نظامیان خارجی پشت دروازه‌های سوریه

ایران از سناریوی غربی‌ها خبر دارد

۱۵ آذر ۱۳۹۱ | ۱۴:۲۵ کد : ۱۹۰۹۹۲۹ اخبار اصلی خاورمیانه
ولادیمیر پوتین به صراحت به باغچی گفت: «روسیه مصمم است که روابط استثنائی خود با ترکیه در بعد اقتصادی را در مقام اول حفظ کند و با اسرائیل نیز در بعد سیاسی در درجه اول روابط نزدیکی داشته باشد.»
ایران از سناریوی غربی‌ها خبر دارد

دیپلماسی ایرانی: اخضر ابراهیمی، نتوانسته است تا کنون در دیوار بسته بحران سوریه شکاف ایجاد کند. مدتی است که از انظار پنهان شده و درگیری های جاری در سوریه را به حال خود رها کرده است. درگیری ها به روی زمین تشدید شده اند، مخالفان مسلح نیز پیشرفت ملوحظی داشته اند و توانسته اند با تشکیل ائتلافی جدید به سرعت اعتراف بین المللی و عربی گسترده ای کسب کنند. در این میان اپوزسیون داخل سوریه موسوم به "هیئت هماهنگی" نیز کنفرانسی در تهران برگزار کرد که با هماهنگی دولت سوریه برگزار شد و تا کنون مشخص نیست دستاوردهای آن چه بوده است. این هیئت پس از نشست تهران به مسکو رفت تا سخنان قدیمی و تکراری رهبران روسیه را بشنوند که دقیقا همان چیزی بود که خودشان نیز مایل بودند بشنوند و بر آن تاکید دارند، رد مداخله خارجی و پافشاری بر راه حل داخلی.

سوریه چند ماهی است که وارد بحران خفقان آوری شده، هیچ کدام از تلاش های موجود برای گفت وگو میان جریان های مورد منازعه به نتیجه نرسیده است و اپوزسیون با هیچ کدام از راه حل ها مادامی که بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه در راس قدرت باشد، موافقت نکرده است، اسد نیز با هر گونه راه حلی تا زمانی که گروه های مسلح را مجازات نکرده، موافقت نمی کند. کشتار تشدید شده است و در افق چیزی دیده نمی شود، مخالفان می گویند که فروپاشی نظام در مدت زمان نزدیک امکان پذیر است اما هر گونه ناآرامی داخلی نیز بر شدت جنگ داخلی و عوارض آن می افزاید و شورش اجتماعی مسلحانه را به مرز انفجار می کشاند یعنی این که نگرانی میان طوایف و مذاهب جامعه را تشدید می کند و این مساله کار را به یک جنگ مذهبی تمام عیار تبدیل می کند.

اعراب و غرب اصرار دارند که بگویند اکنون جنگ داخلی در سوریه در گرفته است و در این رابطه نظام را مقصر آن بدانند اما مخالفان و تحلیلگران و هم پیمانان آنها، در راسشان مسکو می گویند که این کشورهای خارجی غربی هستند که سوریه را به سمت چندپارگی و جنگ مذهبی کشانده اند.

خلاصه آن که وضعیت سوریه آن قدر بحرانی و سخت شده است که بسیاری از طرف های غربی دیگر کمک تسلیحاتی به مخالفان بشار را کافی نمی دانند و می گویند که باید در سوریه مداخله مستقیم نظامی شود. اما سوال این است که در سایه تنش های موجود در محیط پیرامونی سوریه، از تنش های مرزی ترکیه و سوریه گرفته تا تنش های سیاسی عراق و ترکیه و همچنین ناآرامی های سیاسی داخلی در لبنان و اردن، آیا امکان دخالت نظامی در این کشور وجود دارد؟

علاوه بر آن تنش ها در جولان نیز آغاز شده است و این مساله این نگرانی را ایجاد کرده که مبادا اسرائیل با نیروهای نظامی سوریه در این منطقه درگیر شود و آرامشی که در این منطقه از سال 1974 بر آن حاکم بوده است را به هم بریزد. اکنون تیراندازی های پراکنده ای از سوی دو طرف به سمت یکدیگر می شود که بیشتر جنبه تمرین نظامی از سوی نظامیان اسرائیلی را دارد. در این میان باید به مساله بهانه های اسرائیل توجه ویژه کرد، جامعه غربی همیشه به امنیت اسرائیل حساس بوده و در قبال جنگ طلبی های آن همواره سکوت اختیار کرده است. این مساله ممکن است سبب شود تا شورای امنیت تشکیل جلسه دهد و مواضعی غیر قابل قبول اتخاذ کند. مثل نشستی که چند هفته پیش در شورای امنیت برگزار شد و در آن جا روس ها و امریکایی ها برای بررسی بحران مالی و تنها برای حفظ امنیت اسرائیل با یکدیگر به توافق رسیدند.

این تصور اشتباه است که بگوییم دخالت نظامی از ابتدای بحران سوریه در این کشور مطرح بوده و اکنون چیز تازه ای نیست. همه چیز در داستان ها نوشته نشده که اگر کسی به هشدارها عمل کرد نتایج مثبتی بیفتد. اصرار اسد به حفظ قدرت و خودداری از مذاکره با مخالفان قبل از مجازات متخلفان و مسئولان خشونت های اخیر سبب شده است تا سوریه به آن سمتی برود که بسیاری به دنبال آن هستند، عجله ای که نیروهای غربی برای تصویب قطعنامه برای محکوم کردن اسد صرف کردند با علم بر این که می دانستند روس ها و چینی ها با قطعنامه آنها موافقت نمی کنند و از حق وتوی خود استفاده می کنند، دلیلی بر این ادعا است که غربی ها هر وقت فرصت را مناسب بدانند اقدام به دخالت نظامی در سوریه می کنند. این حرکت آنها را نمی توان برای دفاع از ملت سوریه و کرامت و آزادی طلبی آنها دانست، بلکه در حقیقت برای فلج کردن تصمیم های مسالمت جویانه سازمان های بین المللی بود تا پس از آن پشت مواضع روسیه و چین سنگر بگیرند و به قربانیان و کشته شدگان بگویند: نمی توانیم کاری انجام دهیم، آنها وتو می کنند.

بحران های سوریه طولانی شده و سوریه تا اندازه بسیاری ویران شده است. و کسی نیست که بپرسد چرا این گونه شد؟ ایرانی ها البته می پرسند ولی آنها نیز خوب می دانند که این ابتدای کار است، سوریه ابتدای پلی طولانی برای تحولی بزرگ تر است. حقیقتی که روس ها نیز به خوبی از آن آگاه هستند.

در پایان ماه دهم میلادی یعنی ماه اکتبر، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه با شماری از کارشناسان «تیم والدی» که هر ساله مسکو همانند داووس آنها را گردهم می آورد و در حقیقت داووس کوچک روسی محسوب می شود، دیدار کرد. در حاشیه آن نشست پروفسور ترک حسین باغچی که مدیر مرکز مطالعات خارجی در آنکارا است، به طور خصوصی با پوتین جلسه برگزار کرد، در آن جلسه پوتین به صراحت به باغچی گفت: «روسیه مصمم است که روابط استثنائی خود با ترکیه در بعد اقتصادی را در مقام اول حفظ کند و با اسرائیل نیز در بعد سیاسی در درجه اول روابط نزدیکی داشته باشد.»

این کارشناس ترک بیش از این اطلاعاتی درباره این دیدار نداد اما همین گفته نشان می دهد که هم پیمان اصلی نظام حاکم بر سوریه که در بحبوحه درگیری های این کشور اصرار داشت که به اسرائیل سفر کند تا از زبان مسئولان اسرائیلی بشنود که در شمالشان چه می گذرد، بیش از همه امنیت اسرائیل و حفظ رابطه سیاسی با آن برایش اهمیت دارد.

این تنها سرزمین های غربی نیستند که آهنگ مداخله نظامی سر داده اند، سرزمین های شرقی نیز خود را آماده رزم کرده اند. در ماه ژوئن گذشته مطبوعات روسیه به نقل از مقام های وزارت دفاع در مسکو خبر دادند که طرحی برای استفاده از نیروهای نظامی روسی در خارج از کشور در حال بررسی است. آنها می گفتند که سوریه یکی از کشورهایی است که احتمالا نیروهای روسی خود را برای حضور در آن آماده می کنند، شاید آنها قرار است برای حفظ فرایند صلح در سوریه به آن کشور اعزام شوند. اگر نگاهی به گذشته بیندازیم به روشنی می بینیم که نیروهای روسی برای حفاظت از امنیت چچن وارد این منطقه خودمختار شدند و در سال 2006 و 2007 در جمع نیروهای حافظ صلح در لبنان حاضر شدند و در سال 2008 نقشی مستقیم در جنگ گرجستان داشتند. و حالا نیز خود را آماده نبرد نظامی در سوریه می کنند تا قبل از هر چیز از ناوگان دریایی خود در دریای سیاه در بندر طرطوس حفاظت کنند. برای این کار مانورهای نظامی خود را نیز برگزار کرده اند.

اواخر هفته گذشته ابراهیمی در سازمان ملل فریاد سر داد که خواستار نیرویی قدرتمند برای حفظ صلح در سوریه است. چنین دعوتی از یک سو نشان می دهد که نظام حاکم بر سوریه هنوز نتوانسته از پس نیروهای مسلح در جنگ چریکی با آنها بر آید و از سوی دیگر نشان می دهد که پروژه ای برای حمله نظامی به سوریه طراحی شده که نیاز به موافقت شورای امنیت سازمان ملل دارد که تنها روسیه، متحد اسد مانع آن است و لاغیر.

نویسنده: آنطوان فرانسیس / منبع: الحیات

کلید واژه ها: سوريه و روسيه غرب و سوريه اعراب و سوريه


نظر شما :