رابطه با لیبی در گرو سرنوشت امام موسی صدر

۰۵ آبان ۱۳۹۰ | ۱۵:۱۱ کد : ۱۷۴۰۵ نگاه ایرانی
یادداشتی از سید محمد صادق خرازی برای دیپلماسی ایرانی.
رابطه با لیبی در گرو سرنوشت امام موسی صدر
دیپلماسی ایرانی: پدیده ای که در لیبی اتفاق افتاد، یک درام سیاسی در جهان اسلام و جهان عرب معاصر است و از کنار مجموعه این حوادث نمی‌توان به آسانی گذشت. این پدیده، ابعاد پیچیده و خاص خود را دارد. لیبی پسا قذافی توجه همه طرف‌های درگیر را به خود معطوف ساخته است.

مرگ قذافی، آن هم در شرایطی که توسط نیروهای انقلابی دستگیر شده بود، سوال‌ها و پرسش‌های بسیاری را باقی خواهد گذاشت. محو مجموعه اطلاعات و اسنادی که می‌توانست در انتخابات کشورهای اروپایی و شرکت‌های مهم اقتصادی  و نفتی اروپا و امریکا تاثیر بگذارد، به طرفه العینی از بین رفت. به این دلیل که نمی‌خواستند اسناد مجموعه مقامات دول اروپایی و ناتو و مقامات جمهوری خواه امریکا و شرکت‌های نفتی آشکار شود.

قذافی بعد از حل ماجرای لاکربی،  و واگذاری سخاوتمندانه  خرده ماشین الات  وارداتی دست دوم غنی سازی اورانیوم تبدیل به موجود پذیرفته شده ای از جانب امریکا، اروپا و غرب شد. به گونه ای که بعد از ماجرای لاکربی، سران دنیا برای بازدید از طرابلس صف کشیدند و با قذافی دیدار کردند. سفر آقای بلر،‌ آقای برلوسکونی، آقای شیراک و دیگر مقامات اروپایی نشانه ای از صحت این مدعاست. الیزه بعد از این جریان مناسبات زیادی را با قذافی برقرار کرد. بیش از یازده هزار کارشناس و تکنسین برجسته نفتی از ایالات متحده امریکا به لیبی رفتند. در حالی که مجموعه اقتصاد انرژی و اقتصاد نفت و هم چنین توسعه و اکتشاف نفت، تقریبا در انحصار امریکا و بخشی از اروپا قرار گرفته بود.

چه می‌شود که سرنوشت قذافی به این صورت در می‌آید؟ اطلاعات زیاد در دست است که فرانسه و ناتو از صبح اول وقت روز پنج شنبه مکان استقرار قذافی را پیدا کرده و تعقیب و مراقبت می‌کردند. نخستین حمله‌های هوایی به محل استقرار قذافی توسط نیروهای فرانسوی انجام گرفت. سوال این جاست که بعد از دستگیری چه عاملی باعث می‌شود که قذافی کشته شود؟ کاملا مشهود است که نیروهای ناتو در مرگ قذافی نقش اصلی و اول را داشته اند. گویا هدف این است که اسناد موجود بین طرابلس و اروپا یا طرابلس و امریکا را محو کنند.

پرسش دوم این است که غربی که مدعی دموکراسی است، چگونه کسانی را هوادار خود می‌داند و از آن‌ها در برقراری دموکراسی در لیبی حمایت می‌کند که قادر به قتل بدون محاکمه هستند. کسانی که قادر به قتل و اعدام بدون محاکمه هستند، چگونه می‌توانند در لیبی دموکراسی برقرار کنند؟ احیای ثبات در کوتاه مدت و تصور ترسیم فرایندی پایدارتر و دولت سازگارتر با واقعیت امروز فاصله زیادی دارد.

لیبی در آستانه بحران‌های جدی قومی‌و مدنی و داخلی است. این کشور در تهدید تجزیه و جنگ داخلی قرار دارد اگرچه در لیبی بحران مذهبی و اختلاف میان فرقه‌های مذهبی وجود ندارد، اما اقوام مختلف و ساخت جامعه قبائلی در این کشور،‌ باعث شده که مهم ترین بحران لیبی قبائل این کشور و نسبت آن‌ها با قدرت باشد. این نسبت چگونه تعریف خواهد شد؟بی تردید پیش از بناساختن نهادهای دولت، توزیع مجدد ثروت در جوامع قبایلی متمرکز خواهد شد، ساختار بین المللی شورای موقت، لیبی را در تهدید و تجزیه قرار خواهد داد.

کسانی که امروز خود را مسئول موقت در قدرت لیبی می‌دانند، چه توجیهی برای قتل بدون محاکمه و از بین بردن مهم ترین بخش سند مناسبات لیبی و دنیا را داشتند؟ کسی که می‌توانست اسناد زیادی را ارائه کند، کسی که 42 سال مهم ترین اسناد و اطلاعات را در اختیار خود داشت و مهم ترین جرثومه پرونده ننگین چهل سال گذشته لیبی، هم او بود.

لذا ما با پدیده‌های جدید نامعلوم و نامفهوم در آینده لیبی مواجه خواهیم بود . بهتر آن است که مقامات کشورمان بتوانند عمق فاجعه و حادثه را بهتر درک کنند و از همه مهم تر، ما امروز باید به دنبال مهم ترین عنصر در رابطه ایران و لیبی که بحث سرنوشت امام موسی صدر است، باشیم. مشخص شدن وضعیت امام موسی صدر برای ما مهم ترین بخش از تنظیم مناسبات آینده با لیبی خواهد بود. به لحاظ ملی باید تکلیف این مسئله روشن شود و تا زمانی که این اتفاق صورت نگیرد، ما نخواهیم توانست نسبت به آینده مناسبات خود با لیبی خوش بین باشیم.

 

نظر شما :