روابط با هاوانا آخرین پیروزی دیپلماسی هژمونیک آمریکایی است
سفر اوباما به کوبا؛ آغاز یک پایان
نویسنده: محمد مهدی مظاهری، استاد دانشگاه
دیپلماسی ایرانی: سال گذشته وقتی اولین اخبار در مورد بهبود روابط ایالات متحده و کوبا منتشر شد، واکنش اکثر تحلیلگران ابراز تردید و شگفتی بود. با سرعت گرفتن این روند و بازگشایی سفارت آمریکا در کوبا اما کار به جایی رسیده که در حال حاضر، هر روز ده ها پرواز بین دو کشور انجام می شود و اوباما و همسرش درحال بستن چمدان ها برای سفر به این جزیره اسرارآمیز هستند. در این سفر که در فروردین ماه پیش رو انجام خواهد شد، رییس جمهور آمریکا با رائول کاسترو، رییس جمهور کوبا دیدار و گفتگو خواهد کرد.
روندی که منجر به این گرمای غیرقابل باور در روابط دو کشور دارای چندین دهه سابقه تخاصم سیاسی و حتی نظامی شده است را اکثر تحلیلگران به افول بی سابقه تفکر چپ در جهان و تحکیم لیبرال دموکراسی در چهار گوشه دنیا نسبت می دهند. موج پرشمار تحلیلگران متاثر از فوکویاما، کشورهایی نظیر کوبا را آخرین سنگرهای نمادین مخالفت با ایدئولوژی نظام بین المللی حاکم می دانند که البته یک به یک تسلیم خواهند شد تا آخرین و برترین ایدئولوژی بر تمام جهان سیطره پیدا کند.
به تازگی اما یکی از مقامات بلندپایه آمریکایی وقتی در خصوص علت مبنایی شروع مذاکرات با کوبایی ها مورد سوال قرار گرفت پاسخ داد: «به این نتیجه رسیدیم که محدودیت های اعمال شده به هدف خود یعنی تغییر نظام سیاسی کوبا نمی رسد.» در سپهر خوش خیالی لیبرال دموکراسی حاکم که برافراشته شدن پرچم ایالات متحده در خاک کوبا را با انگشت نشان می دهد و ذوق می کند، این سخن را چگونه باید ارزیابی کرد؟ آیا واقعا آمریکا در حال تجربه یک تغییر رویه آشکار در قبال دشمنان خود است؟ آیا کنار آمدن با رقیب ایدئولوژیک سرسختی مثل کوبا را باید نشانه پیروزی تفکر آمریکایی بر دنیا دانست یا نشانه ای از افول هژمونی دموکرات ها و به رسمیت شناختن شیوه های زیست و تفکر جایگزین در سطح نظام بین الملل؟
طی چند ماهی که از توافق ایران و گروه ۱+۵ می گذرد، رییس جمهور بارها در مقابل این شبهه خبرنگاران خارجی که شدت یافتن تحریم ها و سخت شدن زندگی در ایران بود که رسیدن دو طرف به توافق را ممکن ساخت، پاسخ داده است که کاملا عکس، آشکار شدن اینکه تحریم ها نتیجه دلخواه غرب را در تسلیم اراده ایرانیان نخواهد داشت، منجر به آماده شدن زمینه برای توافق هسته ای شده است. بهبود روابط آمریکا با دو خصم دیرین یعنی ایران و کوبا را شاید از این منظر بهتر بتوان تحلیل کرد.
نگاهی گذرا به عناوین کتاب های منتشر شده طی سالیان اخیر در حوزه سیاست خارجی آمریکا به خوبی نشان می دهد که بین متخصصان روابط بین الملل در جهان، اجماعی در مورد آغاز پایان آمریکا به وجود آمده است. از مهمترین احتجاجات موافقان این ادعا کاهش معنادار دخالت نظامی ایالات متحده در بحران ها و درگیری های منطقه ای است که تاریخ روابط بین الملل به خوبی نشان می دهد این وضعیت، وجه مشخص ورود یک هژمون به فاز افول است. هزینه های دو جنگ نافرجام آمریکایی در عراق و افغانستان عملا تصور هرگونه دخالت نظامی گسترده در خاورمیانه را محو می کند. در حیاط خلوت آمریکا هم که مدت هاست دولت های مخالف یکی پس از دیگری روی کار می آیند و وزارت خارجه امریکا تنها زحمت صدور بیانیه های شدید اللحن را به خود می دهد.
به جز این البته عوامل دیگری نیز در این نرمش و تغییر رویکرد ایالات متحده دخیلند. جهانی شدن و ورود به عصر ارتباطات و اطلاعات در کنار کاهش تسلط آمریکا بر نظام های پولی، مالی، ارزی و تجاری جهانی عملا امکان حصر تمام عیار یک کشور را از میان برده است. راه های دسترسی به منابع در دنیای امروز آنقدر متنوع شده است که بستن تمام این منافذ به صرف توان و هزینه ای بسیار بیشتر از آنچه عاید می شود نیازمند است. دوران تحریم های بین المللی کمرشکن واقعا به سر آمده است.
اوباما به هاوانا خواهد رفت، روابط دو کشور بهبود پیدا خواهد کرد و رسانه های بین المللی این شرایط را به عنوان آخرین پیروزی دیپلماسی هژمونیک آمریکایی به رخ دنیا خواهند کشید، اما اگر مردم کوبا به راستی شیوه جداگانه خود برای زیستن، روش خاص خود برای اندیشیدن و عمل کردن و مهمتر از آن استقلال شان را دوست دارند و طی دهه های گذشته خود بودن و مستقل زیستن را به درستی تمرین کرده باشند به طور حتم این آنها هستند که برنده گسترش روابط دو کشورند.
انتشار اولیه: دوشنبه 3 اسفند 1394 / انتشار مجدد: سه شنبه 11 اسفند 1394
نظر شما :