وقتی حقیقت بر صورت آمریکا سیلی زد
فرید زکریا
اعتماد: بیش از یک هفته گذشته است از وقتی که فردی مسلح به روی تماشاگران سینما در شهر آرورا در ایالت کلرادو آتش گشود. امواج رادیویی و تلویزیونی یک سره وقف کندوکاو در روح و روحیات مان شده اند. اغلب خبرنگاران به این نتیجه رسیده اند که علت اصلی این مصیبت، رفتار زشت و عجیب فرد مسلح بوده است. آنها می گویند صحبت از هر دلیل دیگری کاری احمقانه و عبث است. ستون نویس معمولا معقول روزنامه نیویورک تایمز، دیوید بروکز، می گوید: فاجعه مزبور ناشی از مشکلی روان شناختی است نه مشکلی جامعه شناختی.
از یک بابت چنین مدعایی معقول می نماید و می توان آن را مسبب اصلی دانست. ولی در اصل چنین تحلیلی جای سوال دارد. این نکته را در نظر بگیرید: آیا در امریکا نسبت به دیگر کشورها آدم های تنهای بیشتری وجود دارند؟ مثلا آیا تعداد افراد افسرده در آسیا و اروپا کمتر است؟ پس چرا تعداد خشونت های مرتبط با اسلحه در این مناطق کمتر است؟
ایالات متحده امریکا از مابقی دنیا متمایز است، نه چون تعداد مجانینش بیشتر است (به نظرم چنین آدم هایی به طور مساوی در همه جوامع تقسیم شده اند) بلکه چون تعداد اسلحه هایش بیشتر است.
به نقشه بالا نگاه کنید. این نقشه نشانگر میزان نسبت اسلحه به هر صد نفر است. اغلب نقاط دنیا رنگ سبز دارد؛ اینها کشورهایی هستند که در آنها به ازای هر صد شهروند بین صفر تا 10 اسلحه وجود دارد. مناطقی که قهوه یی روشن هستند، کشورهایی اند که در ازای هر صد نفر بیش از 70 اسلحه وجود دارد. امریکا تنها کشوری است که در ازای هر صد شهروند حدود 88 اسلحه وجود دارد. یمن با 54 اسلحه به ازای هر صد نفر دومین کشور از این دست است. صربستان و عراق هم جزو 10 کشور بالای این جدول هستند.
امریکا 5 درصد جمعیت جهان و 50 درصد اسلحه جهان را دارد. ولی صرف آمار اسلحه ها به اندازه کافی گویا نیست. این اطلاعات نشان می دهد که آمار قربانیان مان هم بد است. در امریکا به ازای هر صدهزار نفر سه قربانی قتل با اسلحه وجود دارد. این آمار چهار برابر سویس، 10 برابر هند و 20 برابر استرالیا و انگلیس است. درباره حقوق مالکیت اسلحه و کنترل اسلحه هر فکری که داشته باشید، امریکا ککش هم از این آمارها نمی گزد.
اخیرا در مجله آتلانتیک آمار جالبی دیدم؛ نموداری که نشانگر مرگ های مرتبط با اسلحه به تفکیک ایالات مختلف است. حالا اگر یک مجموعه آمار دیگر هم اضافه کنید (منظورم آمار محدودیت های کنترل اسلحه است) متوجه خواهید شد که ایالاتی که دست کم یک قانون مرتبط با حمل اسلحه دارند (قوانینی مثل ممنوعیت حمل اسلحه یا آزاد گذاشتن ضامن)، معمولا نسبت به دیگر ایالت ها قربانیان کمتری می دهند.
نتیجه؟ عوامل زیادی دخیل اند ولی دست کم نسبتی میان قوانین سختگیرانه تر و تعداد کمتر مرگ های مرتبط با اسلحه وجود دارد.
اطلاعاتی نشان تان دادم که کشورها و ایالات مختلف را با هم مقایسه می کرد. حالا امریکا را در طول زمان در نظر بگیرید. امریکایی ها بر این باورند که کشورشان مدام خشن تر می شود. در آمارگیری اخیر موسسه گالوپ، 68 درصد امریکایی ها اعتقاد داشته اند جرائم نسبت به سال گذشته افزایش یافته است. نکته عجیب در همین است: امریکا مدام در حال امن تر شدن است. از یک دهه یی که از سال 2000 گذشته، جرائم خشونت آمیز در امریکا با کاهش 20 درصدی همراه بوده، و حملات خشن با کاهش 22 درصدی مواجه بوده است، سرقت وسایل موتوری 42 درصد کاهش نشان داده و قتل (با هر نوع اسلحه یی) 13 درصد کاهش داشته است.
ولی تفنگ استثناست. نرخ قتل با تفنگ اصلا بهبود نداشته است. نرخ قتل با تفنگ در سال 2009 تقریبا همانی است که در سال 2000 بود. در همین حال، طی دهه گذشته میزان زخمی شدن (حوادث منجر به جرح) توسط تفنگ افزایشی 20 درصدی داشته و البته دسترسی به اسلحه اتوماتیک هم ساده تر شده است.
ما بیشترین شهروندان مسلح دنیا را داریم. از هر سه امریکایی یک نفر هست که به کس و کارش شلیک شده. هر کسی عقیده خودش را دارد ولی هر کسی آمار و اطلاعاتی از خودش درنمی آورد. گفتن اینکه همه این چیزها ناشی از وضعیت روانی افراد است، بهترین توجیه برای این است که دست به هیچ کاری نزنی. ما نمی توانیم ذهن آسیب دیده مجانینی همچون جیمز هولمز را عوض کنیم، ولی می توانیم قوانین مرتبط با اسلحه را تغییر دهیم.
نظر شما :