سیاست درهای بسته و پنجره نیمه باز

۱۶ بهمن ۱۳۹۱ | ۱۸:۲۶ کد : ۱۹۱۲۴۰۵ سرخط اخبار
یادداشتی از ابولقاسم قاسم زاده.

مذاکره مستقیم آمریکا و ایران از شروع دور دوم ریاست جمهوری اوباما خبرساز شده است.  دیروز در کنفرانس امنیت مونیخ آلمان که نمایندگان
سیاسی اغلب کشورها در آن شرکت کرده اند تا درباره راهکارهای برو ن رفت از بحرا نها در مناطق جهان و بخصوص در خاورمیانه نظرپردازی کنند، «جو بایدن» معاون اول اوباما، گفت: اگر مسئولین جمهوری اسلامی برای مذاکره جدی و آماده باشند، آمریکا حاضر است تا با ایران مذاکره مستقیم را انجام دهد، به شرطی که مذاکره صرفاً برای مذاکره نباشد.  این اعلام نظر معاون اول دولت آمریکا موجب شده است تا رسانه های غربی موضوع مذاکره مستقیم آمریکا و ایران را در صدر گزارشهای خود قرار دهند.  در محافل سیاسی غرب سیاست دولت اوباما درباره ایران نقد شده است و نظرهای متفاوت آ نرا می توان شمارش کرد.
1- سیاست دولت اوباما در دوره دوم درباره جمهوری اسلامی ایران با نشانه های جدیدی ظاهر شده است. این نشانه جدید به جای حضور واسطه ها یا گفتگو با ایران از طریق همراهان اروپایی آمریکا، خواهان گفتگوی مستقیم با ایران شده است. تغییر دو وزیر کلیدی در دوره دوم ریاست جمهوری اوباما،  خارجه و دفاع  که هر دو آنها مشهور به تعامل با ایران به جای تخاصم هستند و مهمتر از آن نسبت به سیاستهای دولت اسرائیل در خاورمیانه نقد دارند، نشانه بارز جدی بودن پیشنهاد مذاکره مستقیم با جمهوری ا سلامی ا یران است. اوباما معتقد است جمهوری اسلامی ایران در حوزه خاورمیانه نه تنها دولتی ضعیف نیست بلکه بالاترین قدرت نظامی را در مجموعه کشورهای اسلامی این منطقه دارد. در کنار آن ایران دارای نفوذ وسیع در جوامع مسلمان خاورمیانه ای است. تجربه افغانستان و لبنان به آمریکایی ها نشان می دهد که برای حل بسیاری از مشکلات در خاورمیانه تهران مرکزیت دارد و کمکهای جمهوری اسلامی ایران کلیدی است. نشانه های جدید از سوی اوباما برای گفتگوی دوجانبه با ایران جدی است و برآمده از ارزیابی آمریکا از جایگاه ایران در منطقه خاورمیانه و قدرت نفوذ جمهوری اسلامی ایران در جوامع اسلامی است.
در این ارزیابی اگرچه بحرانه ای کنونی در منطقه تشدید شده است، اما نگاه اوباما معطوف به مجموعه شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کنونی است. منافع آمریکا در مصالحه با ایران است و نه معارضه و یا داخل شدن در جنگی غیرقابل پیش بینی است. پیشنهاد اوباما نشانه ای از دوره جدید همراه با تغییر روش است.
2- در برابر نظری که پیشنهاد دولت اوباما برای گفتگوی مستقیم با ایران را جدی ارزیابی می کند.  برخی از نویسندگان سیاسی غرب آ ن را با اهداف تاکتیکی ارزیابی کرده اند و نوشته اند اوباما با طرح این پیشنهاد از دولت آمریکا چهره ای می سازد که اولاً در سطح بین الملل قدرتمند است و هم در دایره تحریم ها و هم در پیشنهاد گفتگو برای حل اختلاف ها توان مانور دارد. اوباما از آغاز ریاست جمهوری در تمامی مسیر دور اول در برابر ایران پیشنهاد گفتگو داشته اما در عمل مرحله به مرحله طرح تحریم ها علیه جمهوری اسلامی ایران را بسیار فراتر از مصوبات قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل به اجرا درآورد. این شیوه مدیریت که از یک طرف شعار مذاکره و گفتگو می دهد و از طرف دیگر اصل را بر اجرای وسعت دایره تحریم ها علیه ایران گذاشته است، روش اوباما است که از آغاز ریاست جمهوری او از دور اول کلید خورده است و در دور دوم نیز ادامه می یابد.
استراتژی سیاست تحریم و تشدید آن تا حد محاصره کامل اقتصادی و روابط مالی (پولی)  جمهوری اسلامی ایران با همه کشورها و مراکز بانکی، پولی و اعتباری آنها با ایران است. گفتگو یا شعار مذاکره دوجانبه تاکتیک است که به هیچ وجه مانع ادامه استراتژی تحریم نیست.
3- اگرچه همه شواهد نشان می دهد دولت اوباما در دور دوم نیاز به تجدید نظر در سیاست آمریکا در منطقه خاورمیانه را ضروری و لازم می داند، اما پیشنهاد گفتگوی دوجانبه با ایران با محوریت قبول منحنی این تجدیدنظر ازسوی دولت آمریکا در تهران است. تهران با تقاضای گفتگو دوجانبه از سوی آمریکا هنوز نمی داند که دایره محتوای این پیشنهاد چیست؟ اگرچه جو بایدن در مونیخ گفته است که آمریکا در پی مذاکره برای مذاکره نیست و بدون هیچ پیش شرطی خواهان گفتگو با ایران است که اختلا ف های دوطرف به مسیر یافتن راه حل مورد قبول هر دو طرف سوق پیدا کند. او گفت: توپ در زمین مسئولین جمهوری اسلامی ایران است در پذیرش یا رد این پیشنهاد از سوی دولت آمریکا.
4-  نظر دیگر که از سوی برخی از محافل سیاسی بیان شده است، به جای بررسی انگیزه این پیشنهاد ازسوی دولت اوباما یا «تاکتیک» خواندن آن، نگاه به نتیجه یا نتایج آن دارد. در این نظرپردازی با نگاه به سه دهه گذشته قطع روابط تهران  واشنگتن بیان می شود که هر دو طرف (ایران و آمریکا) به این نتیجه رسیده اند که ادامه آن سودی برای هیچکدام ندارد. اروپا نیز قادر نیست بدون مشارکت آمریکا روابط عادی و معقول با ایران داشته باشد و فاصله گرفتن اتحادیه اروپا از جمهوری اسلامی در جهت منافع آنها در خاورمیانه نیست. طرح پیشنهاد گفتگوی دوجانبه ایران و آمریکا می تواند برای همه کشورهای غربی نقطه عطفی به حساب آید. باید به جای بررسی انگیزه یا برداشت های سیاسی که اغلب به جای اتکای به واقعیت ها، تخیلی است به نتایج برآمده از این گفتگو پرداخت. گفتگویی که یک طرف (آمریکا) خود را قوی ترین قدرت بین المللی می داند و طرف دیگر (ایران) بزرگترین قدرت منطقه ای است. اولین نتیجه از عملی شدن پیشنهاد گفتگوی دوجانبه، تنش زدایی در روابط دو طرف و از این مسیر باز شدن روزنه هایی برای حل مناقشات و بحران در خاورمیانه خواهد بود. نباید تردید کرد که در صورت انجام گفتگوی دوجانبه تهران واشنگتن بسیاری از محاسبات سیاسی، اقتصادی غرب (اروپا و آمریکا) در خاورمیانه متحول خواهد شد. اگرچه برخی از کشورها از آ ن جمله روسیه و انگلیس چندان علاقه ای به عملی شدن این پیشنهاد ندارند زیرا انجام آن موجب تغییر در تفسیر اهرم های سیاسی در حوزه خاورمیانه می گردد.
5-  اگر بخواهیم مجموعه سیاست دولت آمریکا نسبت به جمهوری اسلامی ایران را تعریف کنیم، آن گزاره، درهای بسته و پنجره نیمه باز است. درهای بسته استراتژی آمریکا در برابر ایران است که همواره با خود تاکتیک پنجره نیمه باز را داشته است. در این استراتژی میلیاردها دلار از سوی آمریکا در رسانه ها و در به کارگیری مقابله با ایران سرمایه گذاری شده است و خط تنافر واشنگتن  تهران همواره مورد حمایت رژیم صهیونیستی و لابی قوی آنها در کنگره آمریکا بوده است. در سیاست درهای بسته تا مرز تلاش برای سرنگونی جمهوری اسلامی ایران تلاش شده است.  اهرمهای اقتصادی در سیاست تحریم همه جانبه تا نادیده گرفتن همه مقررات و قوانین تجارت آزاد از سوی دولت آمریکا به کار گرفته شده است. اقدام عملی دولت اوباما در سیاست تحریم با هدف «تسلیم» جمهوری اسلامی ایران است. چتر تهدید در این سیاست هر روز گسترده تر شده است. اما در کنار آن، دولت اوباما همواره پنجره نیمه بازی را نشان داده تا سیاست درهای بسته خود را نسبت به جمهوری اسلامی ایران توجیه پذیر  نمایش دهد.  تهران در صورتی با گفتگوی دوجانبه موافقت خواهد کرد که سیاست «درهای بسته» از سوی  دولت اوباما تبصره بخورد یا حداقل نشانه های تغییر در این سیاست دیده شود. انتخاب «جان کری» سناتور معروفی که خود نامزد ریاست جمهوری آمریکا بود، برای وزارت خارجه آمریکا شاید نشان های از تغییر سیاست با ایران را در پی داشته باشد. جان کری بیست و هشت سال در کمیته سیاست خارجی کنگره آمریکا عضویت و چهار سال ریاست این کمیته را به عهده داشت. این کمیته (کمیته سیاست خارجی کنگره) اصلی ترین و مهمترین مرکز برای تبیین روابط خارجی آمریکاست. جان کری شخصیت شناخته شده و برجسته در هرم سیاسی مسئولین در واشنگتن است. او همواره خط تعدیل در روابط واشنگتن  تهران را دنبال کرده است. انتخاب او به وزارت خارجه در دولت اوباما با همراهی جو بایدن که گفته می شود مسئولیت پرونده ایران را از سوی اوباما به عهده گرفته است، با پیشنهاد گفتگوی دوجانبه ظاهر شده است. اجرای این پیشنهاد نیازمند بسترسازی است که اولین گام آن تجدیدنظر آمریکا در ادامه سیاست درهای بسته و تقابل با جمهوری اسلامی ایران است. اوباما و دولتمردان او به خوبی می دانند که مسئولین جمهوری اسلامی ایران از سیاست درهای بسته و پنجره نیمه باز آمریکا آگاهند و بعد از سه دهه از اجرای منحنی این سیاست که منجر به بایکوت مالی و بانکی ایران تا حد تحریم بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران علیرغم همه مقررات مالی بین المللی شده است و اجرای این سیاست تا تحریم دارو از طریق قطع روابط مالی بانکها با شرکت های خصوصی دارویی پیش رفته است؛ بدون تردید نیازمند گشایشی است تا تهران را قانع به گفتگو سازد. آمریکایی ها می دانند که جمهوری اسلامی ایران از طریق پنجره نیمه باز در حالی که سیاست درهای بسته ادامه دارد، وارد گفتگو نخواهد شد و چندان به پیشنهاد جدید اعتماد و اطمینان ندارد. در بسیاری از مطبوعات غرب و در ایران نیز از دیوار بلند بی اعتمادی تهران  واشنگتن مقالاتی نوشته شده است. اغلب صاحبنظران نوشته اند تا زمانی که دیوار بلند بی اعتمادی باقی است، نباید انتظار بهبود روابط را داشت. پرسش این است چگونه می شود رخنه ای بر این دیوار بلند بی اعتمادی ایجاد کرد؟ آیا می شود همچنان سیاست درهای بسته و پنجره نیمه باز را ادامه داد و از تهران انتظار داشت امیدوار به گفتگوی دوجانبه باشد؟ اینکه آقای بایدن در مونیخ گفته است، آمریکا پیشنهاد گفتگوی دوجانبه را در چارچوب مذاکره برای مذاکره نمی خواهد، موضع مسئولین جمهوری اسلامی ایران هم هست. اما، مذاکره هدفمند نیازمند پیش زمینه هایی است که بستر آن را با اقدام متقابل می توان آماده ساخت که مهمترین و اصلی ترین آن به جای «پنجره نیمه باز» متوقف ساختن سیاست غلط « درهای بسته» از سوی آمریکا است.

منبع: روزنامه اطلاعات


( ۱ )

نظر شما :