دلیل مخالفتهای پاریس در مذاکرات 1+5 چیست؟
ساز ناکوک فرانسه در توافق هستهای
دیپلماسی ایرانی: تاریخ دوباره تکرار می شود. فرانسه مجددا در حال ابراز موضع منفی جدیدی در مذاکرات هسته ای با ایران است. این دیدگاه از یک طرف می تواند نویدبخش مراحل پایانی مذاکرات و رسیدن به توافقی مورد قبول طرفین است. البته به لحاظ منابع سیاست خارجی موضع فرانسه چندان هم عجیب نیست. فرانسه بیشتر از هر چیزی دنبال منافع خاص خودش بوده و پرونده هسته ای ایران فرصتی را برای کسب این منافع و مطرح کردن این کشور در عرصه بین المللی فراهم کرده است. آبان ماه سال 1392 نیز در آخرین لحظات، مواضع و اظهارات لوران فابیوس وزیر امور خارجه سوسیالیست فرانسه مانع از امضای توافقنامه مشترک جمهوری اسلامی ایران با گروه 1+5 شد. این در حالی است که روند مذاکرات ژنو به سمتی پیش رفت که منجر به دعوت وزرای خارجه 6 کشور گروه 1+5 از سوی خانم کاترین اشتون مسئول هماهنگ کننده این مذاکرات و عزیمت سریع این وزرای خارجه به ژنو شد و همه دنیا منتظر توافق اولیه در گفتگوهای ایران با گروه 1+5 بودند.
هم اینک 15 ماه بعد از توافقنامه اولیه ژنو، فرانسه دوباره ساز مخالفت خود را کوک کرده است. به نظر می رسد مخالفت فرانسه صرفا در قبال ایران نیست، بلکه بیشتر در قبال رفتار و عملکرد آمریکا است. مذاکرات مکرر دوجانبه بین دکتر ظریف و جان کری مورد خوشایند فرانسه نیست و آنها را تحریک می کند. فرانسه مایل است آنها هم به طور جدی وارد بازی شوند و در گفتگوهای محرمانه پشت پرده سهیم باشند. اصولا موضع منفی فرانسه بیشتر از هر چیز سهم خواهی و کسب منافع بیشتر است. فرانسوی ها از توصیه های مذاکره کنندگان آمریکایی با ایران چندان مطمئن نیستند. منابع فرانسوی به روزنامه الحیات گفتند که «این احتمال وجود دارد که اولاند و وزیر امور خارجه اش، فابیوس در صورتی که ببینند اختلافات اساسی مثل تعداد سانتریفیوژها و مساله بازرسان آژانس و عدم نظارت کامل بر تاسیسات هسته ای به قوت خود باقی است، توافق نهایی با تهران را امضا نکنند و فابیوس از این که مذاکرات هسته ای تنها میان واشنگتن و تهران پیش می رود چندان خرسند نیست و با امتیازهایی که طرف آمریکایی بی توجه به مطالبات اروپایی ها در پرونده هسته ای داده، موافق نیست. آنها همچنین در ادامه افزودند: نگاهی وجود دارد که اگر این مشکلات حل نشدند پاریس از امضای توافق نهایی با ایران خودداری کند."
آن چه از تردیدهای فرانسه نسبت به مذاکرات دوجانبه واشنگتن و تهران مهم تر است، این است که پاریس می گوید باید بر سر بحران سوریه نیز به راه حل سیاسی رسید اما تاکنون هیچ نشانه ملموسی که نشان دهد اراده ای برای انجام چنین کاری وجود دارد، مشاهده نمی شود. به اعتقاد فرانسوی ها آمریکایی ها چندان در این زمینه جدی نیستند. تردیدهای فرانسه حتی از این هم فراتر می رود، به اعتقاد فرانسوی ها «توافق هسته ای با ایران نتایج سیاسی بسیار بزرگی به دنبال خواهد داشت، برای این که دینامیک آمریکایی – ایرانی واقعا قدرتمندی را ایجاد خواهد کرد.» دلیل چنین برداشتی افزایش دیدارهای دوجانبه وزرای امور خارجه آمریکا و ایران علی رغم قطع بودن روابط دیپلماتیک دو کشور است. فرانسوی ها بر این اعتقادند که «بهار» این دیدارها به آن جا ختم می شود که دو طرف گفت وگوهای گسترده ای را برای تقویت و گسترش روابط اقتصادی در پیش بگیرند، که ممکن است در آن اروپایی ها سهمی از کیک بزرگ ایرانی نداشته باشند. آنها بر این باورند که دیگر زمان عقد قراردادهای ارزشمند با ایران به پایان رسیده و تهران ترجیح می دهد که این فرصت را به واشنگتن بدهد و همه قراردادهای تجاری بزرگ را با شرکت های آمریکایی ببندد.
می توان احتمال داد که پرونده هسته ای ایران یک پرونده ویژه اقتصادی شده است. اظهارات فرانسوی ها نشان می دهد که مذاکرات آمریکایی ها و ایرانی ها که به زودی نتایج آن برای جهانیان روشن می شود، به مرحله گفت وگو بر سر بده بستان ها رسیده است. دیگر دستیابی ایران به سلاح هسته ای، محل جدل نیست، قضیه امروز رسیدن به یک توافق باارزش است. بر اساس دیدگاه فرانسوی ها این رئیس جمهوری آمریکا، باراک اوباما است که بر روی ایران حساب کرده است. حساب بر روی «شریکی برای تامین ثبات در خاورمیانه»، شریکی که هسته ای شده است و از این طریق مورد حمایت قرار گرفته است. قطعا این توافق اوضاع در سوریه را تغییر می دهد و حساب کردن واشنگتن بر روی تهران به این معنا است که نقش آن را در عرصه سیاسی سوریه پذیرفته است.
به هر حال موضع مخالف فرانسه طی روزهای اخیر بازتاب گسترده ای در محافل سیاسی جهان داشته است. البته کسانی که با دیپلماسی فرانسه آشنا هستند خیلی از این موضع فرانسه شگفت زده نشدند و حتی آن را پیش بینی می کردند. متاسفانه فرانسه طی سال های اخیر بدترین موضع را در بین کشورهای غربی در برابر ایران در پیش گرفته است. چه در دوره سارکوزی و چه در دوره سوسیالیست های حاکم، فرانسه به نوعی نقش نماینده و وکیل مدافع اسراییل از یک طرف و کشورهای عربی از طرف دیگر را در پیش گرفته است و باصطلاح فرانسه با پرچم اسراییل-اعراب! در این مذاکرات شرکت کرده است. امری که زیبنده سیاست خارجی فرانسه که همیشه ادعای مستقل ترین کشور در بین کشورهای اروپایی را داشته است، نمی باشد. و اما چرا فرانسه چنین موضع منفی نه تنها در برابر ایران بلکه در برابر سایر شرکای خود در پیش گرفته است. بنظر چند علت اصلی را می توان برای این موضع فرانسه بر شمرد:
- از نقطه نظر ذهنی و روانی فرانسویان همواره خود را تافته جدا بافته می دانند. این روحیه نه تنها در بین دولتمردان فرانسه بلکه در بین مردم عادی فرانسه نیز با درجات کم و زیاد دیده می شود. البته این ذهنیات خیلی هم بد نیست و در مواردی موجب پیشرفت فرانسه نیز شده است.
- فرانسه سعی دارد با این مخالفت ورزی در دقیقه 90 توجه جهانی را بخود جلب کند و به اصطلاح نظر و دیدگاه خود را بسیار مهم و کلیدی برای جامعه جهانی بداند.
- در شرایطی که مناسبات دولت اوباما با نتانیاهو در وضعیت خوبی قرار ندارد و سخنرانی اخیر نتانیاهو در کنگره آمریکا اوج اختلافات او با دولت دموکرات اوباما را نشان می دهد، نتانیاهوی ناامید از اوباما را به سمت دوست دیرین خود فرانسه و به خصوص سوسیالیست های حاکم سوق داده است.
- فرانسه و به خصوص جناح سوسیالیست نزدیکی بسیار زیادی با اسراییل دارد. لابی یهود و اسراییل در فرانسه و در تمامی محافل سیاسی، اقتصادی، تجاری و رسانه ای بسیار قویست. در دولت، مجلس نمایندگان و مجلس سنا و احزاب بزرگ نیز این لابی بسیار قدرتمند و تاثیرگذار است. لوران فابیوس از آن دسته دولتمردان فرانسوی است که بیشترین نزدیکی را به اسرائیل دارد. ایشان در دوره شیراک در سال های 1998 که نخست وزیر بود به نزدیکی به اسرائیل شهرت داشت. بنابراین طبیعی است در این لحظات حساس بخواهد نزدیکی خود را به اسرائیل نشان بدهد.
- فرانسه همواره در طول تاریخ 60 ساله اخیر و بعد از جنگ جهانی دوم تلاش داشته خود را در تقسیم دنیا و سیاست گذاری کلان جهانی در کنار آمریکا و شوروی جای دهد. دعوای ژنرال دوگل با آمریکائیان بر سر تقسیم فرماندهی ناتو در اروپا از همین روحیه نشات می گیرد که نهایتا با مخالفت قاطع آمریکا و خروج فرانسه از شاخه نظامی ناتو در سال 1966 مواجه شد. فرانسه وزنه و نفوذ خود را بیش از آن چیزی که هست و مورد قبول دنیاست می پندارد و همین امر منجر به ارزیابی کاذب از موقعیت خود می شود که گاهی اوقات اثرات بسیار زیانباری برای فرانسه داشته است.
- قابل تصور است که فرانسه از هم اکنون در بین کشورهای گروه 1+5 منزوی شده و در بین شرکای اروپایی خود نیز مورد انتقاد قرار گرفته و حتی در بین احزاب و جناح های قدرت در داخل فرانسه نیز با مخالفت و انتقاد مواجه خواهد شد. بنظر می رسد در مناسبات سیاسی فرانسه با دولت اوباما نیز فضای خوبی حاکم نباشد.
- خاطرنشان می شود این مواضع تکروانه فرانسه و مخالفت جویی، اغلب اوقات منافع فرانسه را تامین نکرده و فرانسه با مخالفت سایر بازیگران مواجه شده است. فرانسه با این موضع اخیر در نهایت راه بجای نخواهد برد و در چارچوب هماهنگی با سایر کشورهای گروه 1+5 و همچنین در راستای سیاست خارجی مشترک اتحادیه اروپایی مجبور خواهد بود نهایتا خود را با سایرین (بویژه آمریکا) و موضع مشترک اتحادیه اروپایی هماهنگ کند.
- در نهایت به نظر نمی رسد فرانسه بتواند هیچ یک از بازیگران و طرفین مذاکره را از موضع خود راضی و خرسند کند و بنظر می رسد که در این نوبت نیز فرانسه چیزی عایدش نخواهد شد و مجبور خواهد شد در چارچوب دیگران گام بردارد و پس از چند روز معطلی با رویکرد سایر اعضای گروه 1+5 همراهی کند. فرانسه همچنین باید متوجه شود که این موضعش موجب ناخرسندی و نارضایتی ایران است.
انتشار اولیه: سه شنبه 26 اسفند 1393 / انتشار مجدد: چهارشنبه 5 فروردین 1394
نظر شما :