تاثیر نشستهای بغداد و مسکو بر اقتصاد کشور
از مذاکرات توقع درمان فوری نداشته باشیم
آیا کنفرانس بغداد و مذاکرات ایران با 1+5 تاثیری بر اقتصاد ایران داشته است؟
نمیتوان گفت که این مذاکرات در کوتاه مدت تاثیری بر اقتصاد ایران دارد. اگر شاهد هستیم که به میزان کمی قیمت ارز در ایران بالا و پایین میشود، نمیتوان آن را حمل بر تاثیر مذاکرات بر کل اقتصاد ایران دانست. ضمن آنکه در این مذاکرات طرفین به هیچ توافقی دست پیدا نکردند و برای کنفرانس آتی که قراراست در مسکو برگزار شود، برنامهریزی کردهاند.
به عبارت دیگر باید گفت مذاکراتی که 12 سال طول کشیده است، نمیتوان توقع داشت که 12 روزه پایان بپذیرد. همانطور که خراب کردن طول میکشد، ساختن هم طول میکشد، حتی در برخی موارد ساختن بسیار بیشتر از خراب کردن زمانبر است و این روابطی که به تدریج خدشهدار شده ضرورت دارد که به تدریج دوباره احیاء شود. بنابراین با توجه به تمامی مسائل باید این مذاکرات صورت بگیرد، یعنی تنها بحث امضای توافقنامه نیست، بلکه بحث منافع ملی و دفاع از آن در تمام ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است که باید تعیینکننده مسیر آتی ایران در مذاکرات باشد.
اگر پس از مذاکرات مسکو تصمیم بر کم کردن فشارها و تحریمها بر ایران گرفته شود، در کوتاهمدت و بلند مدت چه تاثیری خواهد داشت؟
مساله تحریمها و تصمیمهایی که یکجانبه یا چند جانبه اتخاذ میشود، به آسانی وضع نشده که به راحتی هم برطرف شود. البته تصمیمهای سیاسی بر آنها تاثیرگذار است. اما واقعیت امر این است که اگر هر کدام از قطعنامههای سازمان ملل را بررسی کنید، خواهید دید که حداقل پنج ماه پیش از تصویب بر روی آن تبادل نظر و کار کردهاند و تصمیم اتحادیه اروپا و یا کنگره امریکا نیز در پروسهای زمانی اتخاذ شده است. در نتیجه اگر تصمیم سیاسی آن هم گرفته شود، روند پیشین آن که جنبه حقوقیاش را در بر میگیرد، زمانبر است. در نهایت باید گفت که نمیتوان برای اقتصاد ایران و رفع تحریمها در کوتاه مدت نظری داد.
نکته دیگری که باید به آن توجه کرد این است که اگرچه رفع تحریمها ممکن است به نفع ایران و حتی کشورهای تحریمکننده هم باشد، اما برخی از این رفع تحریمها متضرر خواهند شد و بنابراین میتوان انتظار داشت که آنها حداکثر تلاش خود را برای تداوم تحریمها بکار برند.
در یک سناریوی واقعی به نظر میرسد که در بهترین شرایط مذاکرات مسکو میتواند قدم دوم باشد، چراکه نشست بغداد قدم اول محسوب شده است. به این دلیل که در نشست بغداد بر ادامه مذاکرات توافق شده، میتوان از آن به عنوان گام مثبتی یاد کرد هر چند که هیچ موضوع محتوایی مورد توافق قرار نگرفته است. اما پیچیدگی مذاکرت و توقعات دو طرف و این دیوار بلند بیاعتمادی شکل گرفته، مانع از رسیدن به توافق میان طرفین در کوتاه مدت خواهد شد که در نهایت این توافق کوتاه مدت هم بتواند بر اقتصاد ایران تاثیرگذار باشد.
آیا میتوان گفت که مساله مذاکرات ایران با 1+5 بیشتر جنبه روانی دارد و اعم از رسیدن به نتیجه یا نرسیدن آن به طور خودکار بر اقتصاد و بیشتر از آن بر سرمایهگذاران داخلی و خارجی تاثیرگذار است؟
موضوع اثرات روانی این مذاکرات قابل توجه است، اما نمیتوان گفت که این مذاکرات تنها جنبه روانی دارد. بدین معنا که مذاکرات 1+5 با ایران یکی از مهمترین مذاکرات بینالمللی است و تبعات آن نیز بر ایران و کشورهای تحریمکننده و کشورهای همسایه ایران و بر روند اقتصادی تولید جهانی حتی قابل اندازه گیری خواهد بود. از سوی دیگر شاهد هستیم که با یک تصمیم بهای نفت در سطح جهان افزایش یا کاهش پیدا میکند. بنابراین تنها اثر روانی ندارد. اما این مساله که در درون جامعه ایران تولید کنندگان و یا فروشندگان کالا و یا خدمات قصد داشته باشند متناسب با مذاکرات 1+5 قیمت کالاهای خود را ارزان یا گران کنند، میتوان به گونهای به جنبه روانی آن تعبیر کرد. اما این موضوع حتی در اقتصاد کلان ایران هم تعیین کننده نیست، به عبارت دیگر مهم است اما تعیین کننده نیست.
پیش بینی شما از وضعیت اقتصادی ایران پیش از مذاکرات مسکو و پس از آن چیست؟
به باور من تا چند ماه آینده یعنی تا زمان انتخابات امریکا تغییر چشمگیری در روند مذاکرات حاصل نخواهد شد و به همین دلیل وضعیت اقتصادی ایران کمتر و بیشتر در سطح وضعیت فعلی ادامه پیدا خواهد کرد. مگر اینکه عامل پیشبینی نشدهای وارد مذاکرات شود. یعنی در شرایط عادی میتوان حدس زد که این مذاکرات اگر به سمت جدی شدن پیش برود، به احتمال زیاد پس از انتخابات امریکا یا در صورتی پیش از انتخابات امریکا ممکن است تغییر چشمگیری کند که نظرسنجیها نشان دهد چه فردی با اختلاف در انتخابات پیروز خواهد شد. بدین معنا که اگر حاصل نظرسنجیها پیروزی یکی از کاندیداها را با اختلافی نشان دهد که به نظر برسد قابل حل نیست، در آن صورت ممکن است روند مذاکرات شکل دیگری به خود بگیرد.
به معنای دیگر میتوان گفت مذاکرات فنی، تماسهای ایران و آژانس، همکاریها، فشارهای سیاسی اقتصادی و روانی ادامه پیدا خواهد کرد و سپس به تدریج متناسب با ارزیابی از انتخابات امریکا این نتایج ممکن است تحت الشعاع قرار بگیرد. این تحلیل به این معنا نیست که امریکاییها تعیین کننده این مذاکراتند، بلکه مقامات امریکایی تحت تاثیر نتیجه انتخابات موضع خود را در رابطه با مساله هستهای ایران مطرح میکنند.
جدای از تاثیر مسائل بینالمللی بر اقتصاد ایران، اوضاع داخلی در ایران را چگونه ارزیابی میکنید، آیا در این چند سال اخیر که اوضاع اقتصادی ایران با توجه به فشار تحریمها در حالت بحرانی قرار دارد، هیچ راهکاری برای برونرفت از مشکلات اقتصادی ارائه شده است؟
راهکاری که به عنوان یک استراتژی مطرح شده باشد، من به یاد نمیآورم. اما در طی این مدت از یک سو دولت سعی کرده تا نفت خود را بفروشد و نیازهای جامعه را تامین کند و هم بخش خصوصی با مسائل و مشکلات زیاد و با هزینههای بالاتر به کار خود ادامه داده است. بدین معنا که مقاومت دولت، بخش خصوصی و جامعه ایران سبب شده تا جامعه ولو با هزینه بالاتر با بخشی از مسائل تحریم مقابله کند. اما نکته دیگر این است، آنچه در توسعه اقتصادی کشور باید مدنظر قرار بگیرد، بحث ضرر عدم النفع است، یعنی آنچه خواهان آن بودیم خریداری کرده و آنچه را که قصد فروش آن را داشتیم فروختهایم، یک بخش مساله است. در حالی که سرمایهگذاری بخشهایی که به توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور کمک میکند، تکنولوژیهای پیشرفته، ورود سرمایه برای پاسخگویی به نیازهای یک جامعه مدرن به تعویق افتاده است و قاعدتا باید زیان عدم النفع در جایی محاسبه شود. اما این مساله که آیا راهکار خاصی برای برون رفت از این مشکلات ارائه شده باشد، من حضور ذهن ندارم، چراکه این مساله یک بعد سیاسی، بعد حقوقی و بعد اقتصادی دارد. شاید بتوان گفت که ایران بعد اقتصادی آن را در جهت تامین مایحتاج پشتسر گذاشته، اما در ارتباط با سرمایهگذاریهای جدیدی که در جوامع دیگر منجر به جهشهای اقتصادی میشود، ایران در این موارد محدودیتهایی دارد.
تهیهکننده: تحریریه دیپلماسی ایرانی/14
نظر شما :