چرا نتانیاهو از آمادگی برای سفر به مکه و جده سخن میگوید؟
به علت حساسیت های موجود، روابط سعودی ها با اسرائیل به طور تاریخی در پشت پرده نگاه داشته می شده زیرا اطلاع عمومی از آن باعث واکنش می شده است. در گذشته تقریبا همه سعودی ها از چنین تماسی هایی بیزار بوده اند ولی اکنون دیگر این گونه نیست.
به گزارش «تابناک»، مضاوی الرشید، تحلیلگر عربستانی با مقدمه فوق به تحلیل چرایی گفت و گو شاهزاده ترکی الفیصل، رئیس سابق دستگاه اطلاعاتی عربستان و آموس یادلین رئیس سابق دستگاه های اطلاعاتی اسرائیل پرداخته است.
بنا بر این گزارش، در ماه های گذشته، مؤسسه انتشاراتی المدارک که توسط ترکی الدخیل اداره می شود، کتابی از جاشوا تیتلباوم نویسنده اسرائیلی و با نام «عربستان سعودی و چشم انداز جدید استراتژیک» را ترجمه کرد. مخالفان این اقدام، آن را گامی در راستای عادی سازی روابط با اسرائیل در دوره ای دانستند که در اروپا و آمریکا درخواست های روزافزونی برای بایکوت بخش دانشگاهی اسرائیل مطرح می شود.
در مقابل عده ای چنین استدلال کردند که آگاه شدن از نگاه دشمن، بهتر از بی اطلاعی درباره آن است. چنین توجهی به مفسران و دانشگاهیان اسرائیلی به تدریج عادی شده است. روزنامه سعودی الشرق الاوسط و شبکه تلویزیونی قطری الجزیره همواره از این افراد استفاده می کنند.
جنجال بر سر این کتاب به سرعت و در نتیجه یک داستان جنجالی دیگر فراموش شد. روز دوشنبه بیست و ششم می ، ترکی الفیصل رئیس سابق دستگاه اطلاعاتی عربستان و سفیر سابق این کشور در لندن و واشنگتن در مناظره ای با آموس یادلین، رئیس سابق اطلاعات نظامی اسرائیل شرکت کرد. این برنامه که در بروکسل اجرا شد، توسط صندوق مارشال آمریکا در آلمان برنامه ریزی شده بود.
بیشتر رسانه های عربستان به این اتفاق کم توجهی کردند، ولی دیدگاه های مخالف عربستانی ها در شبکه های اجتماعی بیان شده است. در حالی که برخی سخنان شاهزاده سعودی را به عنوان بیان روشن مواضع عربستان در موضوع اعراب و اسرائیل مورد تقدیر قرار دادند، دیگران این کار وی را به عنوان معمار عادی سازی روابط با اسرائیل محکوم کردند.
این نخستین بار نیست که این شاهزاده سعودی با مقامات اسرائیلی دیدار می کند، چنین دیدارهایی در محافل دانشگاهی و در اندیشکده های اروپا و آمریکا انجام شده است. تاکنون این دیدار ها فرمول واحدی داشته و طرف سعودی که شاهزاده ترکی الفیصل آن را نمایندگی می کند، طرح صلح عربی را به میان می کشد که ملک عبدالله در سال ۲۰۰۲ پیشنهاد کرده و بر پایه آن، اعراب دولت اسرائیل را در ازای عقب نشینی از سرزمین های اشغالی در سال ۱۹۶۷ و از جمله بیت المقدس شرقی و نیز راه حلی عادلانه برای مسأله آوارگان فلسطینی به رسمیت می شناسند. در مقابل طرف اسرائیلی نیز به بیان موانع اجرای راهکار پیشنهادی توسط ملک عبدالله می پردازد.
این بار، یادلین موضع عربستان و اعراب را که خواهان این است که اسرائیل این طرح را یا کامل بپذیرد یا رد کند، نپذیرفت و خواستار مذاکرات مرحله ای شد. وی مدعی شد که بیشتر اسرائیلی ها از این طرح اطلاع ندارند و در مقابل، شاهزاده سعودی اطلاع رسانی درباره امکان رسیدن به یک صلح همیشگی در چهارچوب این طرح را وظیفه رهبران اسرائیل دانست.
پس از این برخورد نه چندان دوستانه، اسرائیلی ها از شاهزاده سعودی برای دیدار از بیت المقدس دعوت کردند و از علاقه نتانیاهو برای رفتن به مکه سخن گفتند.
به نوشته مضاوی الرشید در تحلیلی برای المونیتور، سعودی ها و از جمله شاهزاده ترکی هنوز گمان می کنند طرح عربستان روی میز مذاکره قرار دارد، ولی واقعیت این است که این طرح مرده است. اسرائیل اکنون فشاری برای خروج از زمین های اشغالی احساس نمی کند و می خواهد بیت المقدس را پایتخت خود نگاه دارد. تقسیم اماکن مقدس در بیت المقدس بین دو طرف نیز هرگز کار آسانی نیست.
افزون بر این، اسرائیل انگیزه ای برای توافق با آوارگان فلسطینی ـ که از سال ۱۹۶۷ مجبور به جابجایی شده اند ـ ندارد. آن ها در اردن، لبنان، عراق و به تازگی در سوریه مصائب فراوانی را تحمل کرده اند.
شاهزاده ترکی می تواند بین اندیشکده های غربی در رفت و آمد باشد، ولی واقعیت های میدانی می گوید که اسرائیل پیشنهاد صلح مطرح از سوی عربستان را نخواهد پذیرفت و به ملک عبدالله افتخار پایان دادن به یک مناقشه شش دهه ای را نخواهد داد. اکنون اعراب نمی توانند اسرائیل را تهدید نظامی کنند، زیرا سه ارتش بزرگ منطقه یعنی ارتش های مصر، عراق و سوریه درگیر مسائل داخلی هستند.
حزب الله نیز اکنون در سوریه درگیر شده و فعلا این خطر از اسرائیل دور شده است. گروه های وابسته به القاعده نیز فعلا سرگرم نابود کردن شیعیان شده اند و مدت ها طول خواهد کشید تا متوجه اسرائیل شوند.
به علاوه اگر اسرائیل طرح صلح عربی را بپذیرد، باز هم بازیگران غیردولتی می توانند به آن غیرمتعهد بمانند و این به معنای تغییر نکردن تهدیدات علیه اسرائیل است. وضعیت کنونی مذاکرات اسرائیل با فلسطینی ها با میانجیگری جان کری نیز خواسته اسرائیلی هاست.
هرچند به نتیجه نرسیدن پروژه صلح پیشنهادی توسط ملک عبدالله، شکستی دیگر برای سیاست خارجی سعودی ها است، اکنون اولویت برای سعودی ها ایران است و تبلیغات علیه ایران، از ایران دشمنی ساخته که جایگزین اسرائیل شده است.
این سیاست، شبکه ای از دستگاه های تبلیغاتی را در کنار خود دارد که تبلیغات ضد ایرانی پمپاژ می کنند، ولی شاید این روند با دعوت اخیر از وزیر خارجه ایران برای سفر به ریاض قدری تغییر کند. مانند دیگر همسایه های خود در منطقه خلیج فارس، سعودی ها خارج از مناقشه با اسرائیل هستند و شاید منافع بلندمدت اقتصادی و امنیتی آن ها با ایجاد روابط با اسرائیل تأمین شود.
با اینکه شاید چنین روابطی در نگاه اول دور از ذهن به نظر بیاید، رهبران سعودی نه از فضای سیاسی داخلی کشور ترسی دارند و نه از ناراحتی هواداران سلفی خود نگران هستند. هواداران سلفی حتی می توانند استدلالی مذهبی برای روابط با اسرائیل نیز پیدا کنند.
پیامبر اسلام از مکه بت پرست به مدینه هجرت کرده است که ساکنانی یهودی داشت و در سال ۱۹۹۲ نیز عبدالعزیز بن باز مفتی اعظم عربستان که در سال ۱۹۹۹ فوت کرده است، فتوایی صادر کرد که صلح با اسرائیل را جایز دانست.
البته این مسیر به آرامی در جریان است و برخی رفتارهای رژیم اسرائیل و شهرک نشیان یهودی می تواند دوره جدیدی از خشونت و خشم را در میان سعودی ها، اعراب و جوامع مسلمان در سراسر جهان کلید زند.
شاید شاهزاده ترکی، مشتاق ترین فرد در خانواده پادشاهی عربستان برای باز کردن باب گفت وگو با اسرائیلی ها باشد، زیرا می تواند مدعی باشد سمتی رسمی ندارد، ولی همه می دانند در کشوری مانند عربستان، فاصله روشنی میان افرادی مانند وی و حکومت عربستان و سیاست خارجی آن وجود ندارد. شاهزاده سعودی بدون شک به ایفای نقش خود در ایجاد روابط با مقامات اسرائیلی ادامه خواهد داد. این روابط ممکن است نه برای صلح بلکه برای جنگ مورد نیاز باشد، به ویژه اگر اینکه روابط ایران و عربستان به شکل غیرمنتظره ای در آینده خراب تر شود.
نظر شما :