تلاش برخی کشورها در ایجاد آرایش جدید در منطقه
حمیدرضا آصفی دیپلمات باتجربه و سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه که در دولت قبل سفیر ایران در امارات نیز بوده است، تحلیل روشنی از وضعیت دیپلماسی کشور و شرایط جدید دارد. با آصفی درباره ارزیابی او از عملکرد دستگاه دیپلماسی در حوزه ای به غیر از پرونده هسته ای ایران گفت و گو کردیم. آصفی از ایجاد آرایش جدیدی در منطقه بر مبنای تفکرات ترکیه و عربستان و تا حدی مصر سخن گفت و البته مبنای این تفکر را در کشورهای یادشده اشتباه توصیف کرد. او همچنین عملکرد دستگاه دیپلماسی در قبال همسایگان و سایر کشورهای جهان و نیز در حوزه هایی همچون دیپلماسی عمومی را ارزیابی کرد.
آنچه می خوانید ماحصل گفت و گوی «مردم سالاری» با حمیدرضا آصفی است که البته پیش از تنش های اخیر در روابط ایران با عربستان و همچنین موضع گیری اردوغان بر ضد ایران صورت گرفته و نشان می دهد او پیش بینی دقیقی از دیپلماسی منطقه ای داشته است.
با توجه به اینکه آخرین مسوولیت شما در وزارت امور خارجه سفیر ایران در امارات متحده عربی بوده است عملکرد دستگاه دیپلماسی را در مورد کشورهای همسایه چگونه ارزیابی می کنید؟
بخشی از این موضوع به ما برمی گردد و بخش دیگر به ما مربوط نیست ولی من حیث المجموع اگر بخواهم ارزیابی داشته باشم با برخی از کشورها مثل عمان روابط تقویت شده است با کویت در همان وضعیت قبلی است شاید یک مقدار بهتر شده است با بحرین فرق نکرده است که آن به ما مربوط نیست و مشکل در بحرین است. با سعودی ها حتما بدتر شده است و هیچ وقت در بیست سال گذشته تا این اندازه روابط ما با سعودی ها بد نبوده است و با امارات خیلی فرق نکرده است. به هرحال؛ با منطقه یکسان نبوده است ولی من معتقدم اگر پرونده هسته ای حل شود روابط با کشورهای حوزه خلیج فارس حتما بهتر خواهد شد. اگر فضای جهانی برای ما آماده شود به گونه ای که جمهوری اسلامی نقشی که دارد را بتواند ایفا کند حتما کشورهای منطقه اگرچه در ظاهر خوشحال نشوند اما مجبور می شوند با ما همکاری کنند .در زمینه کشورهای شمالی باید مواظب ترکیه بود به گونه ای که فکر می کنم آرایش جدیدی در منطقه شکل می گیرد آرایشی که از مصر، ترکیه و عربستان متشکل می شود که این آرایش را من به وضوح احساس می کنم و آن را مشکل زا می دانم. همانطور که سفری که مقامات مصری و ترکیه به عربستان داشتند و این آرایش جدید در حال شکل گیری است و در بلندمدت می تواند نقش خود را ایفا کند و ما باید به این آرایش ها توجه کنیم و همسایگان را آنجایی قرار بدهیم که هستند و در زمینه همسایگان باید به تلاش های خود سرعت بدهیم.
علل شکل گیری این آرایش به نظر شما چیست؟
ما در لبنان ، سوریه و عراق موفق بودیم طوری که سعودی ها می گویند آمریکایی ها آمدند عراق را در یک سینی به ایران تقدیم کردند، البته حرف بی پایه ای است اما آنها می گویند در اتفاقات یمن نیز ایران باعث بوده است و آنها نگران می شوند و بیشتر آنها به دنبال ایران هراسی هستند و می گویند ایران در 5 پایتخت دنیا حضور و نفوذ دارد و این همان «کلمه الحق و یراد الباطل» است و نباید ما خوشحال شویم و آنها یک موضوع باطل را استنباط می کنند و آنها می گویند ایران در روابط بین المللی میدانی موفق بوده است، لذا کشورهای قدرتمند غیرشیعه منطقه تلاش می کنند تا با ایران مقابله کنند که البته اشتباه می کنند و این کار آنها از این منطق بی پایه ناشی می شود.
به موضوع یمن اشاره کردید، عملکرد ایران در مورد یمن چگونه بوده است؟
اقدامات ایران در یمن انسان دوستانه و مشورتی بوده است و ما آنجا نه نیرویی داریم نه آرایش نظامی داریم و فقط هلال احمر آنجا دارو و کمک های انسان دوستانه برده است . در عصر اینترنت و دنیای مجازی انقلاب ها نیاز ندارند پیام خود را با توپ و تفنگ صادر کنند . ما در یمن دخالت نظامی، مستشاری و سیاسی نکردیم و خود یمنی ها یک انتخابی کردند و فکر کنم به قدرت های فرامنطقه ای این موضوع ارتباط نداشته باشد.
نظر شما در مورد افزایش روابط با کشورهای صنعتی در دولت جدید چیست؟
تشدید روابط با کشورهای صنعتی حتما مفید است و این موضوع یک موضوع غیرمعمول نیست و طبیعی است از بعد کنسولی اگر روابط خوبی با آن کشورها داشته باشیم بهتر می توانیم از شهروندان ایرانی مقیم آن کشورها حمایت کنیم. برای مثال حداقل ایرانی هایی که آنجا هستند بین 500 الی 700 هزار نفر است . از بعد تکنولوژیکی که به آنها ژاپن و کره جنوبی را نیز می توان اضافه کرد با تشدید روابط با آنها انتقال تکنولوژی بیشتر صورت می گیرد. همچنین این کشورها صاحب سرمایه هستند و بیمه های بزرگ تجاری دنیا در اختیار این کشورها است و بدون بیمه ها تجارت صورت نمی گیرد لذا این یک بعد دیگر است و بعد دیگر اصل سرمایه گذاری و فاینانس است. کشورهای ضعیف که نمی توانند ما را فاینانس کنند و همین کشورهای بزرگ اروپایی و ژاپن و کره هستند که می توانند سرمایه گذاری کنند. موضوع دیگر این است که ما کالاهایی داریم که بیشتر این کشورها خریدار آن هستند و مشتریان طبیعی نفت ما آلمان، انگلیس، فرانسه، ژاپن بوده که نفت ما را می خریدند و لذا از هر حیث نگاه کنیم گسترش روابط با این کشورها هزینه های کشور را کم می کند.
در زمینه جنگ نفتی که عربستان با ایران آغاز کرده است و آنکه توافق احتمال هسته ای چه تاثیری بر آن خواهد داشت نظر شما چیست؟
موضوع جهش قیمت نفتی با توافق هسته ای پارادوکسیکال است و با توافق هسته ای عرضه نفت افزایش می یابد و با توجه به اصل عرضه و تقاضا تحریم نفتی اگر برداشته شود قیمت نفت پایین می آید و بالا نمی رود. زیرا عراقی ها نیز مشکل دارند عرضه نفت خود را افزایش خواهند داد و بعضی ها نیز می گویند جنگ نفتی که بنده اعتقادی به جنگ نفتی ندارم ومعتقدم در موضوع نفت روش هایی جدید در استخراج نفت مانند شیل اویل به وجود آمده است و توجه زیادی به انرژی های غیرنفتی شده است و در آمریکا، اروپا و ژاپن بسیاری از ماشین ها برقی شده است و از انرژی خورشیدی استفاده می کنند و جایگزینی برای نفت آورده اند، زیرا به نفع آنهاست که نفت را تبدیل به مواد پتروشیمی بکنند و درآمد داشته باشند حالا ممکن است سعودی ها و آمریکایی ها یک زد و بندی کرده باشند تا مقداری قیمت نفت پایین بیاید اما همه موضوع این نیست و اگر توطئه ای هم بوده بیشتر علیه روسیه بوده است. من فکر می کنم موضوع نفت پیچیده است و ابعاد مختلفی دارد ولی قطعا لغو تحریم ها در بهبود وضعیت تاثیر دارد.
دستگاه دیپلماسی در مقابل بعضی از رفتارهای متناقض همانند موضوع عضو درجه دو ان پی تی چه کار می تواند انجام دهد؟
متاسفانه در دنیای کنونی حرف حق از گلوله تفنگ درمی آید، هیتلر می گفت اگر شما پیروز شدید کسی نمی پرسد چرا. اصلا از برنده کسی سوال نمی پرسد و این منطق هیتلری است و آمریکا دقیقا همان کار را می کند در حالی که می گویند، ضدهیتلر هستیم اما منطق هیتلری دارند و همیشه از شکست خورده می پرسند چرا این کار را نکردید؟ چرا فلان کار را کردید؟ و چرا شکست خورده است و این کاری که دستگاه دیپلماسی انجام می دهد این است که باید روشنگری کرده و ایران هراسی را تا جایی که می تواند کم کند و روابط با کشورهای دیگر را تقویت کند و از انواع ابزارها استفاده کند تا افکار عمومی را به سمت ما جذب کند. تمام این کارها وظیفه ذاتی وزارت خارجه است که باید این کارها را انجام دهد. اما این ها کافی نیست و در داخل باید ما قوی و قدرتمند شویم و باید این فناوری را که بو می کردیم گسترش دهیم آن را تعمیق دهیم و به قدری قوی بشویم که دشمن تصور این را نکند که بتواند به ما تجاوز کند. ببینید حاکمیت و نظام شاید به این نتیجه برسد که حقوق خود را امروز اعمال نکنیم و فردا اعمال کنیم که این یک بحث دیگری است ولی بالاخره این یک حقوقی است که باید اعمال شود اما اینکه کی و چگونه و از چه راه و روشی اعمال شود به سیاست کلان کشور برمی گردد.
به موضوع افکار عمومی اشاره کردید و باتوجه به اهمیت دیپلماسی عمومی و تاثیر آن بر افکار عمومی آیا دولت گذشته در این زمینه ضعیف عمل کرده است؟ یا بهتر است بگویم در قیاس تفاوت دیپلماسی عمومی دولت گذشته با دولت فعلی چه نظری دارید؟
بنده با شما اختلاف نظر دارم که در دولت گذشته به امر دیپلماسی عمومی کمتر توجه شده است اتفاقا شخص آقای احمدی نژاد به دیپلماسی عمومی بسیار توجه داشت یعنی این یک واقعیت است که یکی از افرادی که به امر دیپلماسی عمومی اهتمام داشت آقای احمدی نژاد بود، بیشترین مصاحبه های مطبوعاتی، داخلی و خارجی را آقای احمدی نژاد انجام داده است. اتفاقا دولت گذشته با فاصله بسیار زیاد نسبت به بقیه دولت ها به امر دیپلماسی عمومی توجه داشت. مشکل دولت گذشته در امر دیپلماسی عمومی همان اصل اول تبلیغات است اگر طرف مقابل یک موضوع دیگر از حرف های شما برداشت کند، همه کارهایی که می کنید منفی خواهد شد. یعنی چون آن حرفی که شما می گویید با آنچه که مخاطب برداشت می کند کاملا متفاوت است هر چقدر بیشتر تلاش کنید بیشتر ضربه می خورید و شاید در دولت گذشته اتاق فکر و دستگاهی که این موضوع را باید سامان می داد موفق نبود.اتفاقا در این دولت ما در دیپلماسی عمومی ناموفق هستیم زیرا از دولت صداهای مختلف می رسد بعضی وقت ها خبرنگاران به من می گویند نمی دانیم چه کسی درست می گوید یعنی این نقیصه در این دولت نیز وجود دارد. اصلا ما در جمهوری اسلامی کار دیپلماسی عمومی را نه آنچنان باور داریم و به آن ابزاری نگاه می کنیم و هرجای کار به مشکل می خورند خبرنگار را مقصر می دانند و می گویند بد معنی کرد، ناقص نوشت منظور من این نبود و...
من یکبار به یکی از مسوولان گفتم خب آنچیزی که منظورت هست را بگو پس چرا چیزی را می گویی که چیز دیگری برداشت شود و همان چیزی که منظورت هست را بگو.خبرنگاران در عرصه دیپلماسی عمومی مثل همان مرغ هستند که هم در مراسم عزا و هم در مراسم عروسی سرشان را می برند. الان هم فضای مجازی وجود دارند، هم تینگ تانگ های غیررسمی ای هستند که حرف ما را می زنند و ما باید ابزارهای نو را به کار بگیریم ما هنوز که هنوز است درحوزه دیپلماسی عمومی دنبال آن هستیم که وزیر یا رئیس جمهور یک مقاله در نشریه غربی بنویسد که دیگر اسم آن را آگهی رپرتاژ می گذارند ،بنظر من هنر این است که ما باید دوستداران خود را که در دنیا کم هم نیستند، بسیج کنیم که آنها بیایند حرف بزنند و صحبت کنند .همچنین نامه ای که اخیرا رهبری به جوانان غربی نوشته یک نمونه موفق دیپلماسی عمومی بود. به هر حال این یک موضوع نو و جدید است و باید از ابزارهای نوین و جدید استفاده کرد. برای مثال هنر، ورزش، کتابخانه و سینماها جزو ظرفیت های دیپلماسی عمومی است و ما از این ظرفیت ها چه استفاده ای کرده ایم؟ ما فکر می کنیم که وزیر خارجه، سخنگو یا رئیس جمهور با رسانه ها مصاحبه کند، البته این خوب است ولی کف کار دیپلماسی عمومی است. لذا من فکر می کنم همه دولت های ما با یک مقدار بالا و پایین در عرصه دیپلماسی عمومی موفق نبوده اند.
نظر شما :