توافق ایران و پایان لابی اسرائیل

نویسنده: جاناتان کیت

دیپلماسی ایرانی: لابی طرفدار اسرائیل هیچگاه آنگونه که منتقدین پارانوئیدی اش سعی در تفسیر آن داشته اند کنترل کننده دولت نبوده و هیچگاه موجودیتی در حاشیه هم نداشته است، با این حال نفوذ قابل توجهی در سیاست آمریکا داشته است. صهیونیسم برای یهودیان حکم جنبش حقوق مدنی برای آمریکایی های سیاهپوست را دارد؛ یک برنامه سیاسی برای حفظ بقا. یهودیان به شیوه های مختلف و به صورتی نامتناسب در زندگی سیاسی مشارکت می کنند: رأی گیری، بحث های روشنفکری، اهدا و سازماندهی. همانطور که لابی طرفدار اسرائیل یک حوزه انتخاباتی مهم با منافع جمعی مشخص در سیاست آمریکا سازماندهی کرده است.

یک ماه پیش این لابی در حال آماده سازی خود برای به بن بست کشیدن توافق هسته ای ایران بود و برای تحقق هدف خود از هر وسیله ای استفاده کردند: تبلیغات تلوزیونی، لابی های رودررو، پیام های احساسی از روزنامه ها و دیگر تریبون های یهودی. این کمپین نه تنها شکست خورده بلکه کاملا بی نتیجه بوده است؛ شکستی که اعضای این کمپین را احمق جلوه می دهد. موفقیت خلاف انتظار توافق ایران نشان می دهد که دوران این کمپین ها به پایان رسیده و آنها در فهم چگونگی این اتفاق عاجز مانده اند.

اشتباه محاسباتی مخالفان توافق ایران با درک ناقص افکار عمومی شروع شد. آنها فکر می کردند که می توانند با تحریک عمومی واکنش گسترده ای علیه این توافق ایجاد کنند. مخالفین به صورت پیوسته و با لحنی پیروزمندانه به نتایج حاصل از نظرسنجی های افکار عمومی ارجاع می دادند. نتایج این نظرسنجی ها حاکی از مخالفت بسیاری از شرکت کنندگان با توافق ایران بود. البته این نتایج بسیار متنوع و پراکنده بود و تغییر کوچکی در سوالات تغییر فاحشی در نتایج نظرسنجی بوجود می آورد که نشان می دهد تعداد بسیار کمی از مردم آگاهی لازم را از موضوع داشته اند و یا به این مسئله اهمیت می دادند.

یکی از مشاوران حزب جمهوریخواه در گفتگو با لس آنجلس تایمز کاندیدا شدن دونالد ترامپ را عامل آشفتگی اذهان عمومی می داند. ( این مشاور حزب جمهوریخواه که نخواسته نامش فاش شود همچنین گفته است کمپین پر سروصدای دونالد ترامپ میلیاردر معروف آمریکایی و مسئله ایمیل های هیلاری کلینتون همه مسائل را تحت الشعاع قرار داد و کار را برای جمهوریخواهان سخت تر کرده است).

مخالفین توافق نه تنها برداشت درست و واقعی از افکار عمومی کلی نداشتند بلکه جای تعجب است که قضاوت صحیحی در مورد افکار عمومی یهودیان آمریکایی نیز نداشتند. اگر جامعه یهودیان آمریکا توافق با ایران را یک خطر وجودی برای اسرائیل تلقی می کردند کنگره ممکن بود به سمت مخالفت با این توافق متمایل شود. اما یهودیان آمریکا در مجموع چنین دیدگاهی نداشتند. بررسی دقیق نظرات یهودیان آمریکایی توسط هفته نامه جوییش ژورنال نشان می دهد که 53 درصد از یهودیان آمریکا از توافق حمایت کرده اند. لیبرال ها بر خلاف محافظه کاران توافق را دوست داشتند و اکثر یهودیان آمریکا لیبرال هستند. ظهور قطب بندی در زندگی آمریکایی همه چیز را در مسیر خودش دو قسمت کرده است. دیگر یک لابی اسرائیل وجود ندارد؛ یک لابی جمهوریخواه آبی و یک لابی جمهوریخواه قرمز. این شکاف بدین معناست که مخالفت سرسختانه با توافق ایران به بن بست رسیده است. کسب اکثریت آرا در کنگره به معنی نیاز بازها به لیبرال دموکرات ها بود اما آنها استدلال مناسبی برای جذب لیبرال ها حتی لیبرال های با عواطف عمیق به اسرائیل ارائه ندادند. متخصصین عدم تکثیر سلاح هسته ای از توافق ایران به عنوان بهترین راه خروج از شرایط دشوار حمایت کردند. حتی نهاد امنیت اسرائیل نیز با نتانیاهو و جناح راست طرفدار اسرائیل مخالفت کرده است.

در 15 سال اخیر سیاست خارجی در اسرائیل پیوسته به جناح راست متمایل بوده است. جناحی که اعتقادش اشغال دائمی کرانه باختری است و یا ادامه اشغال تا جایی که فلسطینی ها به تشکیل حکومتی طرفدار صهیونیسم تن دهند.

این دیدگاه بطور فزاینده ای با دیدگاه آمریکایی "طرفدار اسرائیل" متناظر بوده است. در کنفرانس سال گذشته ایپک 65 درصد شرکت کنندگان از جمهوریخواهان بودند. این شیب نامتوازن باعث شد که کلیت آمریکایی- اسرائیلی متمایل به راست تعریف شود. جمهوریخواهان یهودی همیشه بر این باور بوده اند که با فشار به یهودیان و اجبار آنها به انتخاب بین دولت محافظه کار اسرائیلی و یا جمهوریخواه آمریکایی سهم بیشتری بدست خواهند آورد. برخی از لابی اسرائیل برای راه اندازی یک مبارزه وجودی دفاع می کنند با این استدلال که اگر ایپک برای این مسئله مبارزه نکند پس برای چه چیزی باید مبارزه کند؟ مبارزه برای بر سر مسئله ای که خود می دانند بازنده اند، توجیه کردن تصمیم نهایی گرفته شده و نپذیرفتن شکست روشی است که در نومحافظه کاران ریشه دوانده.

بسیاری از حامیان محافظه کار اسرائیل شکاف ایجاد شده بین دیدگاه یهودیان آمریکا را لزوما مشکل نمی دانند. از نظر آنان، دیپلماسی با ایران پیش درآمدی بر نابودی اسرائیل است، و حمایت از (برنامه) اشغال دائمی نتانیاهو پیش شرط اساسی حمایت از اسرائیل است.

توافق ایران در نهایت با کمک حامیان جعلی اسرائیل به موفقیت رسید. این توافق " اسطوره حمایت قاطع دوحزبی" از اسرائیل را نابود می کند. این نابودی برای محافظه کارترین اعضای لابی اسرائیل به هیچ عنوان یک شکست نبوده بلکه پایان یک رؤیای دیرینه است.

منبع: نیویورک مگزین / مترجم: پریسا فرهادی