تشکر دیپلمات های کهنه کار وزارت خارجه از ظریف
جمعی از دیپلمات های کهنه کار وزارت امور خارجه ایران در نامه ای به محمد جواد ظریف، کوشش های او در مذاکرات ژنو و گام اول توافق هسته ای را ستوده اند.
این خبر بدون تامل بر اسامی امضا کنندگان و در وهله نخست در کنار دیگر ستایش های این روزها در نظر می آید که هر که به زبانی سپاسی متوجه رییس دستگاه دیپلماسی می سازد.
این نامه اما یک تفاوت اساسی و جدی با تشکر های دیگر دارد. این که غالب امضا کنندگان دیپلمات های بازنشسته وزارت امور خارجه اند که در سال های پیش از انقلاب 1357 به دیپلماسی اشتغال داشته و در موارد خطیر و ملی همچون استرداد سه جزیره در سال 1971یا قرارداد 1975 میلادی ایفای نقش کرده اند.
به بیان دیگر عملکرد محمد جواد ظریف جدای دستاوردهایی که این روزها درباره آنها نوشته ایم و خوانده ایم یک ثمره نیکو و شاید بی سابقه دیگر هم داشته است: این که میان دیپلمات های پیشین که از منظر ملی و نه الزاما ایدئولوژیک و شعاری و نسل تازه کارگزاران دیپلماسی دست کم در حوزه احساسی و ذهنی پلی برقرار کرده است.
به بیان روشن تر امضا کنندگان نامه اغلب همان دیپلمات های برجسته ای هستند که پس از انقلاب و به تدریج کنار گذاشته شده اند به این گناه که در دستگاه وزارت خارجه پیش از انقلاب فعالیت و نقش آفرینی می کرده اند.
غلبه نگاه ایدئولوژیک از دهه 60 به بعد موجب شد جمعی از زبده ترین نیروها کنار گذاشته شوند و از آن پس برخی به خارج از کشور کوچیدند و بعضی به خدمت در محافل علمی یا رسانه ای ادامه دادند. طرفه این که روند حذف حتی نیروهای پس از انقلاب را نیز به مرور شامل شد و در آخرین مورد و در دولت احمدی نژاد خود دکتر ظریف را در 47 سالگی حذف کردند و احتمالا او امید به بازگشت نداشت که سفره دل گشود و خاطرات خود را بازگفت که حاصل همین کتاب " آقای سفیر " شده است.
نامه دیپلمات های کهنه کار ایرانی با شعر یکی از همین امضا کنندگان آغاز می شود و احتمالا به قلم او( علی رضا شجاع پور) است: از هر طرف ، حریف توانا حریف بود/ کار ظریف، راستی اما ظریف بود.
در میان امضا کنندگان این اسامی دیده می شود: دکتر فریدون زند فرد سفیر ایران درعراق در اوایل دهه 50 خورشیدی و از دست اندرکاران اصلی استرداد جزایر سه گانه، دکتر ابراهیم تیموری از دست اندرکاران اصلی توافق نامه الجزیره یا معاهده 1975 بغداد بر سرمناقشه اروند رود یا شط العرب، دکتر عبدالرضا هوشنگ مهدوی نویسنده و مترجم که در سفارت ایران در بریتانیا نیز سابقه کارداری دارد، دکتر داوود هرمیداس باوند که با دفتر ایران در سازمان ملل همکاری می کرد و به سبب تمایلات ملی بعد از انقلاب و در دولت موقت و در دوران وزارت خارجه دکتر سنجابی منصب بالاتری گرفت اما بعدتر کنار گذاشته شد و اکنون با عنوان استاد دانشگاه مشهورتر است. دیگری دکتر فریدون مجلسی است ؛ صاحب قلم و اهل ترجمه که مثل یک روزنامه نگار حرفه ای در سال های اخیر در مطبوعات درخشیده است. همچنین می توان به نام دکتر جواد هاشمیان اشاره کرد که به گواه اسناد وزارت امور خارجه تحولات افغانستان و دخالت اتحاد شوروی را پیش بینی کرده بود و دولت کودتا در افغانستان او را به عنوان عنصر نامطلوب اخراج کرد. عجیب این که وزیر وقت خارجه -صادق قطب زاده - به رغم اشتهار به تمایلات ضد روسی زمینه بازنشستگی زودهنگام این حقوقدان- دیپلمات را فراهم ساخت و ناگزیر شد دانش حقوقی خود را در عرصه های دیگر به کار گیرد و دستگاه دیپلماسی از یکی از زبده ترین نیروهای خود محروم شد.
اکنون اما همه این افراد در نامه ای به دکتر ظریف تلاش های او را ستوده اند تا بتوان یکی از دستاوردهای وزیر خارجه دولت اعتدالی روحانی را آشتی دیپلمات های قدیمی با دستگاه دیپلماسی دانست.
نامه این جمع، جدای شعر آغازین نیز خواندنی است و در بخشی از آن آمده است:
"ما خدمت گزاران دیرین سنگر دیپلماسی ایران، که در نسلی دیگر شریک یا شاهد تلاش های همکاران مان بر سر مساله استرداد جزایر ایرانی از استعمارگران بریتانیایی در سال 1971یا حل وفصل صلح آمیز و مرضی الطرفین اختلافات دیرین ایران و عراق بر سر مساله شط العرب بودیم شاید بیش از دیگران کمرشکنی بار سنگین رفع تحریم ها و مساله هسته ای را احساس و درک کنیم."
از دیگر امضا کنندگان می توان به این اسامی اشاره کرد: ایرج امینی، هوشنگ عامری، پرویز مهاجر، مرتضی طلیعه، ناهید مهراد، مهدی بشارت، حسین قاضی زاده، فرشته غفاری، علی دشتی، سام رضوی و عبدالرضا غفرانی.
نظر شما :