تحلیل ولی نصر از تاثیر انتخابات بر پرونده هسته ای ایران
بازی تغییر کرد؛ آمریکا باید گام نخست را بردارد
فرارو- ولی نصر، مشاور سابق کاخ سفید طی مقاله ای برای فارن پالسی به تحلیل انتخابات ایران و تاثیر آن بر پرونده هسته ای پرداخته و تاکید دارد که گام نخست در این زمینه را باید آمریکا بردارد.
به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از فارن پالسی، ولی نصر استاد دانشگاه، متفکر سیاسی و مفسر مسائل بین المللی و از اساتید شناخته شده مسائل خاورمیانه در غرب، رئیس مدرسه مطالعات بین المللی پیشرفته دانشگاه جانز هاپکینز و عضو پیوسته ارشد مؤسسه بروکینگز بوده است.
وی که هم اکنون استاد روابط بین الملل در دانشگاه تافتس و عضو شورای روابط خارجی آمریکا و عضو وابسته به مدرسه جان اف کندی دانشگاه هاروارد است، در این مقاله می نویسد:
ایران تمایل خود به تعامل هسته ای را نشان داد اما این آمریکا است که باید گام نخست را بردارد.
درست زمانیکه جهان امید خود به تغییری معنادار در ایران را از دست می داد، انتخابات ریاست جمهوری این کشور شگفتی آفرید. حسن روحانی که از سوی بسیاری یک نامزد اصلاح طلب تلقی می شود و کمپین انتخاباتی وی خواستار اعتدال گرایی در داخل و ایجاد روابط سازنده با غرب بود، به جای تکرار شرایط پیروزی محافظه کاران در سال 2009 توانست بر مشکلات غلبه کند و با کسب اکثریت قاطع آرا در دور نخست انتخابات پیروز شود.
این امر رد صریح سال های احمدی نژاد و چالشی برای محافظه کاران در سیاست ایران است. جهان جرات پذیرش این واقعیت را خواهد داشت که اکثریت مردم ایران به جدایی از میراث احمدی نژاد رای دادند و آنچه اعلام شد نتیجه انتخاباتی سالم بود.
همه اینها، خبرهایی خوب برای سیاست های ایران است اما آنچه این روزها بیشترین اهمیت را برای غرب دارد، سرنوشت برنامه هسته ای این کشور است. خوشبینی محتاطانه این است که حمایت مردمی از اعتدال در پای صندوق های رای باعث ارائه امتیازاتی روی میز مذاکره خواهد شد. روحانی در طول مبارزات انتخاباتی خود پیام های آشکاری فرستاد که در صورت انتخاب شدن، به دنبال پایان دادن به انزوای بین المللی ایران خواهد بود.
وی تاکید دارد که «ما هیچ راهی جز اعتدال نداریم.» اما هنوز راه زیادی تا رسیدن به یک تعامل هسته ای وجود دارد و در واقع شگفتی ماه ژوئن استراتژی آمریکا در تعامل با ایران را با سردرگمی مواجه خواهد کرد.
شاید از دید مبتدی ها، روحانی برنده فرمان مردمی بوده باشد اما رهبر عالی ایران است که تصمیم نهایی در مورد برنامه هسته ای را اتخاذ می کند. مقامات گروه 1+5 متشکل از آمریکا، انگلیس، روسیه، چین، فرانسه و آلمان از بازگشت سعید جلیلی، مذاکره کننده تندروی ایران به میز مذاکرات استقبال خواهد کرد اما حتی اگر روحانی رهبری ایران را مجاب به برکناری جلیلی کند باز هم موضع ایران در مورد حق مسلم برخورداری از برنامه هسته ای تغییر نخواهد کرد.
در واقع روحانی از خطرات ناشی از مذاکره با گروه 1+5 آگاه است. وی به دلیل پذیرش داوطلبانه تعلیق غنی سازی اورانیوم مورد انتقاد قرار گرفت. این امتیازدهی در راستای اعتماد سازی و تسریع روند تعاملات هسته ای بیشتر صورت گرفت اما زمانیکه مذاکرات به دلیل اتهامات مربوط به نقض پروتکل آژانس بین المللی انرژی اتمی شکست خورد، اصلاح طلبان امید خود را از دست دادند.
اما حسن روحانی بار دیگر خطر برچسب خوردن به عنوان شخصی که در برابر غرب نرمش دارد را نخواهد پذیرفت. وی تنها در صورتی حاضر به امتیازدهی خواهد شد که از امتیازات ملموس متقابل اطمینان یابد. اینبار باید روحانی باشد که بیش از آنچه احمدی نژاد و جلیلی توانستند، از آمریکا امتیاز بگیرد. روحانی به دنبال لغو واقعی تحریم ها و تعهد غرب در مورد به رسمیت شناختن حق غنی سازی اورانیوم ایران خواهد بود.
شرایط دشوار برای واشنگتن، جایگاه روحانی است. منتخب مردم بودن امکان مانور را به روحانی می دهد اما این حمایت در حدی نیست که بتواند از روحانی در برابر واکنش شدید ناشی از هرگونه رد شدن در مذاکرات محافظت کند. بنابراین وی پیش از هرگونه مصالحه، منتظر مشاهده نشانه هایی از تمایل آمریکا برای امتیازدهی جدی خواهد ماند.
طی هشت سال اخیر آمریکا به جای ارائه مشوق برای تغییر محاسبات ایران، بر افزایش فشارها- تهدید به جنگ و تحریم های اقتصادی بین المللی- تکیه کرد. تداوم این سیاست نتیجه ای معکوس خواهد داشت و امکان به کارگیری یک رویکرد جدید در مذاکرات هسته ای را از روحانی خواهد گرفت.
واشنگتن باید بداند که موفقیتش در به اجماع رساندن جامعه جهانی علیه ایران ناشی از سبک تندروانه احمدی نژاد بود. وی با رد هولوکاست، اعلام اینکه اسرائیل را از نقشه جهان محو خواهد کرد و تشدید عامدانه تنش ها با غرب باعث شد غرب به راحتی ایران را به عنوان تهدیدی جدی برای اسرائیل و دشمنی برای جامعه جهانی معرفی کند. اینبار برای واشنگتن سخت خواهد بود که چنین روندی را پیش بگیرد زیرا ایران رئیس جمهور اصلاح طلبی را برگزیده است که عملکرد احمدی نژاد را به طور عمومی رد کرده است. همچنین ایالات متحده قادر نخواهد بود کشوری را به جنگ تهدید کند که نیمی از جمعیت اش به تغییر مثبت رای داده اند.
انتخاب روحانی به معنای تغییر رژیم نیست بلکه تغییر دهنده بازی است. واشنگتن برای بهره وری از پیروزی روحانی در جهت خروج از بن بست مذاکرات باید امتیازاتی را روی میز بگذارد که مدت مدیدی است تمایلی به اندیشیدن به آنها ندارد. پیروزی یک اصلاح طلب در ایران فرصت مانور بیشتری به دولت اوباما می دهد. انتخاب روحانی باید توقف کنگره در تشدید تحریم ها را به دنبال داشته باشد. لازم نیست که واشنگتن امروز تحریمی را لغو کند اما ابراز تمایل به بحث در مورد امکان آن در ازای امتیازدهی ایران تغییرات اساسی را در مذاکرات به دنبال خواهد داشت. ناکامی در این زمینه، روند هرگونه تغییری را متوقف خواهد کرد و شاید فرصت اصلاح طلبان همین بار باشد. هم اکنون توپ در زمین واشنگتن است.
نظر شما :