مخالفان جهانى سازى مخالف چه چيزى هستند؟

۱۹ خرداد ۱۳۸۶ | ۱۵:۳۳ کد : ۱۹۶ آمریکا
مخالفان جهانی سازی بر این عقیده اند که جهانی سازی، طرف دیگر سکه سرمایه داری است و پذیرش مفهوم جهانی سازی بعنوان تنها چارچوب پیشرفت و توسعه به معنای تسلیم در برابر ابرقدرت بازار است.

سران هشت کشور صنعتی جهان در حالی در منطقه هایلیگندام آلمان گرد هم آمدند که تظاهرات گسترده ای در اعتراض به روند جهانی شدن و مخالفت با نشست این گروه در تمام مدات این اجلاس ادامه داشت.

  

آنجلا مرکل، صدر اعظم آلمان که ریاست این دوره از اجلاس گروه هشت را نیز بر عهده دارد اعلام کرده است که جهانی شدن آشکارا افزایش دهنده شانس بشریت است و نه تشدید کننده تهدیدها وی همچنین گفته است که می خواهد به جهانی سازی چهره ای انسانی و بشر دوستانه ببخشد.

 

خانم مرکل در سخنرانی خود پیش از آغاز کار اجلاس گفته بود دولتش نگرانی مردم از روند جهانی شدن را جدی می گیرد ولی این روندها باید در سطح بین المللی سمت و سو داده شود. وی ادامه داد که ما می خواهیم که کشورهای گروه جی هشت مسوولیت خود در قبال جهانی شدن را به طور واقعی درک کنند.

 

 

مخالفان و منتقدان جهانی شدن از مدت ها پیش از آغاز اجلاس در حال تدارک تظاهرات و اعتراض به اجلاس گروه جی هشت بودند چرا که از نظر آنها این اجلاس محلی است برای ساماندهی نئولیبرالی به روندهای جهانی شدن و افزودن بر بی عدالتی و شکافهای موجود در جهان.

 

روزنامه آلمانی مرکیشه اودرتسایتونگ در خصوص تظاهرات ضد جهانی شدن نوشت: در سالهای اخیر همزمان با برگزاری اجلاس گروه جی هشت تظاهرات ضد جهانی شدن هم به تبدیل به امری عادی شده است. دشمنی با روند جهانی شدن تا حدی به این دلیل است که امروزه هر آنچه ناپسند است با این نام شناخته می شود.

 

مخالفان فراموش می کنند که رونق اقتصادی امروز کشورهایی مثل چین و هند تنها به یاری اقتصاد بازار و روند جهانی شدن شکل گرفته است. کسی منک رمشکلات فراوان این روند نیست و نشستهایی از قبیل اجلاس جی هشت نیز درست به همین خاطر است که بتوان در خصوص این مشکلات به آرامی گفت و گو کرد.

 

 

گروه اتک که یکی از سرسخت ترین گروههای مخالف جهانی شدن است با شعار" جهانی دیگر میسر نیست" در این تظاهرات شرکت کرده است. فعالان اتک معتقدند که روند جهانی شدن، این گونه که اکنون در حال شکل‌گرفتن است، به ضرر کشورهای فقیر است.

 

در فراخوان گروه‌های برگزارکننده‌ی تظاهرات دیروز آمده است: "هر ۵ ثانیه یک کودک بر اثر گرسنگی جان می‌بازد" و در سراسر جهان "بیش از ۸۰۰ میلیون نفر دچار سوء تغذیه مزمن هستند". بر اساس این فراخوان، کشورهای عضو گروه جی هشت درتلاش هستند  با سیاست  "نئولیبرال" خود سراسر جهان را زیر سلطه‌ی خود درآورند.

 

 این در حالی است که گروههای مخالف اقدامات خود را در مخالف با اجلاس گروه جی هشت مثبت ارزیابی می کنند، مخالفان در روزهای اخیر توانستند خیابانهایی را که به محل برگزاری اجلاس ختم می شود مسدود کنند. گزارشها حاکی از این است که بیش از 20 هزار نفر در این تظاهرات شرکت داشته اند. 

 

مخالفان و موافقان جهانی سازی 

 

طرفداران جهانی سازی معتقدند که روند تحولات فعلی، ادامه تحولات کلان تاریخی بشری است. تحول انقلاب کشاورزی به انقلاب صنعتی و سپس به انقلاب اطلاعاتی گسترده تر از آن است که بتوان آن را دستاورد یک گروه خاص قلمداد نمود. مسلما می توان تحولات چند سده گذشته را به غرب، غربگرایی و مثل غرب شدن نسبت داد، اما حتی اگر جهانی سازی از غرب آغاز شده باشد، عملا به پدیده دیگری تبدیل شده است.

همانطور که انقلاب کشاورزی دستاورد مستقیم تمدن های خاورمیانه و نتیجه کل میراث بشری بود که بعدا عالمگیر شد، انقلاب صنعتی نیز ضمن این که ابتدا از غرب برآمد، در حال حاضر عالمگیر شده و دیگر متولی خاصی ندارد.

 

یک ویژگی بدیع تحولات انقلاب اطلاعاتی که آن را از دو انقلاب کشاورزی و صنعتی متمایز می سازد، آن است که بروز و ظهور آن نتیجه طرح و برنامه خاصی نیست. پیشتازان و سردمداران آن همه جایی و هیچ جایی هستند. اگر تولید تمدنی کشاورزی به زمین وابسته بود و تولید صنعتی به سرمایه و مواد خام، که همه تمام شدنی است، تولید تمدنی اطلاعاتی به نبوغ، ابتکار و خلاقیت بشری وابسته است که پایان ناپذیر است. "

 

مخالفان جهانی سازی بر این عقیده اند که جهانی سازی، طرف دیگر سکه سرمایه داری است و پذیرش مفهوم جهانی سازی بعنوان تنها چارچوب پیشرفت و توسعه به معنای تسلیم در برابر ابرقدرت بازار است. در واقع جهانی سازی پوششی است برای القای این معنا که نظام غرب، نظامی درست و با فضیلت است که در پس از فروپاشی شوروی در سراسر جهان پیروز شده و شک نکنید که اگر در مسیر پیشرفت میخواهید گام بردارید باید جزئی از این جهان گسترده اطلاعات شوید. لستر تارو، می گوید: "اگر کشورها بتوانند ثروتمند شوند، نظام سیاسی آنها نیز دمکراتیک خواهد شد.

  

 اگر ثروتمندی آنها بر فروش تولیداتشان در بازار آمریکا متکی گردد، ناچار خواهند بود که از متحدان آمریکا باشند."  در همین ارتباط فرانسیس فوکویاما از نظریه پردازان پایان تاریخ، جهانی سازی را تداوم نظام جدید وستفالی و حالا به رهبری آمریکا دانسته و می گوید "تمام کشورهایی که به نوسازی اقتصادی می پردازند، بطور فزاینده ای شبیه یکدیگرند، آنها باید در سطح ملی پیرامون یک دولت متمرکز متحد شوند، شهرنشینی در آنها افزایش یابد، سازمان های اجتماعی مبتنی بر اشکال سنتی از جمله قبیله، فرقه و عشیره را باید به نهادهای اقتصادی مبتنی بر کار ویژه و کارآمدی تبدیل کنند و تحصیلات همگانی برای همه شهروندان فراهم سازند. چنین جوامعی بطور فزاینده از طریق بازار جهانی و نشر فرهنگ مصرفی به هم مربوط شده اند. "

جنبش منتقدان جهانی شدن این ادعا را که جهانی شدن خود به خود به صلح و آزادی و رفاه می انجامد رد می کنند. طرفداران این جنبش عقیده دارند که با جهانی شدن شکورهای َکم در آمد جهان عرصه تاخت و تاز شرکتهای فراملیتی شده و حاصل فعالیتهایشان در کشورهای توسعه نیافته تنها فقر بیشتر و نابودی محیط زیست بوده است.

   

در کشورهای پیشرفته نیز جهانی شدن با توجه به دیدگاه منتقدان آن دستاوردهای اجتماعی را نابود کرده و به بیکاری و محرومیت دامن می زند. شرکتهای بزرگ این اقدامات و سیاست های ضد اجتماعی را برای ادامه سود آوری خود ضروری می دانند.


( ۲۷ )

نظر شما :