مصر، عربستان و ایران
حجتالله جودکی*
اعتماد: سفر مرسی رییسجمهور مصر به عربستان باعث تحلیلهای زیادی در رسانهها شد. قبل از سفر مرسی، روزنامه الشرق الاوسط که وابسته به عربستان سعودی است و به زبان عربی در لندن چاپ میشود با اشاره با این سفر، عکسی از دیدار حسن البناء بنیانگذار اخوان المسلمین و ملک عبدالعزیز، پادشاه وقت عربستان چاپ کرد که در آن، حسن البناء در حال بوسیدن دست ملک عبدالعزیز است. در زیر عکس توضیح داده بود که روابط اخوان و عربستان سعودی تاریخی و عمیق است. این عکس باعث ناراحتی اخوان شد، زیرا به قدر کافی گویا بود و به طور تلویحی اشاره داشت که از کدام منظر روابط اخوان و عربستان تاریخی و عمیق است!؟ در نتیجه آنان قبل از سفر آقای مرسی، مسیر سفر را آنگونه که خواستند، ترسیم کردند و در این کار هم موفق شدند. عربستان در این اثنا با پوشش دادن اخبار سفر مرسی به عربستان از انعکاس خبری تحولات شیعیان در قطیف و دستگیری آقای شیخ نمر جلوگیری کرد و خبر این اعتراضات در میان جنجال خبری سفر مرسی ناپدید شد. همچنین در این سفر عربستان به مرسی فهماند که گرچه روابط اخوان و عربستان آن گونه که ذکر شد تاریخی و عمیق است، اما ایشان مقام دوم را بعد از نظامیان در دل عربستان دارند. از این رو مرسی هم به راحتی قانون لغو مجدد پارلمان توسط دادگاه قانون اساسی را پذیرفت. در این سفر تمام کانالهای ماهوارهیی عربیزبان همسو با عربستان سعودی تلاش کردند تا این نکته را به بینندگان القا کنند که مرسی به جای ایران به عربستان سعودی رفت تا بیننده تحلیل خود را از مسائل موجود در جهان عرب بر این واقعیت استوار کند! به نظر میرسد عربستان برنده سفر اخیر مرسی به این کشور بود. البته شکی نیست که این باخت تاریخی باعث به هوش آمدن اخوانالمسلمین میشود و در نهایت اخوان را از عربستان دور خواهد کرد.مرسی در این سفر دستاورد کمی داشت. وی مطمئن شد فعلا عربستان فشار اقتصادی بر مصر نخواهد آورد. مرسی همچنین از عمق سیاست عربستان آگاه شد و اکنون راحتتر میتواند منویات عربستان را حدس بزند
عربستان اکنون با بزرگترین چالش داخلی روبهرو است. این چالش قیام شیعیان نیست، زیرا ایشان قادرند که اینگونه قیامها را بلافاصله با برچسب «عوامل بیگانه یا ایران» سرکوب کنند. چالش اصلی که باید مد نظر قرار گیرد، تضاد ماهیتی موجود در میان جامعه عربستان است.
اکنون چند دهه است که اشراف عربستان که تعداد ایشان قابل توجه است و از قدرت، ثروت و مکانت ویژه برخوردار هستند، نمیتوانند نظام کهنه موجود در عربستان را تحمل کنند. فرزندان ایشان در غرب طعم شیرینی تحصیل و آزادی را چشیدهاند و اکنون انتظار دارند تا در جامعه خودشان از چنین آزادیهایی و لو محدود برخوردار باشند.
زنان ایشان میخواهند ماشینسواری، اسبسواری، دوچرخهسواری کنند، در میادین ورزشی اظهار وجود کنند، چون تحصیلات عالیه دارند به دنبال کار و شغل مناسب هستند و این چیزی است که وهابیت نمیتواند آن را برتابد و لذا این تضاد روز به روز عریانتر میشود.
گسترش این تضاد باعث کاهش سلطه اقتدارگرایان سعودی شده و آنها را از درگیر شدن با شعیان و دخالت در دیگر کشورها دور خواهد کرد. البته عکس این هم ممکن است و هر گونه حرکت اشتباه شیعیان میتواند طرفین درگیر در آن چالش را موقتا کنار هم جمع کند تا به کمک یکدیگر به قلع و قمع شیعیان بپردازند!
ما در ایران مرتب به این نکته پرداختهایم که وهابیت دشمن اصلی شیعیان است. چشم خود را بر این واقعیت بستهایم که وهابیت اکنون با بزرگترین چالش داخلی روبهرو است که آنان نه شیعه هستند و نه غیرعرب. آنان فرزندان عربستان سعودی و اتفاقا از اشراف این کشور هستند که از درون به مبارزه با نظام کهنه برخاستهاند.
به نظر میرسد این چالش از تضاد بر سر جانشینی تاج و تخت در این کشور به مراتب قویتر است و در صورت گسترش میتواند آینده را به گونه دیگری رقم بزند.
این چالش از درگیری مسلحانه القاعده هم برای محافظهکاران عربستان خطرناکتر است. حتی تحرک احتمالی سه استان زیدینشین که عربستان در اوج قدرت آنها را به خاک کشورش ضمیمه کرده، در مراحل آخر بحران به حساب میآید. حاکمان عربستان به خوبی واقفند که در صورت گسترش جنبش یادشده، همگرایی رسانههای غربی با این آزادیخواهان، بحران را بهشدت عمیق خواهد کرد.
*پژوهشگر تاریخ و کارشناس مسائل خاورمیانه
اعتماد: سفر مرسی رییسجمهور مصر به عربستان باعث تحلیلهای زیادی در رسانهها شد. قبل از سفر مرسی، روزنامه الشرق الاوسط که وابسته به عربستان سعودی است و به زبان عربی در لندن چاپ میشود با اشاره با این سفر، عکسی از دیدار حسن البناء بنیانگذار اخوان المسلمین و ملک عبدالعزیز، پادشاه وقت عربستان چاپ کرد که در آن، حسن البناء در حال بوسیدن دست ملک عبدالعزیز است. در زیر عکس توضیح داده بود که روابط اخوان و عربستان سعودی تاریخی و عمیق است. این عکس باعث ناراحتی اخوان شد، زیرا به قدر کافی گویا بود و به طور تلویحی اشاره داشت که از کدام منظر روابط اخوان و عربستان تاریخی و عمیق است!؟ در نتیجه آنان قبل از سفر آقای مرسی، مسیر سفر را آنگونه که خواستند، ترسیم کردند و در این کار هم موفق شدند. عربستان در این اثنا با پوشش دادن اخبار سفر مرسی به عربستان از انعکاس خبری تحولات شیعیان در قطیف و دستگیری آقای شیخ نمر جلوگیری کرد و خبر این اعتراضات در میان جنجال خبری سفر مرسی ناپدید شد. همچنین در این سفر عربستان به مرسی فهماند که گرچه روابط اخوان و عربستان آن گونه که ذکر شد تاریخی و عمیق است، اما ایشان مقام دوم را بعد از نظامیان در دل عربستان دارند. از این رو مرسی هم به راحتی قانون لغو مجدد پارلمان توسط دادگاه قانون اساسی را پذیرفت. در این سفر تمام کانالهای ماهوارهیی عربیزبان همسو با عربستان سعودی تلاش کردند تا این نکته را به بینندگان القا کنند که مرسی به جای ایران به عربستان سعودی رفت تا بیننده تحلیل خود را از مسائل موجود در جهان عرب بر این واقعیت استوار کند! به نظر میرسد عربستان برنده سفر اخیر مرسی به این کشور بود. البته شکی نیست که این باخت تاریخی باعث به هوش آمدن اخوانالمسلمین میشود و در نهایت اخوان را از عربستان دور خواهد کرد.مرسی در این سفر دستاورد کمی داشت. وی مطمئن شد فعلا عربستان فشار اقتصادی بر مصر نخواهد آورد. مرسی همچنین از عمق سیاست عربستان آگاه شد و اکنون راحتتر میتواند منویات عربستان را حدس بزند
عربستان اکنون با بزرگترین چالش داخلی روبهرو است. این چالش قیام شیعیان نیست، زیرا ایشان قادرند که اینگونه قیامها را بلافاصله با برچسب «عوامل بیگانه یا ایران» سرکوب کنند. چالش اصلی که باید مد نظر قرار گیرد، تضاد ماهیتی موجود در میان جامعه عربستان است.
اکنون چند دهه است که اشراف عربستان که تعداد ایشان قابل توجه است و از قدرت، ثروت و مکانت ویژه برخوردار هستند، نمیتوانند نظام کهنه موجود در عربستان را تحمل کنند. فرزندان ایشان در غرب طعم شیرینی تحصیل و آزادی را چشیدهاند و اکنون انتظار دارند تا در جامعه خودشان از چنین آزادیهایی و لو محدود برخوردار باشند.
زنان ایشان میخواهند ماشینسواری، اسبسواری، دوچرخهسواری کنند، در میادین ورزشی اظهار وجود کنند، چون تحصیلات عالیه دارند به دنبال کار و شغل مناسب هستند و این چیزی است که وهابیت نمیتواند آن را برتابد و لذا این تضاد روز به روز عریانتر میشود.
گسترش این تضاد باعث کاهش سلطه اقتدارگرایان سعودی شده و آنها را از درگیر شدن با شعیان و دخالت در دیگر کشورها دور خواهد کرد. البته عکس این هم ممکن است و هر گونه حرکت اشتباه شیعیان میتواند طرفین درگیر در آن چالش را موقتا کنار هم جمع کند تا به کمک یکدیگر به قلع و قمع شیعیان بپردازند!
ما در ایران مرتب به این نکته پرداختهایم که وهابیت دشمن اصلی شیعیان است. چشم خود را بر این واقعیت بستهایم که وهابیت اکنون با بزرگترین چالش داخلی روبهرو است که آنان نه شیعه هستند و نه غیرعرب. آنان فرزندان عربستان سعودی و اتفاقا از اشراف این کشور هستند که از درون به مبارزه با نظام کهنه برخاستهاند.
به نظر میرسد این چالش از تضاد بر سر جانشینی تاج و تخت در این کشور به مراتب قویتر است و در صورت گسترش میتواند آینده را به گونه دیگری رقم بزند.
این چالش از درگیری مسلحانه القاعده هم برای محافظهکاران عربستان خطرناکتر است. حتی تحرک احتمالی سه استان زیدینشین که عربستان در اوج قدرت آنها را به خاک کشورش ضمیمه کرده، در مراحل آخر بحران به حساب میآید. حاکمان عربستان به خوبی واقفند که در صورت گسترش جنبش یادشده، همگرایی رسانههای غربی با این آزادیخواهان، بحران را بهشدت عمیق خواهد کرد.
*پژوهشگر تاریخ و کارشناس مسائل خاورمیانه
نظر شما :