افشای مدارک جدیدی از بمبگذاریهای هند و تایلند
هرچند وقوع انفجارهای اخیر در دهلی نو و سپس تایلند، موجب شکلگیری جوی ضدایرانی در میان رسانههای غربی و صهیونیستی شد و مقامات رژیم صهیونیستی در رأس همه آنها، جمهوری اسلامی ایران را هدف اتهامات خود قرار دادند، اسناد جدیدی که از این وقایع منتشر شده، دروغ بودن این ادعاها را نشان میدهد.
به گزارش «تابناک»، پس از وقوع انفجار در دهلی نو، مقامات رژیم صهیونیستی با طرح این ادعا که نوع بمب و نحوه انجام عملیات، مشابه عملیاتهای ترور دانشمندان هستهای ایران بوده است، ایران را به تلاش برای انتقامگیری متهم کردند.
همچنین وقوع این انفجار در سالگرد شهادت عماد مغنیه، موجب شد از دست داشتن نیروهای حزب الله لبنان در این انفجار سخن به میان بیاید. با این حال، نگاهی دقیقتر به این ماجرا، از توطئه رژیم صهیونیستی علیه ایران پرده برمیدارد.
نخستین نکته در این باره، درست نبودن ادعای مشابه بودن انفجارهاست؛ هر چند در بررسیهای اولیه پلیس هند، برآور شد که بمب به کار رفته حاوی 250 تا 300 گرم ماده منفجره بوده (مشابه ترورهای رخ داده در ایران)، پس از آزمایشها، این میزان نزدیک 200 تا 250 گرم اعلام شد.
در این باره باید گفت که بمبهایی با این میزان ماده منفجره، تأثیر مخرب زیادی ندارند و میتوان به انفجار رخ داده در جلوی دادگاه عالی هند در می 2011 اشاره کرد که حتی به اتومبیلی که در آن جاسازی شده بود، آسیب جدی نرساند.
بنا بر این گزارش، درباره انفجار اخیر در مقابل سفارت رژیم صهیونیستی نیز مدارک پلیس هند نشان میدهد، آسیب وارد آمده به خودروی سفیر نه به دلیل انفجار، بلکه به سبب آتش سوزی ناشی از آن بوده است.
در عین حال، اگر این بمب با گلولههای انفجاری فلزی، میخ و یا شیشه پر شده بود، یا اگر زیر مخزن بنزین و یا درِ طرف مسافر نصب میشد، میتوانست به همسر سفیر آسیب جدی وارد کرده یا حتی موجب مرگ او شود؛ اما پلیس هند گزارش داده که این بمب حاوی چنین موادی نبوده و در عقب خودرو نصب شده است؛ یعنی جایی که کمترین آسیب را به راننده یا مسافر وارد کند.
افزون بر این، «یشوشا کورن»، همسر سفیر در تحقیقات به پلیس هند گفته است از زمانی که وی حس کرد، ضربهای به عقب خودرو وارد شده و سپس موتورسوار را در آینه در حال فرار دیده و تا هنگامی که بمب منفجر شده بین سی تا چهل ثانیه طول کشیده است.
این در حالی است که زمان معمول برای عمل کردن این نوع بمبها (مانند آنچه در ایران رخ داد) نزدیک ده ثانیه است؛ یعنی تنها زمان کافی برای موتورسوار تا بتواند خود را از صحنه دور کند؛ این بدان معناست که گویا، بمبگذار دهلی نو میخواسته زمان کافی به سرنشینان خودرو بدهد تا بتوانند به راحتی از آن بیرون آیند!
با این حال، انفجار رخ داده به قدری خفیف بوده که حتی با وجود خارج نشدن کورن از خودرو، تنها آسیبهایی سطحی به وی وارد شده و خود مقامات رژیم صهیونیستی نیز سطحی بودن جراحات وی را تأیید کردهاند.
از سوی دیگر، آنچه به عنوان دستاویزی از سوی رژیم صهیونیستی درباره انفجارها مورد استفاده قرار گرفت، ادعای مشابهت انفجار دهلی نو با بمب خنثی شده در تفلیس و نیز انفجارهای رخ داده در بانکوک بود؛ برای نمونه، «موشه یالون»، معاون نخست وزیر رژیم صهیونیستی ادعا کرد: «الگوی به کار رفته همان است؛ همان بمب، همان لابراتوار و همان کارخانه».
درباره تفلیس نیز باید گفت که در گزارشهای منتشره از سوی مقامات گرجی، بمب خنثی شده، یک نارنجک بوده که در کیسهای پلاستیکی قرار داشته و زیر خودرو انداخته شده است؛ به عبارت دیگر، این طرح ترور هیچ مشابهتی با مورد دهلی نو نداشته است.
این گزارش میافزاید، درباره انفجار بانکوک نیز که در آن دو بمب مغناطیسی، اتفاقی در یک خانه منفجر شدند، مدارک منتشره از سوی پلیس تایلند، نشان میدهد که میزان ماده انفجاری به کار رفته در آن، بیشتر از بمب منفجر شده در دهلی نو بوده و در آن گلوله انفجاری نیز به کار رفته است؛ نکته جالبتر آنکه زمان آنها، کمتر از حد معمول (پنج ثانیه) بوده است.
افزون بر این، حتی اگر بپذیریم افراد بازداشت شده در بانکوک دارای پاسپورت ایرانی بوده اند، سوابق آنها، به ویژه انجام اقدامات خلاف اخلاق در تایلند، بیش از آنکه مؤید دست داشتن جمهوری اسلامی ایران و یا حزب الله باشد، این فرضیه را که این افراد ـ همچون قاتلان دانشمندان هستهای ایران ـ از سوی رژیم صهیونیستی اجیر شده باشند، تقویت میکند.
این شواهد و مدارک در کنار آنچه پیش از این درباره آگاهی پیشین مقامات رژیم صهیونیستی از انفجارهای دهلی نو در «تابناک» منتشر شد، آشکارا از توطئه رژیم صهیونیستی برای تخریب وجهه ایران در افکار عمومی بین المللی و اعمال فشار بر کشورمان حکایت دارد؛ توطئهای که البته چندان هوشمندانه طراحی نشده است!
به گزارش «تابناک»، پس از وقوع انفجار در دهلی نو، مقامات رژیم صهیونیستی با طرح این ادعا که نوع بمب و نحوه انجام عملیات، مشابه عملیاتهای ترور دانشمندان هستهای ایران بوده است، ایران را به تلاش برای انتقامگیری متهم کردند.
همچنین وقوع این انفجار در سالگرد شهادت عماد مغنیه، موجب شد از دست داشتن نیروهای حزب الله لبنان در این انفجار سخن به میان بیاید. با این حال، نگاهی دقیقتر به این ماجرا، از توطئه رژیم صهیونیستی علیه ایران پرده برمیدارد.
نخستین نکته در این باره، درست نبودن ادعای مشابه بودن انفجارهاست؛ هر چند در بررسیهای اولیه پلیس هند، برآور شد که بمب به کار رفته حاوی 250 تا 300 گرم ماده منفجره بوده (مشابه ترورهای رخ داده در ایران)، پس از آزمایشها، این میزان نزدیک 200 تا 250 گرم اعلام شد.
در این باره باید گفت که بمبهایی با این میزان ماده منفجره، تأثیر مخرب زیادی ندارند و میتوان به انفجار رخ داده در جلوی دادگاه عالی هند در می 2011 اشاره کرد که حتی به اتومبیلی که در آن جاسازی شده بود، آسیب جدی نرساند.
بنا بر این گزارش، درباره انفجار اخیر در مقابل سفارت رژیم صهیونیستی نیز مدارک پلیس هند نشان میدهد، آسیب وارد آمده به خودروی سفیر نه به دلیل انفجار، بلکه به سبب آتش سوزی ناشی از آن بوده است.
در عین حال، اگر این بمب با گلولههای انفجاری فلزی، میخ و یا شیشه پر شده بود، یا اگر زیر مخزن بنزین و یا درِ طرف مسافر نصب میشد، میتوانست به همسر سفیر آسیب جدی وارد کرده یا حتی موجب مرگ او شود؛ اما پلیس هند گزارش داده که این بمب حاوی چنین موادی نبوده و در عقب خودرو نصب شده است؛ یعنی جایی که کمترین آسیب را به راننده یا مسافر وارد کند.
افزون بر این، «یشوشا کورن»، همسر سفیر در تحقیقات به پلیس هند گفته است از زمانی که وی حس کرد، ضربهای به عقب خودرو وارد شده و سپس موتورسوار را در آینه در حال فرار دیده و تا هنگامی که بمب منفجر شده بین سی تا چهل ثانیه طول کشیده است.
این در حالی است که زمان معمول برای عمل کردن این نوع بمبها (مانند آنچه در ایران رخ داد) نزدیک ده ثانیه است؛ یعنی تنها زمان کافی برای موتورسوار تا بتواند خود را از صحنه دور کند؛ این بدان معناست که گویا، بمبگذار دهلی نو میخواسته زمان کافی به سرنشینان خودرو بدهد تا بتوانند به راحتی از آن بیرون آیند!
با این حال، انفجار رخ داده به قدری خفیف بوده که حتی با وجود خارج نشدن کورن از خودرو، تنها آسیبهایی سطحی به وی وارد شده و خود مقامات رژیم صهیونیستی نیز سطحی بودن جراحات وی را تأیید کردهاند.
از سوی دیگر، آنچه به عنوان دستاویزی از سوی رژیم صهیونیستی درباره انفجارها مورد استفاده قرار گرفت، ادعای مشابهت انفجار دهلی نو با بمب خنثی شده در تفلیس و نیز انفجارهای رخ داده در بانکوک بود؛ برای نمونه، «موشه یالون»، معاون نخست وزیر رژیم صهیونیستی ادعا کرد: «الگوی به کار رفته همان است؛ همان بمب، همان لابراتوار و همان کارخانه».
درباره تفلیس نیز باید گفت که در گزارشهای منتشره از سوی مقامات گرجی، بمب خنثی شده، یک نارنجک بوده که در کیسهای پلاستیکی قرار داشته و زیر خودرو انداخته شده است؛ به عبارت دیگر، این طرح ترور هیچ مشابهتی با مورد دهلی نو نداشته است.
این گزارش میافزاید، درباره انفجار بانکوک نیز که در آن دو بمب مغناطیسی، اتفاقی در یک خانه منفجر شدند، مدارک منتشره از سوی پلیس تایلند، نشان میدهد که میزان ماده انفجاری به کار رفته در آن، بیشتر از بمب منفجر شده در دهلی نو بوده و در آن گلوله انفجاری نیز به کار رفته است؛ نکته جالبتر آنکه زمان آنها، کمتر از حد معمول (پنج ثانیه) بوده است.
افزون بر این، حتی اگر بپذیریم افراد بازداشت شده در بانکوک دارای پاسپورت ایرانی بوده اند، سوابق آنها، به ویژه انجام اقدامات خلاف اخلاق در تایلند، بیش از آنکه مؤید دست داشتن جمهوری اسلامی ایران و یا حزب الله باشد، این فرضیه را که این افراد ـ همچون قاتلان دانشمندان هستهای ایران ـ از سوی رژیم صهیونیستی اجیر شده باشند، تقویت میکند.
این شواهد و مدارک در کنار آنچه پیش از این درباره آگاهی پیشین مقامات رژیم صهیونیستی از انفجارهای دهلی نو در «تابناک» منتشر شد، آشکارا از توطئه رژیم صهیونیستی برای تخریب وجهه ایران در افکار عمومی بین المللی و اعمال فشار بر کشورمان حکایت دارد؛ توطئهای که البته چندان هوشمندانه طراحی نشده است!
نظر شما :