اسلام و غرب، تعامل یا تقابل

به دنبال اسلامی باشیم که غرب گرا نیست و به رأی مردم احترام می گذارد

۱۱ مهر ۱۳۹۱ | ۱۸:۱۷ کد : ۱۹۰۷۴۸۹ اخبار اصلی خاورمیانه
غلام‌علی خشرو دیگر سخنران نشست "اسلام و غرب تعال یا تقابل؟" بود که در محل سایت دیپلماسی ایرانی برگزار شد که به ابعاد کاربردی، سیاسی و بین المللی بحث پرداخت.
به دنبال اسلامی باشیم که غرب گرا نیست و به رأی مردم احترام می گذارد

دیپلماسی ایرانی: معاون پیشین وزارت خارجه ایران با بیان این که در جهان کنونی، دو گروه بسیار خطرناک در برابر هم ایستاده اند که یکی از آنها لابی صهیونیستی و تفکر نئوکانی و دیگری سلفی های تکفیری است، اظهار کرد: باید اسلامی را که به حقوق و رأی مردم احترام می گذارد، غرب گرا نیست، استقلال دارد و با اشغال و سرکوب مخالف است، برقرار کرد.

به گزارش خبرنگار شفقنا(پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه)، دکتر غلامعلی خوشرو در جلسه هجدهم از سلسله نشست های بررسی سیاست خارجی در زمینه "ابعاد سیاسی و بین المللی تعامل اسلام وغرب" به بررسی رویکردهای سیاسی غرب با جهان اسلام پرداخت و گفت: منظورم از "غرب"، غرب سیاسی و "جهان اسلام"، کشورهای مهم اسلامی است که بیشتر مرکز تعامل یا تقابل غرب و اسلام بوده اند.
او با بررسی سیرتاریخی کشورهای جهان اسلام از زمان سقوط امپراطوری عثمانی و روابط میان این کشورها با غرب در طول این سال ها گفت: کمتر از صد سال پیش در سال 1924، امپراطوری عثمانی تجزیه  و کشورهای مختلفی که همگی تحت الحمایه، زیرنظر یا دست نشانده کشورهای غربی بودند، ایجاد شدند. خلافت عثمانی در خود ترکیه نیز تبدیل به جمهوری سکولاری شد که گویی اسلام به عنوان دینی که بخواهد در جامعه ایفای نقش کند، در برابر غرب، سکولاریسم، ناسیونالیسم و ... شکست فاحشی خورد و به حاشیه رانده شد.
معاون پیشین وزارت خارجه افزود:  به تدریج در کل جهان اسلام، این فرایندها مشاهده شد که تحت الحمایه غربی ها بودند و اگر مستقل یا در حال مستقل شدن بودند، نیز از نظر فکری، روانی و روش حکومتی، دلباخته و وابسته به آنها می ماندند. ترکیه آتاتورک، رضاشاه در ایران و به تدریج بعد از استقرار مصر، جمال عبدالناصر ظهور می یابد که وضعیت متفاوتی با دو مثال قبل دارد اما از نظر فکری، همان ایده ناسیونالیسم، سکولاریسم و... را دنبال می کند.  در دوره های بعدی، حزب بعث عراق ایجاد می شود، در سوریه نیز همینطور و تا زمان رسیدن به انقلاب اسلامی  در ایران، همین روند طی می شود.
او سال 1979 و وقوع انقلاب اسلامی ایران را نقطه ورود اسلام به شکلی تازه در حیات اجتماعی و سیاسی جهانی خواند و تصریح کرد: اسلام با ورود خود همه ایدئولوژی های ناسیونالیستی و سکولاریستی را کنار زد و تحولاتی در همین مسیر، پس از انقلاب ایران در جهان اسلام نیز رخ داد. پیش از انقلاب ایران، تشکیل اسراییل و مسایلی که در جهان اسلام ایجاد شد، تحول مهمی بود که  تحولات بعدی جهان اسلام، در حاشیه آن قرار گرفتند.
خوشرو بیان کرد: اتفاقاتی که در مسیر دلباختگی به ایدئولوژی غرب تا انقلاب اسلامی در جهان اسلام رخ داد، پیش از آن که شکل سیاسی به خود گیرد، در روابط اجتماعی و سطوح پایین، متوسط و بالای جامعه ایجاد شد، یعنی در ابتدا جامعه شروع کرد به اسلام گرا شدن و یافتن دید تازه به اسلام.
او تصریح کرد: با نگاهی در سطح کلان مشاهده می شود جهان اسلام یک بار از زیر یوغ غرب خارج شد و غربی که رفته بود توانست بار دیگر با تولد اسراییل در مرکز جهان اسلام قرار گیرد و با ایجاد نوعی همگرایی بین برخی از رژیم های اسلامی نسبت به اسراییل نفوذ خود را مستحکم تر کند.
معاون پیشین وزارت خارجه با اشاره به محو شوروی و پایان جنگ سرد در حدود ده سال پس از انقلاب ایران اظهار کرد: در این پس زمینه است که نظریه برخورد تمدن ها مطرح می شود که اکنون که نزاع های ایدئولوژیکی پایان یافته است، زمان برخورد میان تمدن ها به ویژه اسلام و غرب پیش می آید.  بعد از محو بلوک شرق که آمریکا دوران اقتدار خود را در جهان می گذراند و پس از انقلاب ایران که نمادهای اسلام گرایی در جهان و به ویژه جهان اسلام افزایش پیدا کرده بود، در سال 2001 و 11 سپتامبر آن حادثه رخ داد. در آن جا بود که تقابل اصلی اسلام و غرب در شکل سیاسی خود پیش آمد و این مطلب که اسلام خطری است برای به چالش کشیدن هویت غربی، شدت گرفت.
او 11 سپتامبر را زمان شکل گیری اینکه اسلام یعنی بنیادگرایی و تروریزم در ذهن غربی ها دانست و افزود: به گفته شیمل، سکه بنیادگرایی در غرب زده شد اما آن را به شرقی ها نسبت دادند. عاملان این حادثه، عده کمی بودند که معرف جهان اسلام قلمداد شدند. بنیادگرایی در تفکر به معنای تحجر، نفی ارزش های مشترک بشری و ایجاد خشم و انزجارعلیه دیگران است. تروریزم نیز یعنی به کار بردن زور برای کشتن افراد بی گناه، گسترش وحشت، گرفتن قدرت از طریق زور، انتقام جویی و فرهنگ خشونت و جنگ .
خوشرو اظهار کرد: براساس تعاریف موجود که در ذهن غربی ها حک شده، بنیاد گرایی و تروریزم، یعنی مساوی دانستن اسلام با این دو واژه .اگر این گونه است  پس به باور غربی ها اسلام  ذاتا دینی ضد ارزش به شمار می رود که این باور دشمنی عمیقی با اسلام را در میان آنها ایجاد کرد و این همان جنگ تمدن هاست. نباید تبلیغات صهیونست ها در این زمینه و استفاده از نفوذ و خط دادن فکری قوی خود در جامعه غربی را نادیده گرفت. نتیجه این تفکر بود که حمله به افغانستان و عراق به دلایل واهی و نتایج اسف بار صورت گرفت. حمله به عراق که دلیل استراتژیک آن هنوز نامشخص است، درگیری های نیروهای اسلامی و غربی در خاک کشورهای اسلامی را شدت بخشید.
او افزود: شروع بهارعربی، پدیده تازه ای است که در عصر جدید رخ داد. این پدیده به نوعی بازگشت دوباره اسلام به صحنه اجتماعی سیاسی بود و کسانی را که مورد حمایت آمریکا بودند و ملت خود را سرکوب می کردند، کنار زد. دیگر مکتب ها و ایدئولوژی های غربی در فضای کنونی جهان اسلام خریداری ندارد و اسلام به عنوان یکی از مراجع اصلی قانونگذاری مطرح است. نیروهای اسلامی از اجتماع، در بدنه سیاسی و حکومت نقش گرفته اند و ارزش های غربی را به چالش می کشند.
معاون پیشین وزارت خارجه با بیان این که  شعار نیروهای جدیدی که پس از بیداری اسلامی روی کار آمدند، نفی خشونت و تروریزم است، ادامه داد: آنها به دنبال مبارزه پارلمانی و تغییر و اصلاح در قوانین اساسی و عادی هستند و تکیه بر نقش اسلام دارند، به استقلال سیاسی اهمیت می دهند و از ائتلاف با آمریکا خارج شده اند، در حال مهار نظامیان و محدود کردن حیطه فعالیت آنها به وظایف اصلی شان هستند. فرایند اسلام گرایی در ترکیه نیز رو به گسترش است و پس از انقلاب اسلامی ایران تا امروز تحولاتی بخصوص در سطح اجتماعی آنها اتفاق افتاده و این تحولات، کمتر در عرصه سیاسی بروز یافته است.
او تعامل و درگیری این مجموعه سیاسی را در جهان دارای نتایج حادی خواند و افزود: وضعیت کنونی، کمی بهبود یافته است اما هنوز لابی صهیونیستی ، افکار نئوکانی و مجموع تفکراتی که از آنها حمایت می کنند در برابر تروریست هایی که همه را کافر می دانند و از بین می برند، به عنوان دو گروه بسیار خطرناک در تاریخ معاصر ایستاده اند. آنچه باید به آن دلخوش بود و آن را به روز کرد، اسلامی است که به حقوق و رأی مردم احترام می گذارد، غرب گرا نیست، استقلال دارد و با اشغال و سرکوب مخالف است.
خوشرو با اشاره به سخنرانی مرسی در سازمان ملل، گفت:  مرسی در آن سخنرانی، عدالت، حقوق بشر، دموکراسی و آزادی را پس زمینه تمام سخنان خود قرار داد و در همین زمینه، رفتارهای آمریکا و اسراییل را نقد کرد. او در انتها مسوولیت مسلمانان برای رسیدن به یک آگاهی تازه و محکوم کردن اهانت هایی که علیه اسلام انجام می شود را تحت عنوان حمایت از کرامت انسانی و دینی مطرح و یادآوری کرد.

 


نظر شما :