هشدار القدس العربی به کشورهای شورای همکاری:
با این وضعیت به ایران باختهاید
دیپلماسی ایرانی: بارها گفته ایم که خلیج فارس در وضعیت مناسبی به سر نمی برد. بیشتر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در نگرانی و اضطراب به سر می برند. در این میان ایران قویترین بازیگر منطقه است که مانورهای نظامی عظیم برگزار می کند و در هر شاخه نظامی حرفی برای گفتن دارد و بی محابا تجربه موشکی خود را برای جهانیان به نمایش می گذارد. قدرت دریایی اش نیز روز به روز تقویت می شود و بر تعداد قایق های تندروی اش دائما افزوده می شود. می توانیم بی اغراق بگوییم که ایران تنها کشور منطقه است که بر خلیج فارس استیلا دارد.
این در حالی است که ایران از لحاظ تکنولوژیک نیز به پیشرفت های قابل ملاحظه ای رسیده است و در دنیای کامپیوتر و برنامه نویسی نیز حرفی برای گفتن دارد. به واسطه همین تکنولوژی پیشرفته است که امروز متهم است که به سیستم رایانه ای آرامکو حمله کرده و حتی گفته می شود که پشت حمله به سامانه های رایانه ای نهادهای اقتصادی قطر نیز هست.
در آب های خلیج فارس نیز متهم است که به توانایی آلوده ساختن آب های منطقه دست یافته و این مساله قبل از آن که عاملی برای نگرانی باشد نشان دهنده توانایی های دفاعی بالای ایران است.
کمی آن طرف تر و در سواحل دریای مدیترانه ایران به واسطه حزب الله توانسته است قدرت خود را به رخ جهانیان بکشد. حزب الله چندی پیش هواپیمای بدون سرنشین ایران را به فضای هوایی رژیم صهیونیستی فرستاد و توانست حریم هوایی آن را نقض کند و به تاسیسات هسته ای دیمونا برسد و تا عمق فلسطین اشغالی را رصد کند.
ایران در جنگ دولت سوریه با مخالفانش از بازیگران قدرتمند آن کشور پس از روسیه محسوب می شود. در همین حال ایران دولت متمایل به خود را در بغداد به ریاست نوری مالکی دارد که نشان از نفوذ ایران در این کشور بزرگ عربی است. به عبارت دیگر ایران قدرت اول خاورمیانه و بازیگر اصلی منطقه ای دنیای عرب است.
در این میان کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس چه کرده اند یا چه می کنند؟ آیا آمادگی رویارویی با قدرت ایران را دارند در حالی که خود متفرق هستند و هر کدام با دیگری مشکل دارد؟ آن چه برداشت می شود این است که کشورهای عربی این منطقه به هیچ وجه از مشروعیت داخلی برخوردار نیستند و همه اعتبار خود را از حمایت های خارجی دارند. به عبارت دیگر دل خوشی آنها صرفا به حمایت های خارجی است. در کویت، دولت با مخالفان درگیر است و ناآرامی های سیاسی در آن روز به روز تشدید می شود. همه درگیری ها بر سر کسب قدرت است و در این میان کسی توجهی به مردم نمی کند. درگیری ای نیز میان خود خاندان سلطنتی حاکم بر کویت وجود دارد که بر بحران جاری در این کشور بیش از پیش افزوده است. همچنین درگیری دیگری نیز وجود دارد که میان جریان های دینی سنی، شیعه، سلفی، جهادی و اخوانی در جریان است. از آن سو جریان های لیبرال، سکولار و دموکرات نیز خود درگیر هستند که بر آتش تنش های داخلی این کشور روز به روز می افزایند. به عبارت دیگر اختلاط های اجتماعی آن قدر پیچیده و غلیظ است که نمی توان عواقبی برای آنها پیش بینی کرد و قطعا کویت خود بازنده بزرگ و اصلی آن خواهد بود.
بحرین که مدت ها است شاهد ناآرامی های شدید میان حکومت با مردم است. مردم خواستار اصلاحات هستند و تنها می خواهند یکی از سمبل های حکومت، نخست وزیر، تغییر کند، همین نه بیش از این، حتی اگر این مرد آدم خیر و بسیار خوبی هم باشد، تنها می خواهند که وی تغییر کند، اما حکومت نمی پذیرد. آنها خواستار تغییر راس نظام نیستند، می گویند او پادشاه است و نباید جایگاه وی را تضعیف کرد. ملت همچنین می خواهد که با آن با عدالت و تساوی رفتار شود، بدون تبعیض و بدون این که کسی را بر دیگری برتری دهند و همه را بر اساس صلاحیت ها و قابلیت هایشان بسنجند و ارتقا دهند. اما حکومت به جای آن که اصلاحات را پیش ببرد تنها وعده می دهد و می خواهد مردم را قانع کند که به سمت اصلاحات حرکت کرده است، در حالی که اتفاقی در عالم واقع رخ نمی دهد و چیزی تغییر نمی کند.
در امارات نیز اوضاع از این بهتر نیست، دستگیری شهروندان روز به روز افزایش می یابد و ابوظبی دائما عده ای را متهم می کند که عده ای وابسته به جریان اخوان المسلمین درصدد تغییر حکومت هستند.
اوضاع دیگر کشورهای منطقه نیز هیچ کدام بهتر از این نیست. در هر کدام از آنها بحث وجود دسیسه هایی برای تغییر حکومت های حاکم برشان از سوی مسئولان حاکم بر آنها مطرح است. در چنین وضعیتی کشورهای عربی می خواهند چه نقشی را در منطقه، حداقل در منطقه پیرامونی خود ایفا کنند؟ آیا باید حادثه حمله به عراق در سال 2003 تکرار شود تا آنها تغییرات و اصلاحات جدی را در دستور کار خود قرار دهند؟
منبع: القدس العربی
نظر شما :