دفتر حافط منافع رابطه حداقلی را تضمین میکند
تعطیلی سفارت ایران در انگلستان چه اهمیتی دارد و این تصمیم تا چه حد میتواند برای ایران مهم باشد؟
اصل وجود سفیر یا نماینده یک کشور در کشور دیگر از قدیم الایام برای این بوده که باب گفت و گو و مذاکره در دو کشور باز باشد و اگر مشکل یا مسئله ای ایجاد شود، این امکان وجود داشته باشد تا از طریق سفیر رفع و رجوع شود. همیشه هم این نمایندهها مورد احترام بوده اند. این که مجلس ایران تصمیم میگیرد روابط خود را با انگلستان کاهش دهد، تصمیمیاست که معمولا در دیپلماسی انجام نمیگیرد؛ بلکه آن را به دولت واگذار میکنند که عندالاقتضاء بتواند تصمیم گیری کند که رابطه خود را با هر کشوری در چه سطحی تنظیم کند تا دست دولت برای مانور در روابط خارجی خود باز باشد. وقتی کاهش سطح روابط به یک قانون تبدیل میشود، قاعدتا قدرت تحرک و مانور دولت را کم میکند و قدرت دیپلماسی را کاهش میدهد. این یک اشکال اصولی است.
اما به هر صورت مجلس حق دارد که راجع به هر چیزی اظهار نظر کند و تصمیم گیری نماید. اما این که خارج از این، عده ای امنیت سفارتخانهها را خدشه دار کنند، همیشه مذموم بوده است و در سیستم ما هم مذموم است و نمیتواند قابل قبول باشد به این دلیل که هیچ توجیهی را نمیتوان برای این مطلب برقرار کرد که وقتی برای نمایندگان کشوری امنیت قائل میشوید، قاعدتا باید به این امنیت وفادار بمانید. ما هم چنان که در گذشته وقتی دولت انگلستان رعایت نکرد و به دست گروههای مخالف تعرضی علیه سفارت ایران در لندن اعمال شد، نسبت به این اقدام اعتراض داشتیم و هنوز هم نسبت به آن اعتراضات پابرجا هستیم که باید در آن مقاطعی که نیاز بود امنیت ما و امنیت پرسنل ما در لندن تامین میشد، تدابیر بیشتری اندیشیده میشد. این مسئله سالها توسط جمهوری اسلامیایران دنبال میشد تا خسارتها اخذ شود و تا حدودی هم گرفته شد و سفارت ایران در لندن بازسازی شد و دولت انگلستان کمکهایی را در رابطه با بازسازی سفارت انجام داد. اینها اعتراضاتی بوده که انجام شده ولی اصل اعتراض به قوت خود باقی است.
از این طرف هم زمانی که در ایران این اتفاق به وقوع میپیوندد، قاعدتا در عالم دیپلماسی و روابط بین کشورها و در سطح روابط بین کشورها، این اعتراضات به قوت خود باقی است. در مقابل این انگلستان هم یک حرکت انفعالی انجام داده و سفارتخانه ایران را در لندن تعطیل کرد و به پرسنل فرصتی چهل و هشت ساعته میدهد که سفارت را ترک کنند. طبیعتا این مسئله به لحاظ تعداد ایرانیهایی که در انگلستان حضور دارند و هر کدام کارهای زیادی را با سفارت دارند، اعم از دانشجویان، تمدید و یا تجدید پاسپورت یا کارهایی که مربوط به احوالات اربعه یعنی ازدواج، طلاق، فوت و تولد است، و یا امور مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی مشکلاتی را ایجاد خواهد کرد.
ممکن است عده ای استدلال کنند که در قبال خصومتهایی که دولت انگلستان علیه ایران انجام داده است، این خسارتها ناچیز است. اینها قابل محاسبه و ارزیابی و دسته بندی است که شما با کمترین خسارتها، بتوانید بیشترین دستاوردها را داشته باشید. این جاست که دیپلماسی معنا پیدا میکند که اگر افرادی از توان لازم برخوردار باشند قاعدتا قادر خواهند بود که بتوانند روابط را تنظیم نمایند. این که در یک محیط احساسی تصمیم گرفته شود، قاعدتا میتواند خسارتها را افزایش دهد. از این جهت تعطیل سفارت هر دو کشور میتواند به زیان مردم هم تمام شود.
انگلستان بحثی را درباره تعیین حافظ منافع این کشور در ایران مطرح کرده است. اگرچه ایران اظهار داشته هنوز این مسئله را در دستور کار نداریم. حافظ منافع تا چه حد میتواند وظایف سفیر را انجام دهد؟
به طور خیلی ضعیف و محدود؛ شما نگاه کنید که الان سالهاست که ایران به واسطه حافظ منافع با امریکا رابطه دارد. طبیعتا حافط منافع واسطه ای است که باعث میشود حرفها به طور غیر مستقیم منتقل شود و این دردسرهای خاص خود را دارد و محدودیتهای زیادی ایجاد میکند. در حالی که وقتی رابطه مستقیم باشد، در هر مقطع زمانی و در هر ساعتی از شبانه روز، آن نماینده و سفیر میتواند با وزارت خارجه ارتباطات لازم را داشته باشد و موضوع را حل و فصل کنند. در صورتی که وقتی حافط منافع وظیفه ارتباط بین دو کشور را به عهده میگیرد، روابط به صورت خیلی محدود و در ضرورتهای حاد مدیریت میشود و این مسئله قاعدتا نمیتواند جانشین نقش اصلی سفارت باشد. اما در موارد اضطرار باز هم بهتر از هیچ است.
بسیاری انگلستان را دروازه ارتباط با کشورهای اروپایی میدانند. بحثی که در مورد قطع روابط ایران وا نگلستان مطرح است آیا ممکن است بر روابط ایران با کشورهای دیگر اروپایی تاثیر گذار باشد؟
قاعدتا تاثیرگذار خواهد بود. کمااین که تا الان هم برخی از این کشورها ولو به عنوان مشاوره و مشورت سفرای خود را فراخواندند تا نسبت به ادامه روابط تامل کنند. در سطح جهانی هم این مسئله در آرایی که علیه ایران داده میشود تاثیرگذار است و صف آنها را متحد تر میکند و نوع تصمیم گیریهای آنها را به یکدیگر نزدیک تر میکند. اگر در شرایط انفرادی با توجه به روابطی که با ایران داشتند، منافع خود را در نظر میگرفتند، در حال حاضر تحت تاثیر این اتفاق تصمیم گیری میکنند. مثلا آلمان همیشه به دلیل رابطه اقتصادی ای که با ایران دارد، روابط متعادل تری را با ایران شکل داده است تا فرانسه و انگلستان. وقتی چنین اتفاقی میافتد میبینیم که کمابیش این کشورها با یکدیگر متحد تر میشوند.
نظر شما :