ترامپ تا انتخابات ریاست جمهوری ایران صبر میکند؟
دگردیسی برجام به شمشیر داموکلس
نویسنده: حمید زنگنه، استاد اقتصاد دانشگاه وایدنر آمریکا
دیپلماسی ایرانی: در چند دهه گذشته، در بیشتر اوقات، هر از گاهی که ایران و آمریکا به دوراهی رسیده اند راه اشتباه را انتخاب کرده اند. راهی که به رفاه ایران، حداقل از نظر اقتصادی، کمک نکرده است. این روزها نیز ما مجددا به یک دوراهی رسیده ایم. شانس دیگری که راه کج را انتخاب کنیم در جلوی ماست. در حال حاضر ایران در صندلی راننده نشسته و می تواند آینده خود را انتخاب کند. راه دیگر این است که اجازه بدهند آقای ترامپ جای آنها را بگیرد و خود سکان جریانات را در دست بگیرد.
حال که انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به نتیجه رسیده و ما با یک معضل ناآشنا به نام ترامپ مواجه هستیم، ایران باید به طور دانسته و فعال تصمیم بگیرد که به طرف کجا می خواهد حرکت کند و چه اهدافی را باید دنبال کند. آنها می توانند منافع ملی را دنبال کنند یا منتظر بمانند که ببینند چه خواهد شد.
من معتقدم که آمریکا در حال حاضر در موقعیتی مانند سال ۱۹۷۹ در ایران است. مملکتی که گروه های مختلف برای برتری و در دست گرفتن رهبری در خلاء میدان خالی بعد از شاه رقابت می کردند. آمریکا، حداقل برای مدتی، مانند کشتی بدون سکان در دست عده ای است که لزوما پیرو ایدئولوژی خاصی نیستند و می خواهند آمریکایی برتر در جهان برقرار کنند. احتمالا یکی دو سال طول خواهد کشید تا یک مرکز ثقل متوازنی که برای همه قابل فهم باشد به وجود بیاید و کم و بیش، همه دنیا بتوانند نفس راحتی بکشند و در شب بی هیجانی به خواب روند.
روابط ایران و آمریکا در حال حاضر بدون نقطه اتکا، غیرمحتمل و به طور یکجا خطرناک است. آقای ترامپ به زودی مملکتی را سرمشق دیگران خواهد کرد، همان طوری که آقای ریگان در مورد گرانادا عمل کرد. ایران باید حداقل در کوتاه مدت خود را در کنار گود جایگزین کند تا دودها زدوده شوند و با چشم بازتری بتوان دنیا را دید.
ایران به عقیده من می تواند از همه کانال های خصوصی که در دسترس دارد استفاده کند و معامله همه جانبه ای با آمریکا به ثمر برساند قبل از اینکه کشورهای دیگر مانند روسیه و عربستان این کار را انجام دهند و ایران را متضرر کنند. من فکر نمی کنم که معامله های حاشیه ای در درازمدت استراتژیک ایران را درمان کند همانطوری که می بینیم که برجام با تمام اهمیتش درمان نکرده است.
دونالد ترامپ کرارا گفته است که در روز اول ریاست جمهوری خود معامله جدیدی را جایگزین برجام خواهد کرد. به احتمال قوی این یک بلوف بزرگی است برای شروع معامله تا یک طرح نهائی. او می خواهد که معامله بهتری برای آمریکا به دست بیاورد و آن را سرمشق قرار دهد. ایران برای او نمونه خوبی خواهد بود. کشوری بزرگ و قدرتمند را به زانو در بیاورد تا دنیا ببیند که او یک رهبر قوی است و چگونه با او باید معامله کرد. ولی او می داند که آقای روحانی در سال آینده رقیبی از راست در جلوی خود خواهد داشت و در نتیجه نه می تواند و نه می خواهد که در جلوی آقای ترامپ سر فروتنی فرود بیاورد و خواسته های او را برآورده کند. این عمل پایان عمر سیاسی آقای روحانی خواهد بود. بنابراین آقای ترامپ باید تا بعد از انتخابات ایران کوتاه بیاید و ببیند که در انتخابات ایران چه خواهد شد. اگر آقای روحانی برنده نشود، به احتمال زیاد یکی از مخالفان برجام به مسند ریاست جمهوری خواهد رسید و یقینا سر جلوی آقای ترامپ خم نخواهد کرد و شاید هم که خلاف مصالح ملی ایران، بخواهد ترامپ را ترغیب به بدور انداختن برجام کند. در این صورت ما با موقعیتی کاملا غیرقابل پیش بینی مواجه خواهیم بود.
هر چند که برجام یک موافقتنامه چندجانبه میان کشورهای شورای امنیت سازمان ملل به اضافه آلمان است روابط دوستانه آقایان ترامپ و پوتین برای ایران مهمتر است. بنابراین در اینجا مسئله بسیار مهمی وجود دارد که ایران باید فورا و فوتا برای آن جوابی دقیق و صحیح بیابد. روسیه چه خواهد کرد؟ آیا آقای پوتین، همانگونه که در مورد برجام عمل کرد، ایران را معامله خواهد کرد یا نه؟ اگر معامله ای بشود این معامله چگونه خواهد بود؟ من نمی دانم که چگونه خواهد بود ولی مثلی هست که می گوید وقتی فیل ها با هم می جنگند، سبزه ها را از بین می برند. بنابراین ایران در معامله آمریکا و روسیه برنده نخواهد بود.
گزینه دیگر آقای ترامپ اینست که بدون اینکه خصمانه با دولت های بزرگ رودررو شود، ایران را از میوه های برجام محروم کند. در این سناریو آمریکا تحریم های جدیدی ایجاد نمی کند، ولی به دنیا اطمینان نخواهد داد که این کار را نیز نخواهد کرد. در این چارچوب شرکت های بزرگ از معاملات بزرگ و درازمدت در ایران خودداری خواهند کرد و فقط به معاملات کوچک و کوتاه مدت خواهند پرداخت. در این حالت منافع هنگفتی برای خود تامین می کنند، بدون اینکه دم به تله بدهند و خود را گرفتار خشم آمریکا بکنند. این سناریو می تواند برای همیشه یا حداقل تا زمانی که آقای ترامپ در مصدر قدرت است، باقی بماند همانطوری که در زمان آقایان کلینتون و بوش نیز به همین گونه عمل شد. این گزینه برای آمریکا کمتر هزینه دارد و احتیاجی به صرف وقت، پول و انرژی برای آمریکا نیست ولی ایران را در اسارت نگه می دارد.
به هر حال آقای رئیس جمهور آمریکا در مقابله با ایران گزینه های متعددی دارد که همگی علیه منافع ایران هستند. باید به یاد آورد که برجام یک موافقتنامه است که دولت های آمریکا همگی لزوما نباید آن را اجرا کنند. هر کدام می تواند به آن پشت پا بزند. باید توجه داشت که برای پایداری و موفقیت این برجام رئیس جمهور هر سه تا شش ماه باید دستورات لازم برای ادامه آن را صادر کند. رئیس جمهور می تواند از این کار سر باز بزند و به خودی خود برجام پایان خواهد یافت. این گزینه برای آمریکا بارور نیست چون آمریکا سلاح مهمی را از دست خواهد داد. آمریکا و روسیه نخواهند توانست از ایران مصالحه های دیگری در مورد سلاح های اتمی در آینده یا در مورد حضور ایران در عراق، سوریه، و لبنان و حتی یمن بخواهند. بنابراین برجام را مانند شمشیر داموکلس محفوظ نگه می دارند.
نظر شما :