. بیشتر به نظر می رسد که او به مقوله قدرت نظامی به عنوان هدف غایی می نگرد.»
ترامپ اغلب تفکر نظامی اش را از رهگذر درخواست هایش برای تقویت تشکیلات تسلیحاتی اصلی آمریکا از قبیل ناوهای هواپیمابر و سلاح های هسته ای به عموم عرضه کرده است.
نگاه کهنه به مقوله جنگ
البته، این درست است که تقریباً تمامی روسای جمهوری آمریکا تلاش کرده اند برتری نظامی خود بر دشمنانشان را حفظ کنند. اما نکته درباره ترامپ آنجا است که او از لحاظ تمرکزی که بر درگیری عظیم با سایر قدرتها دارد، نگاه تک جانبه نگری دارد که از زمان جنگ جهانی دوم، کشورهای دنیا از آن دوری جسته اند.
دیدگاه ترامپ، در این زمینه به نوشته تحلیلگر نیویورک تایمز، از استراتژیست ارشد کاخ سفید «استیو بنون» نشأت می گیرد که زمانی گفته بود درگیری با قدرتهای بزرگ امری اجتناب ناپذیر است و به زودی اتفاق خواهد افتاد.
بنون، مارس 2016 در یک برنامه رادیویی گفت: «ما ظرف 5 تا 10 سال آینده در دریای چین جنوبی وارد جنگ خواهیم شد. در این باره شکی نیست.»
وقتی ترامپ چند روز پیش گفت نیروی دریایی را مجهز خواهد کرد تا در جنگ پیروز شود، شاید هدفش فقط نشان دادن اعتمادش به ارتش آمریکا بود، اما این اظهارنظر موجب این برداشت هم شده که او ممکن است بر این عقیده باشد که در عصر کنونی پیروزی در جنگ در برابر یک قدرت بزرگ اساساً دست یافتنی است - ایده ای که از اولین سالهای جنگ سرد طرفدارانش را از دست داده است.
«مارک فیشر» نوشته است که بر خلاف دیدگاه ترامپ، در عصر نوین به جنگ به عنوان نوعی مشکل سیاسی نگریسته می شود که برای راه حل آن هم بایستی مشکلات سیاسی زیربنایی را حل کرد.
ترامپ در مقابل، به نظر می رسد به دیدگاهی کهنه تر اما ملی گرایانه تر گرایش دارد که در آن قدرت نظامی عامل تعیین کننده اساسی در هر درگیری دانسته می شود. او البته تا کنون هرگز توضیح نداده که این ذیدگاهش چطور می تواند در خاورمیانه به پیروزی منجر شود.
تسلیحات برای صحنه آرایی
اکثر دولت ها اولویت های بودجه بندی نظامیشان را بر اساس یک فرایند سه مرحله ای تعیین می کنند: تعیین اینکه چه مشکلاتی قرار است حل شوند، تعیین راهبردهایی که این مشکلات را حل خواهند کرد و در نهایت خرید تجهیزات برای اجرای این راهبرد.
ظاهراً ترامپ می خواهد این فرایند را به صورت سر و ته اجرا کند.
«ارین سیمپسون»، از مشاوران نظامی سابق ارتش آمریکا در افغانستان به نیویورک تایمز می گوید: «من فکر نمی کنم اقدام ترامپ برای افزایش بودجه نظامی ارتباطی با هیچ راهبرد نظامی داشته باشد.»
وی می افزاید: «او (ترامپ) وقت انجام یک بررسی راهبردی کامل را نداشته است.»
به نوشته تحلیلگر نیویورک تایمز، اکنون شاید بتوان به این سوال پاسخ داد که چرا ترامپ تا کنون راهبردهایش برای مقابله با داعش یا القاعده یا حتی مهار چین را به صراحت ابراز نکرده است: از نگاه او، توان نظامی مستقیماً به قدرت و قدرت به پیروزی ترجمه می شود.»
مارک فیشر نوشته است: «این با تأکید ترامپ روی داشتن استعداد بازیگری، صحنه آرایی و فراتر از همه اینها فن مذاکره همخوانی دارد.»
سیمسون می گوید: «به نظرم او زور را نوعی ایفای نقش هنری می بیند. سودمندی زور در نمایش آن است.»
دکترین نظامی آمریکا همواره خواستار جلوگیری از جنگ با برتری نظامی بوده است، اما ترامپ بدون اعلام یک هدف معین، خواستار گسترش بخشیدن سرمایه های نظامی گران قیمت آمریکا شده است، موضوعی که نشان می دهد او این دارایی ها را به تنهایی هدف می داند.
در چننین دیدگاهی نیازی به توضیح درباره اینکه آمریکا با توسعه نیروی دریایی چه توانمندی هایی به دست خواهد آورد یا این توانمندی ها را مثلاً در سومالی چطور به کار خواهد برد، نیست. ضمن اینکه نیازی هم به تدوین راهبردهایی برای جنگ های اطلاعاتی و سایبری فردا وجود نخواهد داشت.
نظر شما :