آماده میانجیگری میان ایران و عربستان هستیم
ایران و اروپا روزهای جدیدی را تجربه می کنند؛ روزهای پایان سایه سنگین پرونده هسته ای ایران بر روابط دوجانبه و پیروی های اروپا از سیاست های یکجانبه ایالات متحده در برابر ایران. توافق هسته ای سرانجام پس از ١٢ سال مذاکره در ماه جولای به دست آمد و ایران و شش کشور مقابل آن هم می روند تا در اوایل ماه ژانویه روز اجرای برنامه جامع اقدام مشترک را تجربه کنند. در میان کشورهای اروپایی آلمان نخستین کشوری بود که بلافاصله پس از روزهای سردی در روابط سیاسی و اقتصادی با ایران با حصول برجام هیاتی اقتصادی و سیاسی را راهی تهران کرد.
به گزارش اعتماد، به گواه مستندات دو سال مذاکره فشرده میان ایران و شش قدرت جهانی، آلمان در طول مذاکرات شیوه ای مسالمت جویانه در پیش گرفت و نه مانند برخی کشورهای حاضر در گردونه خنثی بود و نه مانند فرانسه مخرب. میکاییل بارون فون اونگرن-اشترنبرگ سفیر آلمان در ایران را در حالی برای گفت وگویی کوتاه ملاقات کردیم که چند روز از حادثه تروریستی در فرانسه گذشته بود؛ حادثه تروریستی ای که آقای سفیر اعتقاد دارد هنوز کسی نمی تواند دقیق از تبعات سیاسی آن بر جامعه جهانی و ائتلاف های متفاوت سیاسی سخن بگوید، حادثه تروریستی ای که اروپا را به فکر پایان دادن به بحران سوریه در سال پنجم از آغاز آن انداخته است. اشترنبرگ از جولای ٢٠١٣ در تهران به سر می برد و برخلاف همتاهای خود از دیگر کشورهای اروپایی سابقه خوبی در تعامل های رسانه ای و گفت وگو با رسانه های ایرانی دارد. وی که سابقه کار در مراکش، روسیه، بروکسل و نیویورک را در کارنامه کاری خود دارد با احتیاط دیپلماتیک بسیار به سوال ها پاسخ می دهد و اعتقاد دارد که توافق هسته ای درها میان ایران و جامعه جهانی را گشوده اما اختلاف ها در سایر حوزه ها را حل نکرده است. متن کامل این گفت وگو به شرح زیر است :
شما در یکی از مصاحبه های خود اشاره کرده بودید که آلمان به ایران به عنوان کشوری مهم در منطقه نگاه می کند. اما پیش از توافق هسته ای با ١+٥، آلمان نیز مانند سایر کشورها تمایلی به همکاری های منطقه ای با ایران به خصوص در بحران های عراق و سوریه از خود نشان نداد. فکر نمی کنید اگر کشورهای اروپایی مساله اتمی ایران را از سایر مسائل سیاسی جدا کرده بودند ما امروز شاهد چنین بحران هایی در منطقه به خصوص در سوریه نبودیم؟
از ابتدای این مناقشه، موضع آلمان این بوده است که ایران باید به نوعی در مباحث مربوط به یافتن راه حلی برای این پرونده شرکت داشته باشد. اما مشخص است که توافق هسته ای تفاوتی ایجاد کرده و فضایی برای همکاری ایجاد شده که پیش از این وجود نداشت. ما معتقد بوده و امیدوار هستیم که توافق هسته ای درها را برای همکاری های بیشتر باز کند. به بیان دیگر، البته که توافق هسته ای درها را گشوده اما اختلاف های اصلی در سایر حوزه ها را حل نکرده است. در مورد سوریه، اختلاف های شناخته شده و جدی وجود دارد. بحران سوریه پنج ساله شده است و اختلاف های بنیادی میان ایران و آلمان و نه فقط ایران و آمریکا یا سایر کشورها در خصوص این پرونده وجود دارد. با این همه، در این مرحله تمام طرف های اصلی منطقه ای و بین المللی با گردهمایی در وین موافقت کردند و همه ما می دانیم که این تحول بسیار مفیدی بود. علاوه بر این، دستاورد بسیار اساسی در نشست آخر به دست آمد. برای نخستین بار از زمان آغاز این بحران، در یک سند مشترک اهدافی نظیر برقراری آتش بس، مبارزه با تروریسم و کمک های انسانی مورد موافقت همگان قرار گرفت. بنابراین فکر می کنم این درست است که بگویم اختلاف های جدی وجود دارد که هیچ گونه ارتباطی به مساله هسته ای ندارد. با این همه مسائل پیش رفته است و در حال حاضر ما باید روی آینده متمرکز باشیم.
کشورهای اروپایی دو مساله در سوریه را دنبال می کنند. نبود بشار اسد در قدرت چه در آینده ای نزدیک و چه در بلندمدت و مساله دیگر که به نظر مهم تر می رسد مبارزه با داعش است. کدام یک از این دو مورد اولویت آلمان در سوریه است؟
نخست آنکه، اولویت آلمان ایجاد شرایطی است که در سایه آن سوریه دولتی قانونی که نماینده تمام مردم باشد را تجربه کند. شرایطی که در آن از نقض حقوق بشر خبری نبوده و دسترسی به کمک های انسانی هم در آن میسر باشد. ما به دنبال راهکاری سیاسی هستیم که به چنین نتیجه ای منتج شود. مساله دوم این است که این دولت قانونی باید بر تمام سوریه کنترل داشته باشد و باید مانع از هرگونه از هم پاشیدگی یا تجزیه سوریه شویم. این هدف مشترک ما است و در سند وین هم مورد لحاظ قرار گرفته است. به استثنای طرف های درگیر در سوریه، تمام کشورهای درگیر دور یک میز حضور داشتند: قدرت های منطقه ای، کشورهای اروپایی، روسیه و آمریکا. در نتیجه تمام این کشورها در حال حاضر مقید به رعایت این سند هستند که این گام بسیار بزرگی به جلو است.
همان طور که شما هم اشاره کردید ٥ سال از بحران در سوریه می گذرد. فکر نمی کنید که اگر اروپایی ها به گونه دیگری با بشار اسد رفتار کرده بودند و به عنوان مثال از وی درخواست اجرای اصلاحات یا برگزاری انتخابات را کرده بودند ما امروز با رشد چنین گروه های تروریستی که منطقه ما و حتی اروپا را هم در برگرفته اند، روبه رو نبودیم؟
نخستین نکته این است که این جنگ در ابتدا یک بحران کاملا داخلی بود. هیچ سرباز اروپایی یا آمریکایی به رژیم رییس جمهور اسد حمله نکرده بود. یک جنگ کاملا داخلی بود. از آن زمان، مردم بسیاری کشته شده اند، بسیاری آواره شده اند و بسیاری هم مجبور به ترک کشور خود شدند. این مساله هم هیچ ارتباطی به حضور اروپایی ها یا آمریکایی ها نداشت. من فکر می کنم اگر اسد علاقه ای داشت که به حرف مردم خود ٥ سال پیش گوش کند، ما امروز با چنین بحرانی روبه رو نبودیم. یکی از اهداف اصلی اولیه ما این بود که بتوانیم کمک های انسانی را برسانیم اما این کاملا غیرممکن بود چرا که هیچ گونه دسترسی وجود نداشت. دولت بشار اسد اجازه نمی داد که هیچ خارجی وارد شود. حتی امروز هم نهادهای وابسته به سازمان ملل با سختی های بسیاری برای دستیابی به دسترسی های کافی روبه رو هستند. این مشکل بسیار بزرگی است. علاوه بر این، کمیسیون مستقل تحقیقات برای بررسی وضعیت حقوق بشر در سوریه تعیین شده است که ریاست آن را آقای Sergio Pinheiro برعهده دارند. گزارشی که توسط این کمیسیون تهیه شده است به وضوح در خصوص شرایط سوریه توضیحاتی می دهد. بحران در سوریه، یک مشکل حقوق بشری بسیار جدی است اما ریشه آن جنگ داخلی میان سوری ها با دولت است. هرچند که گروه های افراطی تندرو هم در مراحل بعدی به این بحران اضافه شدند.
آیا آلمان جایی برای بشار اسد در انتخابات آتی قایل است؟ ایران به عنوان نمونه تاکید دارد که بشار می تواند در انتخابات شرکت کرده و اگر مردم به او رای دهند می تواند همچنان رییس دولت بماند.
پروسه رسیدن به انتخابات آزاد قطعا پیچیده خواهد بود. اما یکی از گام های آتی که منتظر آن هستیم گفت وگوی مستقیم اپوزیسیون با دولت است. طبیعتا این به آن گروه ها بستگی دارد که در خصوص اتفاق های آینده تصمیم گیری کنند.
فکر می کنید این تصمیم گیری از آنها بربیاید؟ اگر می توانستند که ما شاهد چنین بحران ٥ ساله ای نبودیم.
ما امیدوار هستیم که نوعی میانجیگری از بیرون در سایه سازمان ملل وجود داشته باشد. من فکر نمی کنم که هیچ جایگزین یا آلترناتیو دیگری جز واگذاری تصمیم گیری در خصوص سرنوشت سوری ها به احزاب سوری وجود داشته باشد. شورای امنیت نمی تواند این کار را انجام دهد. در نتیجه جلسه اخیر در وین، تمام طرف ها بر چند مساله توافق کرده اند: اپوزیسیون سوریه باید با اسد وارد گفت وگوی مستقیم شود، یک دولت موقت باید مورد توافق قرار بگیرد. در نهایت، با گذشت ١٨ ماه، انتخابات باید برگزار شده و قانون اساسی جدیدی تدوین شود. این چارچوب هم نقشه راه بسیار طاقت فرسایی است اما حداقل امروز ما یک برنامه داریم و این برنامه و چارچوب از حمایت جامعه بین المللی برخوردار است.
شورای امنیت اخیرا قطعنامه حقوق بشری را در خصوص سوریه صادر کرده که کشور شما هم از آن حمایت کرده بود. در آن قطعنامه، شورای امنیت از گروه های نظامی و شبه نظامی خارجی از جمله گروه های ایرانی خواسته است که خاک سوریه را فورا ترک کنند. فکر نمی کنید که حضور مستشاران نظامی ایران در سوریه و عراق برای مبارزه با داعش به امنیت اروپا هم کمک می کند؟
ما هیچ وقت فکر نمی کرده ایم که حضور گروه های نظامی خارجی در سوریه کمک کننده است. در آن قطعنامه هم مسائل بسیاری وجود دارد و این قطعنامه نخستین موردی نبوده که از سوی کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل یا شورای حقوق بشر در ژنو در مورد سوریه صادر شده است. ما همواره در حمایت از اینچنین قطعنامه هایی رای می دهیم چرا که نظارت نزدیک بر وضعیت حقوق بشر در سوریه از اهمیت فوق العاده ای برای همه ما برخوردار است. علاوه بر این، این قطعنامه ها قویا بر پایه گزارش ها از کمیسیون تحقیقاتی است که در بالا به آن اشاره کردم. در بیانیه ما که پس از صدور قطعنامه در نیویورک صادر شد ما تاکید کردیم که نگاه ما باید به جلو باشد. البته که این به آن معنا نیست ما کسانی بودیم که اصرار بر قید حضور ایران در سوریه در آن قطعنامه داشتیم اما آنچه ما انجام دادیم حمایت از قطعنامه به شکل کلی آن بود.
حمله تروریستی پاریس چه تاثیری بر سیاست خارجی آلمان در منطقه داشت؟
من فکر می کنم که تاثیر اتفاق های اخیر در پاریس تنها به سیاست خارجی آلمان یا اتحادیه اروپا محدود نبوده است بلکه تبعاتی در سطح جهانی داشته است. در چند هفته اخیر ما برای چندمین بار شاهد بودیم که تروریست ها در همه جا و نه تنها اروپا، حضور دارند. روس ها نیز از این جریان آسیب دیده اند و قطعا این اتفاق هوشیاری نسبت به خطراتی که حضور گروه های تروریستی برای همه ایجاد کرده را بالا برده است.
بنابراین فکر می کنید که اروپا به سمت حضور نظامی قوی تر در خاورمیانه خواهد رفت؟
ما شاهد حضورهای نظامی بیشتری خواهیم بود. امیدوار هستیم که مسائل با توسل به راهکارهای سیاسی حل شود. هیچ گزینه ای را دور از ذهن نگاه نمی داریم و در حال حاضر هم برخی کشورهای اروپایی حضورهای نظامی با اشکال متفاوت دارند. علاوه بر این، دولت آلمان موافقت خود را با حمایت از روند مبارزه با داعش با حضور ١٢٠٠ نفر از سربازان آلمانی اعلام کرده است. اما قطعا ترجیح ما این است که مسائل را دیپلماتیک حل و فصل کنیم.
فکر می کنید داعش با راهکارهای دیپلماتیک قابل شکست دادن است؟
من فکر می کنم که یک درک مشترک و مشخص در سطح بین المللی در خصوص چگونگی پیشبرد ماجرا به وجود آمده است. شما از من در خصوص افزایش حضور نظامی سوال کردید. اگر یک رویکرد واحد در جامعه جهانی وجود داشته باشد، کار برای داعش، برای آنکه مانند گذشته به فعالیت های خود ادامه دهد، بسیار سخت خواهد شد. مشخص است که برای مبارزه با داعش، ترکیبی از راهکارهای متفاوت مورد نیاز است که هم راهکار دیپلماتیک و هم نظامی را شامل می شود.
آیا کشورهای اروپایی به راهکار مشترکی در خصوص مساله پناهندگان رسیده اند؟ پس از اتفاق های پاریس برخی از بستن مرزهای خود صحبت کردند. اگر چنین برنامه ای وجود داشته باشد چه اتفاقی برای مهاجران رخ خواهد داد و اگر نه، کدام کشورها بیشترین تعداد پناهجو را می پذیرند؟
بحث ادامه داری در خصوص پناهندگان در اروپا در جریان است و هنوز هم به راهکار خاصی در این مورد نرسیده ایم. زمانی که بحران آغاز شد، ضرورت جدی برای رسیدگی به آن وجود داشت چرا که پناهندگان آنجا بودند ویک نفر باید از آنها مراقبت می کرد. بنابراین شما نمی توانستید به این پناهندگان بگویید که سه ماه دیگر صبر کنند تا ما راه حل کامل تری بیابیم. در نتیجه آنها آمدند و تعداد آنها از همان زمان دایما در حال افزایش است. با اینهمه هم در آن زمان و هم در حال حاضر پذیرفتن این تعداد پناهنده به سرعت کار بسیار سختی است. بنابراین ظرفیت پذیرش یکی از مسائلی است که باید به آن پرداخته شود. نشانه های موجود حکایت از این دارد که اروپایی ها می خواهند به پناهندگانی که از کشورهای جنگ زده فرار کرده اند، کمک کنند اما طبیعی است که ما نمی توانیم هرکاری انجام دهیم. بنابراین ابتدا یک توافقنامه تقسیم مرز عادلانه باید میان کشورهای اروپایی به دست بیاید. دوم ما درک می کنیم که کشورهای میزبان در منطقه به کمک هایی نیاز دارند. بنابراین آلمان از پناهندگان در لبنان، اردن و ترکیه حمایت می کند. مورد آخر هم، مساله کمک های انسانی داخل سوریه یک مساله بسیار مهم و اساسی است. ما باید مشکلات موجود بر سر راه دسترسی به کمک های انسانی را از میان برداریم. ما باید کاری با مرز بیرونی اتحادیه اروپا کرده و آن را امن تر کنیم. کسانی هم که به داخل می آیند باید با شیوه کنترل شده تری وارد شوند. به شکل خلاصه باید بگویم که به طور کلی ما مرزهای خود را به روی پناهندگانی که از جنگ داخلی گریخته اند، نمی بندیم. ما اعتقاد داریم که کل جامعه جهانی باید به شکل فعال تری وارد شود و در عمل ظرفیت پذیرش یکی از این مساله ها است.
نظر شما درخصوص حمله روسیه به محل های استقرار داعش در سوریه چیست؟ آیا این اقدام روس ها را در بلندمدت مفید می دانید؟
نمی خواهم در خصوص سیاست های روسیه اظهارنظر کنم. این کار من نیست.
آیا آلمان رسما از این اقدام حمایت می کند یا مخالف آن است؟
ما خوشحال هستیم که پروسه مدنظر در سند وین در حال پیشروی است و این گام بسیار بزرگی به شمار می رود. باید ببینیم که برای اجرای کامل سند وین چه گام هایی باید برداشته شود.
البته در سند وین هیچکس از روس ها نخواست که حملات خود را متوقف کنند.
این درست است که تا جایی که داعش نگرانی ما است ما برای مبارزه با این گروه توافق کرده ایم.
با گزینه نظامی؟
با هر ابزار مناسبی.
پیش از ماجرای هسته ای، آلمان بزرگ ترین شریک اقتصادی ایران بود. برنامه آلمان برای بازگشت به آن روزها چیست؟
البته که ما تمایل داریم مراوده های میان آلمان و ایران هم در حوزه تجاری و هم سرمایه گذاری افزایش پیدا کند. ما فکر می کنیم که این اتفاق برای هر دو طرف سودمند خواهد بود و خوشحال هستیم که به شکل سنتی نگاه مثبتی میان ایران و آلمان وجود دارد. با اینهمه رقابتی هم در طرف ایرانی و هم آلمانی وجود دارد و این سوال که آیا آلمان در آینده به شریک شماره یک اقتصادی ایران تبدیل خواهد شد به شرایطی بستگی دارد که به هرکدام از شرکت ها پیشنها خواهد شد. ما فکر می کنیم که پتانسیل بسیار زیادی وجود دارد. افزایش سرمایه گذاری ها به ایجاد امکان های شغلی جدید در ایران منتهی خواهد شد و دسترسی به تکنولوژی مدرن را برای ایرانی ها آسان تر خواهد کرد و درآمدی هم برای شرکت های آلمانی خواهد بود. ارتباط های نزدیک تر تجاری دو کشور می تواند تاثیر مثبتی بر همکاری های سیاسی، فرهنگی و علمی ما هم داشته باشد. بنابراین من امیدوار و خوش بین هستم که ما می توانیم پیشرفت های خوبی داشته باشیم.
ما همواره می شنویم که کشورهای اروپایی انتقادهایی به وضعیت حقوق بشر در ایران و سوریه دارند. اما هیچ وقت در مورد عربستان سعودی چنین انتقادهایی را از جانب اروپایی ها نمی شنویم. چرا کشورهای اروپایی از صحبت کردن در خصوص نقض حقوق بشر در عربستان سر باز می زنند؟
این درست نیست. اگر نقض حقوق بشری در عربستان سعودی باشد ما به صراحت این مساله را به دولت آن کشور خواهیم گفت و این مسائل از اهمیت بسیاری در گفت وگوهای ما برخوردار هستند.
اما فکر نمی کنید که برای وضعیت حقوق بشر در عربستان هم باید قطعنامه ای صادر شود؟ چندی پیش قطعنامه ای در خصوص آنچه نقض حقوق بشر در ایران خوانده می شد علیه ایران صادر شد. ما هیچگاه شاهد صدور چنین قطعنامه هایی برای عربستان نبوده ایم. آیا دلیل آن ارتباط های اقتصادی عربستان با کشورهای اروپایی است؟
هم ایران و هم عربستان سعودی شرکای تجاری مهمی برای ما هستند و من فکر می کنم که نباید این دو مساله را با هم درآمیزیم. ما نمی توانیم برای هرکشوری که با آن در خصوص مقوله حقوق بشر اختلاف هایی داریم قطعنامه حقوق بشری صادر کنیم. احتمالا می دانید که آلمان هم گاهی مورد انتقادهای حقوق بشری قرار می گیرد و ما هم گزارشگرهای ویژه ای داریم که از سازمان ملل به آلمان آمده و مخالفت های خود را با برخی مسائل حقوق بشری اعلام می کنند و ما هم این مساله را می پذیریم. اما صدور قطعنامه سازمان ملل علیه یک کشور، یک مورد استثناست و امر عادی و معمولی نیست. ما مکانیسم های متفاوتی در حوزه حقوق بشر در سازمان ملل داریم. ازجمله پروسه یو پی آر (UPR)، قطعنامه های مربوط به کشورهای مشخص یا گزارش های حقوق بشری. تمام این ابزارها به یک اندازه مهم هستند. در حال حاضر ما یک قطعنامه در خصوص ایران داریم اما اگر اوضاع پیشرفت شایانی پیدا کند این قطعنامه هم مورد بازبینی قرار خواهد گرفت. در این مقطع ما فکر می کنیم که اوضاع به یک قطعنامه نیاز دارد. با این همه واضح است که هر قطعنامه ای باید متوازن باشد و اگر در برخی حوزه ها پیشرفت هایی صورت بگیرد باید لحاظ شده و در سند بازتاب پیدا کند.
وزیر امور خارجه آلمان در سفر اخیر خود به ایران از تمایل آلمان برای میانجی گری میان ایران و عربستان سعودی خبر داد. آیا آلمان گام هایی در این خصوص برداشته یا عربستان سعودی این میانجی گری را پذیرفته است؟
شما نمی توانید دو طرفی را که با هم صحبت نمی کنند وادار به گفت وگو کنید. شما می توانید پیشنهاد کمک خود را ابلاغ کنید اما تحمیل آن غیرممکن است. البته که ما بر این مساله واقف هستیم که گاهی اوقات شرایط غالب، آغاز پروسه گفت وگو را برای دو طرف بسیار سخت می کند. اما من فکر می کنم که نباید تسلیم بشویم. باید تلاش کنیم افراد مسوول از عربستان سعودی و ایران را به دور یک میز بنشانیم تا حوزه های همکاری را پیدا کرده و همزمان از شکاف های موجود بکاهند. تمام این تلاش ها برای کل خاورمیانه سودمند خواهد بود. بنابراین فقط می توانم پیامم را تکرار کنم که پیشنهاد ما برای میانجی گری میان ایران و عربستان پابرجاست اما تا زمانی که دو طرف تمایلی به پذیرش آن نداشته باشند ما نمی توانیم تغییری در شرایط ایجاد کنیم.
بیش از هشت ماه است که ما شاهد حمله عربستان سعودی به یمن هستیم. چرا اروپایی ها کاری برای توقف حملات عربستان به یمن نمی کنند؟ آیا تفاوتی میان مردم سوریه و مردم یمن وجود دارد؟
ابتدا باید بگویم که هم در اروپا و هم در آلمان نگرانی های جدی در خصوص وضعیت یمن وجود دارد. در حقیقت، هدف اصلی کار فعلی ما این است که تمام طرف های درگیر را متقاعد کنیم که دور یک میز بنشینند و از تلاش های سازمان ملل در این خصوص حمایت کنند. گام های مشابهی هم توسط نمایندگان سازمان ملل برداشته شده است. ما می توانیم منتظر گفت وگوهای مستقیم در آینده نزدیک باشیم و امیدواریم نتایج خوبی هم دریافت کنیم چرا که معتقد هستیم مردم یمن باید از وضعیت بدی که گرفتار آن شده اند نجات پیدا کنند.
ولادیمیر پوتین در سفر اخیر خود به تهران از اتحاد رسمی میان ایران و روسیه سخن گفت. آیا این مساله اروپایی ها را نگران نمی کند؟
پاسخ به سوال شما به جنس اتحادی بازمی گردد که ذکر شده است. ما مشکلی نداریم که دو کشوری مانند ایران و روسیه که از نظر جغرافیایی نزدیک به هم هستند، همکاری خوبی با هم داشته باشند. این مساله که باید مراوده های اقتصادی وجود داشته باشد، کاملا عادی است. اگر این اتحاد به ثبات بیشتر هم منتهی شود باز هم تحول مثبتی خواهد بود. بنابراین همه چیز به این بستگی دارد که این همکاری به چه سمتی برود و چه اهدافی داشته باشد.
برخی تحلیل گران اعتقاد دارند که روسیه تلاش می کند از کارت سوریه برای برد در مساله اوکراین استفاده کند. وضعیت در اوکراین چگونه است و آیا فکر می کنید که کشورهای اروپایی با روسیه برای حل مساله اوکراین همکاری های بیشتری خواهند داشت؟
آلمان تلاش بسیاری در سطوح مختلف کرده تا از مساله اوکراین تنش زدایی کرده و آن را باز هم با توسل به مذاکرات حل و فصل کند. جلسات بسیاری در مینسک هم در سطح وزرای خارجه و هم روسای دولت ها برگزار شده است. خوشبختانه می توانیم ادعا کنیم که پیشرفت هایی صورت گرفته است. تسلیحات سنگین از صحنه بیرون برده شده و آتش بس مورد توافق در حد وسیعی پذیرفته شده است. بگذارید شفاف بگویم که مناقشه اوکراین همسایگی ما را تحت تاثیر قرار داده و این پتانسیل را دارد که دردسرهای بسیار بیشتری هم ایجاد کند. بنابراین ما محتاطانه در خصوص تحولات اخیر خوش بین هستیم. البته من هیچ ارتباطی میان این مساله و بحران سوریه هم نمی بینم.
آیا حمله پاریس به ایجاد اتحاد میان روسیه و اروپا در سوریه منتهی خواهد شد؟
فکر می کنم هیچ کس نمی تواند ادعا کند که انعکاس حملات پاریس چه خواهد بود؟ با این همه من فکر می کنم که ما باید از نیروی محرکه فعلی برای حل بحران استفاده کنیم. تلاش های بسیاری برای پیشبرد پرونده در قالب سازمان ملل انجام شده است. متاسفانه، شورای امنیت نتوانست اقدام قاطعانه ای انجام دهد بنابراین باید تا آن جایی که می توانیم سخت در وین کار کنیم. ضرباهنگ ملاقات ها بسیار سریع است و سندها و تصمیم گیرهایی هم که انجام می شود بسیار سخت است. من فکر می کنم باید در همان مسیر حرکت کنیم. چند هفته اخیر بسیار سودمند بوده است.
نظر شما :