ایران،فلسطین را به حاشیه راند؟
مساله صلح در خاورمیانه تحت تاثیر بهار عربی و پرونده هسته ای ایران قرار گرفته است
خبرآنلاین:در چهارده ماه گذشته که بهارهای عربی خاورمیانه را درهم نوردیده است و تنش میان رژیم صهیونیستی و ایران بر سر پرونده هسته ای تهران افزایش یافته است، ماجرای فلسطین و صلح در خاورمیانه به حاشیه رانده شده و بیشتر به کودکی یتیم می ماند. فلسطین که از نظر سیاست داخلی هم سالها نفاق و اختلاف را تجربه کرده در گفتگو و مذاکره با رژیم صهیونیستی هم بن بست را تجربه می کند . به نظر می رسد که دولت فلسطین هم به حاشیه رانده شده و نگران سرنوشت مردم خود است. تشکیلات خودگردان بیم این را دارد که مبادا مردم سرخورده از انتظار برای برقراری صلح دست به خشونت و مبارزه مسلحانه ببرند. سلمان فیاض نخست وزیر تشکیلات خودگردان فلسطین اخیرا در یک گفتگوی مطبوعاتی در این خصوص گفته بود: بزرگترین چالشی که با آن روبه رو هستیم ، تبعات مستقیم بهار عربی است که در آن احساس نارضایتی از سیاست داخلی به مثابه یک ویروس پخش می شود. ایالات متحده سال انتخابات را می گذراند و فلسطین چندان دغدغه دولتمردان و سیاستمداران این کشور نیست. اروپا نیز روزهای بحران اقتصادی را پشت سر می گذارد و باز هم این ما فلسطینی ها هستیم که در حاشیه قرار گرفته ایم.
در چند دهه گذشته ماجرای فلسین و اسرائیل همواره در راس امور بوده است . فلسطینی ها سالها با رژیم صهیونیستی اشغال گر برای به دست آوردن هویت ملی و بازاحیای اعتبار از دست رفته خود جنگیدند. باراک اوباما چهل و چهارمین رئیس جمهوری امریکا هم در حالی به کاخ سفید پا گذاشت که تشکیل کشور مستقل فلسطین در کرانه باختری و نوار غزه را اصلی ترین ستون برای میز مذاکرات خوانده بود. اما زمانی که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی هفته گذشته به واشنگتن رفت محور کلام او در دیدار با مقام های امریکایی، ایران بود و حتی در آیپک هم در خصوص تهران و پرونده هسته ای این کشور بیشتر سخن گفت تا فلسطین.
در منطقه بهار عربی فرصت طلایی را برای بازطرح مساله فلسطین ایجاد کرد. مصری هایی که آزادی را تجربه می کنند به راحتی و در حالی که زیر سایه حسنی مبارک اسرائیل دوست نیستند می توانند عقاید ضدصهیونیستی خود را مطرح کنند. ظاهر این مساله شاید به نفع فلسطینی ها باشد اما حقیقت امر این است که بهار عربی و تبعات آن کار را برای دولتمردان فلسطینی سخت کرده است . تشکیلات خودگردان فلسطین دیگر آن طور که باید و شاید محبوبیت ندارد و جای خود را به حماس بخشیده است . حماس نیز گرفتارهای خاص خود را دارد و وادار به موضع گیری در قبال تحولات سوریه و تخلیه دفتر خود در دمشق شده است .
این داستان ها دست به دست هم دادند تا آنها که می خواستند در کنار اسرائیل اشغالگر حداقل برای خود سرزمینی دست و پا کنند با مشکلات عدیده دست و پنجه نرم کنند. شش ماه پیش ، زمانی که تشکیات خودگردان فلسطین بحث استقلال یکجانبه را در سازمان ملل مطرح کرده و حماس هم با تبادل اسرای فلسطینی با گلعاد شالیط سربازاسرائیلی در بند موافقت کرد، همگان از خوش بینی در فضای مذاکرات و برون رفت از بن بست و یکنواختی سخن گفتند. اما اکنون که فرصت ها برای تشکیل دو کشور مستقل در کنار هم از میان رفته و تلاش ها برای به کرسی نشاندن حرف فلسطین در سازمان ملل هم متوقف شده است به نظر می رسد که هیچ گونه جایگزینی برای این مذاکرات وجود نداشته باشد.
محمود عباس رهبر تشکیلات خودگردان فلسطین که به عدم توانایی در تصمیم گیری شهرت دارد نمی داند که مابقی مسیر را چطور پیش ببرد. او و تیم خود از چند ماه پیش تاکنون تمام وقت خود را صرف نوشتن نامه ای کرده اند که در آن دلایل خود را برای مخالف صلح خواندن نتانیاهو برشمارند. او قرار است یک رونوشت از این نامه را در اختیار امریکا و اروپا هم قرار دهد.در جبهه غرب اما همگان به این نتیجه رسیده اند که حق با محمود عباس است و نتانیاهو با ادامه دادن روند شهرک سازی در حقیقت عدم تمایل خود به مذاکرات را به تصویر کشیده است . البته در جبهه مقابل همین اروپایی ها نسبت به ابومازن هم حس خوبی ندارند و معتقدند وی به عدم توانایی خود در کنترل اوضاع در شرایط خیزش های عمومی در فلسطین واقف است. البته بهار عربی تنها ابومازن را در گرداب ناتوانی گرفتار نکرده بلکه اسرائیلی ها نیز اعتقاد دارند که خیزش های عمومی در کشورهای اسلامی شرایط را برای مذاکره با فلسطین برای آنها نیز سخت کرده است .
جمع دیگری از تحلیل گران نیز ادعا می کنند که خیزش های عربی در حقیقت احتمال ناآرامی ها در کرانه باختری و خیزش علیه تشکیلات خودگردان فلسطین و اسرائیل به شکل همزمان را افزایش داده است . بر همین اساس در چند ماه اخیر میزان حملات خمپاره ای از کرانه باختری به خاک سرزمین های اشغالی هم افزایش چشمگیری داشته است.
بن بست در مذاکره با اسرائیل در نهایت اهرمی شد که عباس را به سمت مصالحه با حماس پیش برد. البته این روزها حال و هوای حماس هم چندان بویی از اتحاد داخلی را به مشام نمی رساند و به نظر می رسد که در سطح حاکمیت این جنبش هم اختلاف هایی بر سر مسائل منطقه ای و داخلی و مذاکره با تشکیلات خودگردان فلسطین وجود دارد .
خالد مشعل که همگی وی را رهبر سیاسی حماس می دانند چندی پیش با نخست وزیر ابومازن در دولت موقت موافقت کرد. این در حالی است که هم حزبی های وی در نوار غزه به خودمختاری او در این پرونده اعتراض کرده و وی را به اتخاذ تصمیم های فردی متهم کردند. بر همین اساس تعداد اندکی از فلسطینی ها هستند که دورنمای نزدیکی برای صلح قائل اند و اعتقاد دارند که تا صلح راه چندانی نمانده است.
اوضاع زندگی در کرانه باختری به هیچ وجه مساعد نیست. رشد اقصتصادی از ده درصد به 5 درصد در سال 2011 نزول داشته و نرخ بیکاری هم افزایش چشمگیری داشته است . دولت در پرداخت بدهی های خود به کمپانی های خصوصی هنوز ناتوان است هیچ منبع درامدی برای حصول این ارقام ندارد. سلام فیاض نخست وزیر تسکیلات خودگردان فلسطین به صراحت اعلام کرده که در صورت ادامه این روند و عدم تعهد کشورهای کمک کننده به فلسطین به پرداخت وعده های مالی او نیز در نشست بروکسل در ماه جاری شرکت نخواهد کرد. وی در این خصوص می گوید: ما در حال تجربه بحران مالی هستیم و این در حالی ست که به کمک در این خصوص نیاز داریم. باید به مسائل امنیتی ما توجه شود و ارتش اسرائیل هم دست از اعمال خشونت علیه ساکنان کرانه باختری بردارد . اقدام های این ارتش هم خطرناک و هم اشتباه است . نظامیان اسرائیلی نمی دانند که با این حرکات در حال از کنترل خارج کردن اوضاع هستند.
نیویورک تایمز 7 مارس
در چند دهه گذشته ماجرای فلسین و اسرائیل همواره در راس امور بوده است . فلسطینی ها سالها با رژیم صهیونیستی اشغال گر برای به دست آوردن هویت ملی و بازاحیای اعتبار از دست رفته خود جنگیدند. باراک اوباما چهل و چهارمین رئیس جمهوری امریکا هم در حالی به کاخ سفید پا گذاشت که تشکیل کشور مستقل فلسطین در کرانه باختری و نوار غزه را اصلی ترین ستون برای میز مذاکرات خوانده بود. اما زمانی که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی هفته گذشته به واشنگتن رفت محور کلام او در دیدار با مقام های امریکایی، ایران بود و حتی در آیپک هم در خصوص تهران و پرونده هسته ای این کشور بیشتر سخن گفت تا فلسطین.
در منطقه بهار عربی فرصت طلایی را برای بازطرح مساله فلسطین ایجاد کرد. مصری هایی که آزادی را تجربه می کنند به راحتی و در حالی که زیر سایه حسنی مبارک اسرائیل دوست نیستند می توانند عقاید ضدصهیونیستی خود را مطرح کنند. ظاهر این مساله شاید به نفع فلسطینی ها باشد اما حقیقت امر این است که بهار عربی و تبعات آن کار را برای دولتمردان فلسطینی سخت کرده است . تشکیلات خودگردان فلسطین دیگر آن طور که باید و شاید محبوبیت ندارد و جای خود را به حماس بخشیده است . حماس نیز گرفتارهای خاص خود را دارد و وادار به موضع گیری در قبال تحولات سوریه و تخلیه دفتر خود در دمشق شده است .
این داستان ها دست به دست هم دادند تا آنها که می خواستند در کنار اسرائیل اشغالگر حداقل برای خود سرزمینی دست و پا کنند با مشکلات عدیده دست و پنجه نرم کنند. شش ماه پیش ، زمانی که تشکیات خودگردان فلسطین بحث استقلال یکجانبه را در سازمان ملل مطرح کرده و حماس هم با تبادل اسرای فلسطینی با گلعاد شالیط سربازاسرائیلی در بند موافقت کرد، همگان از خوش بینی در فضای مذاکرات و برون رفت از بن بست و یکنواختی سخن گفتند. اما اکنون که فرصت ها برای تشکیل دو کشور مستقل در کنار هم از میان رفته و تلاش ها برای به کرسی نشاندن حرف فلسطین در سازمان ملل هم متوقف شده است به نظر می رسد که هیچ گونه جایگزینی برای این مذاکرات وجود نداشته باشد.
محمود عباس رهبر تشکیلات خودگردان فلسطین که به عدم توانایی در تصمیم گیری شهرت دارد نمی داند که مابقی مسیر را چطور پیش ببرد. او و تیم خود از چند ماه پیش تاکنون تمام وقت خود را صرف نوشتن نامه ای کرده اند که در آن دلایل خود را برای مخالف صلح خواندن نتانیاهو برشمارند. او قرار است یک رونوشت از این نامه را در اختیار امریکا و اروپا هم قرار دهد.در جبهه غرب اما همگان به این نتیجه رسیده اند که حق با محمود عباس است و نتانیاهو با ادامه دادن روند شهرک سازی در حقیقت عدم تمایل خود به مذاکرات را به تصویر کشیده است . البته در جبهه مقابل همین اروپایی ها نسبت به ابومازن هم حس خوبی ندارند و معتقدند وی به عدم توانایی خود در کنترل اوضاع در شرایط خیزش های عمومی در فلسطین واقف است. البته بهار عربی تنها ابومازن را در گرداب ناتوانی گرفتار نکرده بلکه اسرائیلی ها نیز اعتقاد دارند که خیزش های عمومی در کشورهای اسلامی شرایط را برای مذاکره با فلسطین برای آنها نیز سخت کرده است .
جمع دیگری از تحلیل گران نیز ادعا می کنند که خیزش های عربی در حقیقت احتمال ناآرامی ها در کرانه باختری و خیزش علیه تشکیلات خودگردان فلسطین و اسرائیل به شکل همزمان را افزایش داده است . بر همین اساس در چند ماه اخیر میزان حملات خمپاره ای از کرانه باختری به خاک سرزمین های اشغالی هم افزایش چشمگیری داشته است.
بن بست در مذاکره با اسرائیل در نهایت اهرمی شد که عباس را به سمت مصالحه با حماس پیش برد. البته این روزها حال و هوای حماس هم چندان بویی از اتحاد داخلی را به مشام نمی رساند و به نظر می رسد که در سطح حاکمیت این جنبش هم اختلاف هایی بر سر مسائل منطقه ای و داخلی و مذاکره با تشکیلات خودگردان فلسطین وجود دارد .
خالد مشعل که همگی وی را رهبر سیاسی حماس می دانند چندی پیش با نخست وزیر ابومازن در دولت موقت موافقت کرد. این در حالی است که هم حزبی های وی در نوار غزه به خودمختاری او در این پرونده اعتراض کرده و وی را به اتخاذ تصمیم های فردی متهم کردند. بر همین اساس تعداد اندکی از فلسطینی ها هستند که دورنمای نزدیکی برای صلح قائل اند و اعتقاد دارند که تا صلح راه چندانی نمانده است.
اوضاع زندگی در کرانه باختری به هیچ وجه مساعد نیست. رشد اقصتصادی از ده درصد به 5 درصد در سال 2011 نزول داشته و نرخ بیکاری هم افزایش چشمگیری داشته است . دولت در پرداخت بدهی های خود به کمپانی های خصوصی هنوز ناتوان است هیچ منبع درامدی برای حصول این ارقام ندارد. سلام فیاض نخست وزیر تسکیلات خودگردان فلسطین به صراحت اعلام کرده که در صورت ادامه این روند و عدم تعهد کشورهای کمک کننده به فلسطین به پرداخت وعده های مالی او نیز در نشست بروکسل در ماه جاری شرکت نخواهد کرد. وی در این خصوص می گوید: ما در حال تجربه بحران مالی هستیم و این در حالی ست که به کمک در این خصوص نیاز داریم. باید به مسائل امنیتی ما توجه شود و ارتش اسرائیل هم دست از اعمال خشونت علیه ساکنان کرانه باختری بردارد . اقدام های این ارتش هم خطرناک و هم اشتباه است . نظامیان اسرائیلی نمی دانند که با این حرکات در حال از کنترل خارج کردن اوضاع هستند.
نیویورک تایمز 7 مارس
نظر شما :