تعامل با همسایه
میرمحمود موسوی
اعتماد : آقای نواز شریف با انجام انتخابات سال گذشته به عنوان رییس حزب مسلم لیگ توانست آرای کافی به دست آورد تا برای سومین بار به نخست وزیری پاکستان برسد. وی را نخستین بار در میانه های دهه 60 ملاقات کردم. در دوران ژنرال ضیاء الحق، وی سروزیر ایالت مهم پنجاب بود و من هم در پاکستان به عنوان سفیر خدمت می کردم. در این مدت یعنی قریب به سه دهه، منطقه و از جمله پاکستان تغییرات و تحولات زیادی را به خود دیده است. پاکستان کشور همسایه ما است که این همسایگی از شاخص هایی برخوردار است و جدا از اینکه همانند هر همسایه دیگری از مرز و سابقه تاریخی مشترک و اشتراک های زبانی، دینی، فرهنگی و قومی و جغرافیایی برخورداریم و هر کدام از اینها در دو کشور الزام هایی ایجاد می کند، اهمیت پاکستان ورای این موارد است. من دو هفته گذشته پاکستان بودم. وضعیت این کشور پیچیده است. دولت این کشور کار سختی در پیش دارد، هر چند تجربه 30 سال فعالیت سیاسی برای نواز شریف ارزشمند است و یک سرمایه محسوب می شود لیکن با حجم مشکلاتی که وی در داخل و خارج با آن روبه رو است، کار بسیار سختی را پیش رو دارد. در این راستا که هم باید به نحوی حرکت کند که ارتش و نیروهای نظامی را راضی نگه دارد و هم طوری عمل کند که نیروهای افراطی را اداره کند و به تدریج آنها را از انجام حرکت های انتحاری و تروریستی به پشت میز گفت وگو بکشاند و از این طریق با آنها به عنوان بخشی از جامعه رفتار کند این کاری سخت است. تروریسم در تمام ایالات چهارگانه پاکستان با گستردگی تمام فعال است وحکومت را به طور جدی درگیر کرده است. ابتکار خوب مذاکره با طالبان توسط وی از حمایت اکثریت محافل سیاسی واحزاب برخوردار است. هرچند امید اندکی به نتایج قطعی این گفت وگوها وجود دارد ولی نظر به اهمیت امر نباید همین اندک امکان را هم برای حل مساله فروگذاشت. وجود افراط نه تنها امنیت داخلی پاکستان را تهدید می کند بلکه به طور جدی برای همه همسایگان آن کشور هم یک تهدید مهم باید تلقی شود. هرچند شکل گیری افراط ریشه در اختلافات ارضی و مرزی منطقه دارد اما این درخت با میوه های کشنده از دست دستگاه های اطلاعاتی کشور های منطقه آب می خورد. بخشی از این گروه های موجود افراطی در پاکستان دولت این کشور را هدف گرفته اند. گروهی به اختلاف کشمیر مشغول هستند.
دسته یی هیزم به آتش دیرینه افغانستان می افزایند و عده یی با دعوای خونین شیعه و سنی زندگی می گذرانند. از دهه 60 هجری که فصل جدیدی در دفتر این قضیه تلخ گشوده شده تا به امروز علاوه بر تحمیل میلیاردها دلار هزینه، جان هزاران انسان بی گناه تلف شده و لکه ننگی به دامان اسلام و مسلمین شده است و افسوس که این جریان در این مدت و سال به سال به شدت دامنه اش گسترده تر شده است. افسوس دیگر آنکه در میان حکومت های درگیر منطقه علامتی از اراده سیاسی برای پایان دادن به این بلا مشاهده نمی شود. مسابقه تخریب و مرگ ادامه دارد. افق روشن نیست. استفاده از جملات و بیانات تبلیغاتی و شعار های رایج نمی تواند گره گشای مشکل باشد. از دیگر مشکلات فوری دولت پاکستان وضعیت نابسامان اقتصادی این کشور است. در راس مسائل فوری، مشکل انرژی،به ویژه کمبود برق در این کشور است. در دو، سه سال اخیر با گرم شدن هوا مردم در اعترض به خاموشی بارها و بارها به تظاهرات پرداخته و با نیروهای انتظامی درگیر شده اند. به گزارش رسانه های پاکستان برخی مناطق گاهی تا 18 ساعت خاموشی دارند. علاوه بر سختی زندگی روزانه، این قضیه مانع جدی برای تولید در بخش صنعت این کشور است. جمعیت 190 میلیونی پاکستان برای تامین نیازهای معمول خود همچون دیگران محتاج ساماندهی واداره حوزه تولیدات است. خط لوله گاز از ایران به پاکستان سال هاو از اویل دهه 70 هجری در دستور کاردو همسایه بوده وبخش ایرانی طرح در مراحل اجرایی به پایان خود نزدیک می شود. اما طرف پاکستانی توانایی مالی اجرای طرح را نداشته و از جذب سرمایه هم بازمانده است. مصاحبه های مکرر وزیر پاکستانی عامل اصلی را تحریم ایران از سوی دول غربی ذکر می کند. طبق توافق های انجام گرفته تا پایان سال میلادی جاری طرح باید اجرا شود که امری غیرممکن است. به هر حال به گمانم مناسب روابط دوکشور نخواهد بود که این طرح از دستور کار دوکشور خارج شود. پیشرفت مذاکرات هسته یی شاید برای این طرح نیز در آینده گشایشی فراهم و پاکستان موفق شود سرمایه یی برای اجرای آن جذب کند. البته از یک زاویه متفاوت هم ادامه و پیگیری قضیه خط لوله می تواند مخالفان ایران را به سمت کمک به پاکستان جهت یک جایگزین دیگر ببرد که این امر نیز به نوبه خود به منفعت پاکستان است هرچند که سودی برای ایران ندارد. مطلب دیگری که در این سفر نخست وزیر پاکستان توسط ناظران دنبال خواهد شد، فصل جدید روابط پاکستان با کشورهای عربی خلیج فارس و به ویژه عربستان است. چند ماه پیش سفر ولیعهد عربستان به پاکستان توجه سیاسیون را جلب کرد. مجلس پاکستان از دولت این کشور توضیح خواست که قضیه غیرمعمول پرداخت 5/1 میلیارد دلار بلا عوض توسط عربستان به پاکستان چیست. اینکه پاکستان در قبال این وجه چه تعهداتی پذیرفته است موضوع بحث اکثر رسانه های پاکستانی شد. گمانه زنی هایی صورت گرفت از قبیل اینکه نیروهایی از پاکستان به حمایت عربستان خواهند رفت و یا اینکه در راستای سیاست های عربستان به معارضان سوریه کمک های تسلیحاتی خواهد شد. هر چند که این مطالب تکذیب شد ولی به نظر می رسد کمتر کسی در پاکستان یا در افکار عمومی بین المللی قانع شدند. علایق مردم پاکستان با مردم ایران فرهنگی و تاریخی است. علایق مردم پاکستان با عربستان دینی و عقیدتی است. اکثریت قریب به اتفاق مردم پاکستان بر این نظر هستند که نباید هیچ یک از این روابط فدای دیگری شود یعنی پاکستان باید در مقابل دست و دلبازی عربستان ثروتمند به راهی نرود که دوستی همسایه دیرینه خود را از دست بدهد. دولت پاکستان باید در این قضیه به طور جدی تامل کند. لازم است پاکستان از شرکت در قطب بندی موجود منطقه انصراف دهد. این هم به نفع منطقه است و هم به نفع اسلام و مسلمین. قطب بندی دهه 60 برای پاکستان خیری نداشته است. آخرین نکته علاوه بر موضوع های کلان که ذکر شد و می تواند درباره آن رایزنی شود و فصل جدیدی را برای همکاری بگشاید، دو طرف می توانند به برخی از موضوع های روز شامل مسائل مرزی در بلوچستان و گروگان گرفتن مرزبان های کشورمان که تاثیر منفی در روابط دو کشور از خود به جا گذاشته است، بپردازند. موضوع خط لوله گاز و صدور آن به پاکستان، مساله روابط پاکستان با برخی کشورهای عربی و همچنین موضوع افغانستان از دیگر مواردی است که قابلیت مطرح شدن در گفت وگوها را دارند و اینکه دو کشور چه قدم های مثبتی به نفع کل مردم منطقه می توانند بردارند. از این جهت سفر نواز شریف به تهران با وجود این دستور کارها مهم تلقی می شود.
اعتماد : آقای نواز شریف با انجام انتخابات سال گذشته به عنوان رییس حزب مسلم لیگ توانست آرای کافی به دست آورد تا برای سومین بار به نخست وزیری پاکستان برسد. وی را نخستین بار در میانه های دهه 60 ملاقات کردم. در دوران ژنرال ضیاء الحق، وی سروزیر ایالت مهم پنجاب بود و من هم در پاکستان به عنوان سفیر خدمت می کردم. در این مدت یعنی قریب به سه دهه، منطقه و از جمله پاکستان تغییرات و تحولات زیادی را به خود دیده است. پاکستان کشور همسایه ما است که این همسایگی از شاخص هایی برخوردار است و جدا از اینکه همانند هر همسایه دیگری از مرز و سابقه تاریخی مشترک و اشتراک های زبانی، دینی، فرهنگی و قومی و جغرافیایی برخورداریم و هر کدام از اینها در دو کشور الزام هایی ایجاد می کند، اهمیت پاکستان ورای این موارد است. من دو هفته گذشته پاکستان بودم. وضعیت این کشور پیچیده است. دولت این کشور کار سختی در پیش دارد، هر چند تجربه 30 سال فعالیت سیاسی برای نواز شریف ارزشمند است و یک سرمایه محسوب می شود لیکن با حجم مشکلاتی که وی در داخل و خارج با آن روبه رو است، کار بسیار سختی را پیش رو دارد. در این راستا که هم باید به نحوی حرکت کند که ارتش و نیروهای نظامی را راضی نگه دارد و هم طوری عمل کند که نیروهای افراطی را اداره کند و به تدریج آنها را از انجام حرکت های انتحاری و تروریستی به پشت میز گفت وگو بکشاند و از این طریق با آنها به عنوان بخشی از جامعه رفتار کند این کاری سخت است. تروریسم در تمام ایالات چهارگانه پاکستان با گستردگی تمام فعال است وحکومت را به طور جدی درگیر کرده است. ابتکار خوب مذاکره با طالبان توسط وی از حمایت اکثریت محافل سیاسی واحزاب برخوردار است. هرچند امید اندکی به نتایج قطعی این گفت وگوها وجود دارد ولی نظر به اهمیت امر نباید همین اندک امکان را هم برای حل مساله فروگذاشت. وجود افراط نه تنها امنیت داخلی پاکستان را تهدید می کند بلکه به طور جدی برای همه همسایگان آن کشور هم یک تهدید مهم باید تلقی شود. هرچند شکل گیری افراط ریشه در اختلافات ارضی و مرزی منطقه دارد اما این درخت با میوه های کشنده از دست دستگاه های اطلاعاتی کشور های منطقه آب می خورد. بخشی از این گروه های موجود افراطی در پاکستان دولت این کشور را هدف گرفته اند. گروهی به اختلاف کشمیر مشغول هستند.
دسته یی هیزم به آتش دیرینه افغانستان می افزایند و عده یی با دعوای خونین شیعه و سنی زندگی می گذرانند. از دهه 60 هجری که فصل جدیدی در دفتر این قضیه تلخ گشوده شده تا به امروز علاوه بر تحمیل میلیاردها دلار هزینه، جان هزاران انسان بی گناه تلف شده و لکه ننگی به دامان اسلام و مسلمین شده است و افسوس که این جریان در این مدت و سال به سال به شدت دامنه اش گسترده تر شده است. افسوس دیگر آنکه در میان حکومت های درگیر منطقه علامتی از اراده سیاسی برای پایان دادن به این بلا مشاهده نمی شود. مسابقه تخریب و مرگ ادامه دارد. افق روشن نیست. استفاده از جملات و بیانات تبلیغاتی و شعار های رایج نمی تواند گره گشای مشکل باشد. از دیگر مشکلات فوری دولت پاکستان وضعیت نابسامان اقتصادی این کشور است. در راس مسائل فوری، مشکل انرژی،به ویژه کمبود برق در این کشور است. در دو، سه سال اخیر با گرم شدن هوا مردم در اعترض به خاموشی بارها و بارها به تظاهرات پرداخته و با نیروهای انتظامی درگیر شده اند. به گزارش رسانه های پاکستان برخی مناطق گاهی تا 18 ساعت خاموشی دارند. علاوه بر سختی زندگی روزانه، این قضیه مانع جدی برای تولید در بخش صنعت این کشور است. جمعیت 190 میلیونی پاکستان برای تامین نیازهای معمول خود همچون دیگران محتاج ساماندهی واداره حوزه تولیدات است. خط لوله گاز از ایران به پاکستان سال هاو از اویل دهه 70 هجری در دستور کاردو همسایه بوده وبخش ایرانی طرح در مراحل اجرایی به پایان خود نزدیک می شود. اما طرف پاکستانی توانایی مالی اجرای طرح را نداشته و از جذب سرمایه هم بازمانده است. مصاحبه های مکرر وزیر پاکستانی عامل اصلی را تحریم ایران از سوی دول غربی ذکر می کند. طبق توافق های انجام گرفته تا پایان سال میلادی جاری طرح باید اجرا شود که امری غیرممکن است. به هر حال به گمانم مناسب روابط دوکشور نخواهد بود که این طرح از دستور کار دوکشور خارج شود. پیشرفت مذاکرات هسته یی شاید برای این طرح نیز در آینده گشایشی فراهم و پاکستان موفق شود سرمایه یی برای اجرای آن جذب کند. البته از یک زاویه متفاوت هم ادامه و پیگیری قضیه خط لوله می تواند مخالفان ایران را به سمت کمک به پاکستان جهت یک جایگزین دیگر ببرد که این امر نیز به نوبه خود به منفعت پاکستان است هرچند که سودی برای ایران ندارد. مطلب دیگری که در این سفر نخست وزیر پاکستان توسط ناظران دنبال خواهد شد، فصل جدید روابط پاکستان با کشورهای عربی خلیج فارس و به ویژه عربستان است. چند ماه پیش سفر ولیعهد عربستان به پاکستان توجه سیاسیون را جلب کرد. مجلس پاکستان از دولت این کشور توضیح خواست که قضیه غیرمعمول پرداخت 5/1 میلیارد دلار بلا عوض توسط عربستان به پاکستان چیست. اینکه پاکستان در قبال این وجه چه تعهداتی پذیرفته است موضوع بحث اکثر رسانه های پاکستانی شد. گمانه زنی هایی صورت گرفت از قبیل اینکه نیروهایی از پاکستان به حمایت عربستان خواهند رفت و یا اینکه در راستای سیاست های عربستان به معارضان سوریه کمک های تسلیحاتی خواهد شد. هر چند که این مطالب تکذیب شد ولی به نظر می رسد کمتر کسی در پاکستان یا در افکار عمومی بین المللی قانع شدند. علایق مردم پاکستان با مردم ایران فرهنگی و تاریخی است. علایق مردم پاکستان با عربستان دینی و عقیدتی است. اکثریت قریب به اتفاق مردم پاکستان بر این نظر هستند که نباید هیچ یک از این روابط فدای دیگری شود یعنی پاکستان باید در مقابل دست و دلبازی عربستان ثروتمند به راهی نرود که دوستی همسایه دیرینه خود را از دست بدهد. دولت پاکستان باید در این قضیه به طور جدی تامل کند. لازم است پاکستان از شرکت در قطب بندی موجود منطقه انصراف دهد. این هم به نفع منطقه است و هم به نفع اسلام و مسلمین. قطب بندی دهه 60 برای پاکستان خیری نداشته است. آخرین نکته علاوه بر موضوع های کلان که ذکر شد و می تواند درباره آن رایزنی شود و فصل جدیدی را برای همکاری بگشاید، دو طرف می توانند به برخی از موضوع های روز شامل مسائل مرزی در بلوچستان و گروگان گرفتن مرزبان های کشورمان که تاثیر منفی در روابط دو کشور از خود به جا گذاشته است، بپردازند. موضوع خط لوله گاز و صدور آن به پاکستان، مساله روابط پاکستان با برخی کشورهای عربی و همچنین موضوع افغانستان از دیگر مواردی است که قابلیت مطرح شدن در گفت وگوها را دارند و اینکه دو کشور چه قدم های مثبتی به نفع کل مردم منطقه می توانند بردارند. از این جهت سفر نواز شریف به تهران با وجود این دستور کارها مهم تلقی می شود.
نظر شما :