پیروزی مردم در لیبی

۱۱ مرداد ۱۳۹۱ | ۱۵:۰۵ کد : ۱۹۰۴۹۵۴ سرخط اخبار

حسین جابر انصاری *

اعتماد: با اعلام نتایج اولیه نخستین انتخابات عمومی لیبی پس از سقوط نظام سابق گمانه زنی ها درباره نتایج این انتخابات در دستور کار بسیاری از محافل سیاسی و رسانه یی منطقه و جهان قرار گرفته است. این انتخابات از آن رو مهم تلقی می شود که نظام جماهیری لیبی در چند دهه گذشته هیچ انتخاباتی برگزار نکرده بود زیرا بر اساس ادعای مانیفست قذافی یا همان کتاب سبز، «نظام انتخاباتی مبتنی بر نظریه دموکراسی غیر مستقیم دروغین بوده» و نظام شورایی مبتنی بر نظریه دموکراسی مستقیم به عنوان جایگزین آن در نظر گرفته شد و چنین نظامی، مکانیزمی به نام انتخابات را به رسمیت نمی شناخت.

از سوی دیگر اهمیت این انتخابات وقتی بیشتر می شود که برگزاری آن در پیامد دگرگونی های بزرگ جهان عرب در دو سال اخیر و پس از برگزاری انتخابات مصر و تونس همسایگان شرقی و غربی لیبی و پیروزی اسلامگرایان اخوانی در این دو انتخابات مورد توجه قرار گیرد. بر اساس آمارهای رسمی 62 درصد از واجدین حق رای (بیش از یک میلیون و 700 از مجموع دو میلیون و 800 هزار لیبیایی واجد حق رای) در این انتخابات شرکت کردند.

آزاد و رقابتی بودن، شکست اسلامگرایان، نسبت قابل توجه و مقبول شرکت کنندگان در انتخابات و بالاخره رخ دادن مشکل های اندک امنیتی در مسیر برگزاری انتخابات، از سوی تحلیلگران چهار ویژگی این انتخابات دانسته شده است. اگر چه برخی از این ویژگی ها مانند آزاد و رقابتی بودن انتخابات و اندک مشکل های امنیتی با توجه به توزیع گسترده سلاح در لیبی، به شکل نسبی مورد اجماع همه تحلیلگران است اما به نظر می رسد برخی دیگر از آنها نظیر شکست اسلامگرایان نیاز به بررسی و مداقه بیشتری داشته باشد. در این یادداشت به برخی نکته ها در این زمینه اشاره دارم:

1- بر اساس نتیجه رسمی اعلام شده «ائتلاف نیروهای ملی» به رهبری دکتر محمود جبریل نخستین نخست وزیر موقت لیبی که ائتلافی میان 60 حزب و گروه سیاسی ملی گراست با کسب 39 کرسی از مجموع 80 کرسی اختصاص یافته به احزاب و گروه های سیاسی بر حزب اسلامگرای «عدالت و سازندگی» شاخه سیاسی «جماعت اخوان المسلمین لیبی» با 17 کرسی پیشی گرفته و 24 کرسی دیگر سهمیه احزاب میان 19 گروه سیاسی توزیع شده است.

2- اگرچه یک نگاه کوتاه به این آمار پیشی گرفتن غیراسلامگرایان بر اسلامگرایان را تایید می کند اما توجه به چند نکته می تواند ارزیابی هایی از این گونه را دقیق تر کند: نخستین نکته این است که بدانیم 120 کرسی دیگر از مجموع 200 کرسی کنگره عمومی خلق لیبی به افراد مستقل اختصاص یافته و جهت گیری صاحبان اکثریت این کرسی هاست که پیروز نهایی انتخابات را مشخص خواهد کرد. از سوی دیگر این واقعیت نیز حائز توجه و اهمیت است که بدانیم حزب وابسته به اخوان به تنهایی 17 کرسی از 80 کرسی سهمیه احزاب را کسب کرده و در برابر آن ائتلافی انتخاباتی مرکب از 60 حزب و گروه سیاسی به اتفاق یکدیگر 39 کرسی را کسب کرده اند.

3- نکته دیگر که کمتر مورد توجه تحلیلگران قرار می گیرد این است که پیروزی و شکست جریان های سیاسی در هر جامعه یی با ملاک اساسی شکاف ها و مسائل عمده اجتماعی موجود در آن کشور سنجیده می شود. از این زاویه دید شناخت ویژگی های لیبی معاصر حائز کمال اهمیت است. لیبی در سال 1951 میلادی در قالب پادشاهی متحده لیبی به ظاهر استقلال یافت اما در زمینه خارجی همچنان تحت تاثیر و نفوذ مستقیم قدرت های بین المللی باقی ماند اگر چه از نظر داخلی گام های نمادین و اولیه در زمینه شکل گیری سنت دموکراتیک را با برگزاری انتخابات و تشکیل پارلمان گذراند. این تجربه اما با کودتای قذافی و افسران آزاد به سرعت خاتمه یافته و از این پس نخست مشروعیت انقلابی به شکل موقت جایگزین مشروعیت انتخاباتی شده و سپس با تئوری پردازی های قذافی در مانیفست خود به امری دائمی تبدیل شد.

4- این به اصطلاح مشروعیت انقلابی نیز به مرور به مشروعیت فردی فروکاسته شده و در چند دهه تا پیش از سقوط قذافی، لیبی مساوی با یک فرد و همچون مزرعه شخصی او درآمد. به شکلی که همه نهاد های در حال شکل گیری کشور در دوران پس از استقلال از ارتش تا قوای سه گانه، دولت و احزاب و گروه های سیاسی و مدنی به مرور در وجود ذیجود شخص پیشوا مضمحل شده و هنگامی که وی سرنگون شد لیبی آشکارا از نهادهای شبه مدرن شکل گرفته در کشورهای مشابه خالی بود. برای نمونه اگر در مصر یا تونس این نهاد ارتش بود که در دگرگونی های دوساله اخیر با کمک و همراهی نهاد های بروکراتیک دولتی و احزاب و گروه های جامعه مدنی، روسای جمهور را حذف کرده و مدیریت دوران انتقالی را بر عهده گرفت، در لیبی هیچ نهاد مستقلی از شخص پیشوا وجود نداشت که بتواند چنین عملکردی از خود نشان دهد.

5- از همین رو اگر در مصر یا تونس با توجه به وجود دولت، یک شکاف عمده اجتماعی هویت جدید این دولت (اسلامگرا یا سکولار یا مدنی) است در لیبی برآمده از دوران قذافی بیش و پیش از آنکه مساله عمومی مردم و نیروهای سیاسی تعیین هویت دولت باشد شکل دادن به خود دولت است؛ دولتی که به دلیل حکمرانی منحصر به فرد قذافی شکل نگرفته یا به تعبیر دقیق تر تنها جنازه یی از آن باقی مانده است.

6- از سوی دیگر جامعه لیبی یک جامعه دینی سنتی و عشایری است که مظاهر دینی در آن به شکل گسترده وجود داشته و مذهبی بودن دست کم به معنای فردی آن امری شبه اجماعی است. این ویژگی عمومی جامعه به گونه یی بارز است که در انتخابات جاری شعارهایی همچون «اسلام دین رسمی» و «اصول شریعت اسلامی منبع اصلی قانونگذاری» و«دعوت به اسلام میانه رو» نه تنها از سوی حزب اخوان المسلمین بلکه از سوی ائتلاف نیروهای ملی در برنامه رسمی انتخاباتی گنجانده و اعلام شده است. رهبر این ائتلاف نیز بلافاصله پس از اعلام پیشتازی خود در نتایج حزبی انتخابات با رد این موضوع که ائتلاف تحت رهبری اش سکولار است، بر مذهبی بودن خود تاکید کرده است.

توجه به این نکته ها تنها به روشن تر شدن واقعیت های صحنه سیاست لیبی کمک می کند و البته نافی این واقعیت نیست که حزب سیاسی اخوان المسلمین در لیبی برخلاف همگنان مصری، تونسی و مراکشی خود نتوانسته اکثریت آرای انتخاباتی را کسب کرده و به پیروز صحنه انتخابات تبدیل شود. نکته آخر اینکه با هر قرائتی از تحولات جاری لیبی یک نکته قطعی است آن هم اینکه در کشوری که چند دهه حتی انتخابات به شکل ظاهری و نمایشی و در واقع انتصاباتی آن را نیز به خود ندیده است، برگزاری چنین انتخاباتی خود واقعه یی مهم بوده و جدای از پیروزشدگان یا شکست خوردگان سیاسی انتخابات به مثابه یک پیروزی برای ملت لیبی به شمار می رود.
*رییس مرکز مطالعات خاورمیانه و خلیج فارس(دفتر مطالعات سیاسی و بین الملل) و سفیر اسبق جمهوری اسلامی در لیبی

کلید واژه ها: لیبی معمر قذافی


( ۲ )

نظر شما :