مجله هفته/ بدنامی کالاهای چینی در ایران جنبه سیاسی دارد

۲۶ اسفند ۱۳۹۰ | ۱۹:۲۱ کد : ۱۸۹۸۹۹۸ اخبار اصلی
اسدالله عسگر اولادی رئیس اتاق ایران و چین که حدود دو ماه پیش با هشدار در مورد احتمال بروز قحطی در ایران به چهره اول مطبوعات تبدیل شد، حالا به دفاع از واردات چینی پرداخته و صفت بی کیفیتی و بنجلی را لایق آنها ندانسته و در عوض کالاهای ترکیه ای را مورد حمله قرار داده است.
مجله هفته/ بدنامی کالاهای چینی در ایران جنبه سیاسی دارد
 دیپلماسی ایرانی: این مرد کهنه کار که می گویند نبض بازار را خوب می شناسند و می خواند و طی سه دهه گذشته حضوری دائم و اثرگذار در بازار ایران داشته، معتقد است که بی کیفیت بودن کالاهای چینی یک شائبه است که از طرف غربی ها و با هدف خراب کردن رابطه خوب ایران و چین مطرح می شود.

اظهارنظرهای او بطور حتم بر روند بازار و خط و ربط های آن تاثیرگذار خواهد بود؛ چنانکه تاکنون چنین بوده و ابراز نگرانی معروف او در مورد احتمال وقوع قحطی در کشور پس از صعود ناگهانی نرخ دلار و سکه، باعث شد تا سیل جمعیت روانه فروشگاه ها و سوپرمارکت ها شوند و برای قحطی احتمالی آینده آذوقه تهیه کنند!

اسدالله عسگر اولادی بواسطه تجربه و سوابق اقتصادی و تجاری اش در آن یکی دو روزی که بر تیتر روزنامه ها نشسته بود، می رفت که حکم یوسف را پیدا کند ولی خیلی زود حرفش را پس گرفت و از مردم بابت بکار بردن اصطلاح "قحطی" (برای تشریح وضعیت پیش رو) پوزش خواست.

چند روز پیش سایتی به نام زندگی، گفتگویی با این مرد رند بازار انجام داد و این بار اظهارات او درباره روابط اقتصادی ایران و چین بود که مورد توجه قرار گرفت. درحالی که شعارهای ضد چین و تمایلات ترک پسند جامعه ایرانی به دلیل نحوه واردات از این کشورها رو به افزایش گذاشته است، عسگر اولادی جای این دو کاراکتر را جابجا کرده و کوشیده است ذهنیت قاطبه مردم را که از کالاهای چینی می نالند و جنس های ترک را برتر می دانند، تغییر دهد و این ذهنیت را ناشی از تبلیغات بیرونی و فضاسازی های سیاسی معرفی کند.

او در پاسخ به سوال خبرنگار این مجله اینترنتی که پرسیده است "شما که رییس اتاق بازرگانی ایران و چین هستید، بگویید چرا عمده کالاهایی که از چین وارد می شود بی کیفیت است؟" اینطور جواب داده است: "این صرفا «یک حرف» است که بر زبان‌ها افتاده. واقعیت این گونه نیست. واقعیت این است که هم‌اکنون کالاهایی که از کشورهایی مثل ترکیه و ویتنام وارد کشور می‌شود، کیفیت شان خیلی پست تر از کالاهای چینی است."

بخشی از پرسش و پاسخ های ردوبدل شده با این چهره شناخته شده بازار ایران عینا در اینجا نقل می شود:
 

خبرنگار: خریداران معتقدند کالاهای چینی بنجل است؟

عسگر اولادی: باید دید چند درصد از کالاها در «دست مردم» قرار می‌گیرد. ما هم‌اکنون 5/4 میلیارد دلار کالای مصرفی چینی وارد کشور می‌کنیم. از این میزان، حجم کالایی که در کف بازار در دست مردم قرار می‌گیرد، سه درصد هم نمی‌شود. یعنی اگر هم‌اکنون شما کیف و کفش، پارچه و لباس، اسباب بازی و ابزار برقی مثل لامپ چینی که کم کیفیت هستند را از بازار جمع کنید، مجموعا سه درصد از کل کالاهای مصرفی وارداتی چینی به کشور را تشکیل می‌دهد. این در شرایطی است که اگر حجم کالاهای وارداتی از ترکیه را در نظر بگیریم، حجم کالاهای بی‌کیفیت وارداتی از آن رقم، بیش از 10 درصد است و به عبارتی بیش از 10 درصد کالاهای وارداتی از ترکیه بی‌کیفیت هستند. پس چرا در مورد این کشور و کالاهای وارداتی‌اش، «حرف و حدیثی» نیست؟!
 

پس علت حرف و حدیثی که در مورد کالاهای چینی وجود دارد، چیست؟

به اعتقاد من، بدنامی چینی‌ها کمی «سیاسی» است. ما در برابر «اخم غربی»‌ها، «لبخند چینی»‌ها را پذیرفته‌ایم. حال در برابر این لبخند، آنها واکنش نشان می‌دهند و نمی‌خواهند که ما از چین کالا وارد کنیم. انعکاس آن هم این می‌شود که «کالای چینی بی‌کیفیت است.»غربی‌ها به هر شکلی که برایشان ممکن است، «سم» وارد رابطه ایران و چین می‌کنند.
 

یعنی شما می گوید که این نظر که کالای چینی بنجل کار غرب است؟

آنها می خواهند رابطه ما چین را خراب کنند از هر طریق که بشود؛ بنابراین جنگ رسانه ای راه انداخته اند در حالی که چین یکی از صادر کنندگان بزرگ کالا به غرب است. البته من نمی‌گویم که کالای متوسط چینی وجود ندارد اما گمرکات ما هم‌اکنون با دقت از ورود کالایی که دارای استاندارد مورد قبول ایران نیست، جلوگیری می‌کند؛ بنابراین وقتی برای مثال یک محموله از کالای چینی وارد بندر می‌شود و بندر به آن اجازه ورود نمی‌دهد، راه برگشت به چین را در پیش می‌گیرد، غافل از اینکه قاچاقچیان در کمین‌گاه‌های خود، کمین گرفته اند و کالا را داخل می‌کنند. روندی که از کنترل همه خارج است و در مورد کالاهای بی‌کیفیت وارداتی از ترکیه و ویتنام هم تکرار می‌شود و به اسم «چینی» تمام می‌شود. در حال حاضر از پنج کشور کالای غیرمجاز داخل می‌شود. ترکیه، ویتنام، تایوان، مالزی و چین. اما تمام کالاهای بی کیفیت این کشورها به اسم چین تمام می شود.در واقع از بین این همه، «چین» به خاطر مسائل سیاسی، بدنامی بقیه را می‌کشد اگرچه در رتبه اول این دسته بندی قرار ندارد، اما وقتی وارد بازار می‌شویم، هر کالای بی‌کیفیتی را چینی لقب می‌دهند. در حالی که برای مثال در قفسه دیگر یک فروشگاه، کالای ترک هم به فروش می‌رسد، اما مغازه دار نمی‌گوید که «این ترک است» زیرا خودش کالا را از ترکیه وارد کرده و در حقیقت پای خودش در این بین، گیر است.
 

قیمت تمام شده کالاهای چینی با قیمت تمام شده کالاها در ایران چه تفاوتی دارد؟

چین در حال حاضر بیش از یک هزار میلیارد دلار صادرات به اقصی نقاط دنیا دارد. این کشور با کیفیت‌ترین کالاهای خود را به اروپای غربی و آمریکا می‌دهد و به ما هم می‌دهد. برای مثال یک جفت کفش چینی در فروشگاه‌های ایتالیا، یک هزار دلار به فروش می‌رسد. چین از آن نوع کفش به ما هم می‌دهد، اما در مقابل به تناسب بازار، کفش «یک دلاری» نیز در اختیار ما می‌گذارد.بر این اساس، پرسش ما از دولتمان این است که «چرا چین کالاهای خوب خود را هم ارزان تمام می‌کند» و در حال حاضر حتی کالاهای درجه یک چینی هم از کالاهای ما ارزان تر تمام می‌شود. بیاییم این موضوع را بررسی کنیم.
 

شما چه نوع کالایی از چین وارد می کنید؟

ما هرگز کالای بی‌کیفیت از چین نمی‌خریم. کالای بی‌کیفیت را قاچاقچی‌ها وارد کشور می‌کنند که مسئولان باید جلوی این موضوع را بگیرند. کالاها ابتدا وارد مبادی رسمی می‌شوند، اما آن قدر موانع گمرکی بر سر راه تاجران وجود دارد که این کالاها، دوباره خارج می‌شوند و از مبادی غیررسمی برمی‌گردند...
 

پس به اعتقاد شما، بی‌کیفیت بودن کالاهای چینی صرفا یک شائبه است ؟

دقیقا. این را هم در نظر بگیرید که برای مثال هم‌اکنون در اروپا کالای مراکشی وجود دارد. حال اگر اروپا از توزیع آن کالاها جلوگیری کند، می‌بینیم که این کالاهای بی‌کیفیت از مبادی رسمی و غیررسمی وارد ایران می‌شوند. از سوی دیگر، مگر در فروشگاه‌ها و حراجی کشورهایی مثل آلمان و انگلیس، کالای بی‌کیفیت که به نصف قیمت فروخته می‌شود، دیده نمی‌شود؟ پس باز هم باید پرسید که چرا به شائبه بی‌کیفیت بودن کالاهای چینی از داخل و خارج دامن زده می‌شود؟!
 

بنابراین، شما معتقدید که در حال حاضر همه کالاهای بی‌کیفیت چینی به صورت غیرمجاز وارد کشور می‌شوند.

بهتر است بگوییم 80 تا 90 درصد...


نظر شما :