واکاوی واقع بینانه بازرسی های هسته ای
یادداشتی از دکتر محمد حسن دریایی، پژوهشگر ارشد موضوعات خلع سلاح و امنیت بین الملل.
یکی از سفیران ژاپن که از مقامات مطلع ژاپنی در موضوعات مربوط به فعالیتهای هسته ای این کشور است یکبار به من گفت وقتی فعالیتهای هسته ای ژاپن را شروع کردیم به ما گفتند باید پروتکل و بازرسیهای آن را بپذیرید. اول احساس حقارت کردیم به آنها گفتیم که ما قربانی سلاح هسته ای هستیم چرا به ما اعتماد ندارید ما هرگز به سمت سلاح نمی رویم اما بعدا متوجه شدیم که این برخورد احساسی ما با توجه به حساسیت کشورهای همسایه نسبت به ژاپن، ممکن است در مسیر توسعه همه جانبه فعالیتهای هسته ای صلح آمیز ما مانع تراشی کند
لذا به این نتیجه رسیدیم که اینکه ما چه احساسی داریم اصلا مهم نیست مهم این است که به دنیا ثابت کنیم که ما دنبال سلاح نیستیم. همین محاسبه و تصمیم عاقلانه همه چیز را عوض کرد ما بازرسیهای بیشتر در قالب پروتکل الحاقی را پذیرفتیم و حالااین افتخار را داریم که از یک طرف بزرگترین برنامه هسته ای صلح آمیز دنیا را داریم و از طرف دیگر هم کید بدخواهان ژاپن از طریق اعتماد سازی بین المللی خنثی شد.
اجازه دهید کمی در این باب تعمق نمائیم. برای این کار خوب است با این سوال شروع کنیم که اساسا بازرسی چیست و چرا کشورها تن به بازرسی می دهند؟ آیا کشورها بازرسی را می پذیرند تا آگاهانه یا نا آگاهانه اسرار نظامی و اطلاعاتی خود را فاش کنند؟ با کمی بررسی در می یابیم که بازرسی اساسا یک فرآیند تعاملی برای راستی آزمائی از یک موضوع است. در نظام داخلی کشورها نیز موضوع بازرسی و یا حسابرسی امری عادی است و هیچ نهاد یا اداره یا شرکتی را به خاطر اینکه تحت بازرسی قرار گرفته است بی غیرت نمی نامند. در نظام بین الملل هم بازرسی در موضوعات مختلف اعمال می شود. اصل بازرسی برای راستی آزمایی از صحت انجام یک تعهد است و منطقا نیز ریشه در اصل «اعتماد کن اما راستی آزمائی کن » Trust but verify دارد.
در خصوص موضوع هسته ای نیز با توجه به اینکه 190 کشور عضو معاهده منع گسترش سلاح هسته ای شده اند، طبق ماده 3 این معاهده نوعی نظارت و بازرسی را برای انجام تعهدات خود و عدم انحراف به سمت تولید سلاح را پذیرفته اند. دولتهای غیر هسته ای عضو این معاهده پذیرفته اند که با امضای قراردادی با آژانس بین المللی انرژی اتمی تاسیسات هسته ای خود را تحت نظارت و پادمان آژانس قرار دهند. مبنای این قرارداد بر بازرسی از تاسیسات اعلام شده از سوی کشورها است. بدین صورت که کشورها فهرستی از تاسیسات خود را که در آنها مواد هسته ای هست را اعلام می دارند و آژانس این تاسیسات را مورد بازرسی قرار می دهد.
نهایتا هم می گوید که تاسیسات هسته ای اعلام شده کشور و مواد هسته ای موجود دراین تاسیسات، تحت نظارت آژانس است و انحرافی به مقاصد نظامی صورت نگرفته است. اما در سالهای دهه 90 زمانی که برنامه مخفی عراق برای دستیابی به سلاح مشخص شد، این سوال ایجاد شد که بازرسی از تاسیسات اعلام شده کافی نیست و باید سندی تدوین شود که عدم وجود برنامه هسته ای اعلام نشده را هم راستی آزمائی کند. بر همین اساس برنامه تقویت پادمان و بازرسیها و انعقاد پروتکل الحاقی صورت گرفت.
بررسیها نشان می دهد که با توجه به ابعاد پیچیده موضوع هسته ای، حتی کشورهای هسته ای هم برای راستی آزمائی تعهدات خود دارای موافقتنامه های جداگانه با آژانس و همچنین موافقتنامه دوجانبه هستند.
حتی در برخی از سایتهای روسیه بازرسان آمریکائی مستقر است و در برخی سایتهای آمریکا هم بازرس دائم روسی هست. در یکی از سایتهای روسیه شخصا این موضوع را دیده ام. آرژانتین و برزیل دارای رقابت شدیدی در زمینه هسته ای هستند اما طی یک موافتت دوجانبه از یکدیگر بازرسیهای دوجانبه بسیار شدید به عمل می آورند. اینکه تصور کنیم 125 کشوری که پروتکل الحاقی را در مجالس خود تصویب کرده اند، حدود170 کشوری که قرارداد پادمان دارند و دارند مرتب بازرسی می شوند و یا آمریکا یا روسیه یا برزیل و آرژانین می خواهند آگاهانه اسرار نظامی خود را افشا نمایند و یا ناخودآگاه به امنیت یا غرور ملی خود ضربه می زنند امری ساده لوحانه است. آنها برای هدف بزرگتری که تامین امنیت از طریق ایجاد اعتماد است کار پر مشقت بازرسی را می پذیرند.
با توجه به موارد فوق، نگارنده بر این نظر است که بازرسی یک هیولا نیست در عین حال نباید از سوء استفاده از بازرسی غافل شد. نباید با بازرسی ساده لوحانه برخورد کرد. نظام بین الملل نظامی است خود یاور است، یعنی کسی به داد کسی نمی رسد باید خود کشور به داد خودش برسد. اگر با بازرسی و هدایت آن به صورت حرفه ای برخورد شود، خطرات ناشی از بازرسی به قدری کاهش می یابد که دیگر یک موضوع حیثیتی و ناموسی تلقی نمی شود بلکه یک امر کاملا عادی و فنی می شود که با توجه به تجارب ارزشمند نسل انقلابی کشور، کاملا قابل مدیریت است. به همین دلیل است که در بسیاری از کشورها تیم های اسکورت بازرسین آموزش داده می شوند و یکی از تخصصهای بسیار رده بالا، همین کسب مهارت و تخصص در اسکورت بازرسین است تا ضمن استفاده از فایده بازرسی که ایجاد اعتماد است از مضار آن که لو رفتن اسرار نظامی تجاری و یا اقتصادی است جلوگیری شود.
در همه قراردادهای بازرسی و معاهدات بین المللی دو اصل حفظ اطلاعات محرمانه و دسترسی مدیریت شده پیشبینی شده است و از حقوق کشور بازرسی شونده است تا نه تنها اطلاعات سری آن بلکه هر اطلاعاتی که از نظرآن کشور دارای اهمیت تجاری، اقتصادی، فنی و نظامی است، حفظ شود. با توجه به تجارب تلخی که از بازرسیها در کشورمان وجود دارد بهتر است تلاش شود تا از تکرار حوادث تلخ گذشته جلوگیری به عمل آید تا اینکه از اساس صورت مسئله پاک شود.
برای این کارباید بیشترین اقدامات حفاظتی هنگام بازرسیها معمول شود. تیم اسکورت قوی آشنا به حقوق کشور هنگام بازرسی تیم را همراهی کند. با بازرسی به صورت حرفه ای برخورد شود و سعی نمائیم برخوردهای احساسی با آن را کنار بگذاریم اجازه ندهیم افراد غیر حرفه ای مسئول اسکورت تیم بازرسی شوند و یا فرهنگ مهمانپذیر ایرانی ما سبب شود با بازرس مثل مهمان برخورد نمائیم که در آن صورت مصداق این شعر ناصر خسرو خواهیم شد که چوتو خود کنی اختر خویش بد مدار از فلک چشم نیک اختری را.
نظر شما :