سه عامل ابهام در برنامه هسته ای ایران!

۱۶ مرداد ۱۳۹۰ | ۱۴:۴۳ کد : ۱۵۱۷۳ سرخط اخبار

موسسه برنامه مطالعات نظامی و امنیتی واشنگتن در گزارشی مدعی شد در صورت عدم تغییر جریان فعلی توسط ایالات متحده ، ایران حتی بدون ساختن بمب نیز می تواند از منافع قدرت هسته ای برخودار شود.مایکل اشتات مدیر این موسسه اظهار می دارد که در تحلیل خود نگاه بدون حجاب به برنامه هسته ای تهران داشته و می نویسد: در هفته های اخیر ، دولت ایران در مورد مقاصد هسته ای خود اظهارات متعددی داشته است ، مبنی بر این که اورانیوم غنای بالای خود را تا پایان سال به تاسیسات زیرزمینی حومه قم انتقال خواهد داد؛ هر چند که در مورد اینکه این اقدام در جهت تولید بمب نمی باشد سوگند کذب یاد شده است، اگر چنین اتفاقی هم بیافتد کسی نمی تواند جلوی آن را بگیرد؛ و این که موشک های شهاب را در سیلوهای مقاوم زیرزمینی مستقر نموده است.

 کنار هم قرار دادن تمام این اظهارات پیچیدگی های جدیدی به سیاست های مبهم هسته ای تهران اضافه می کند. هدف رژیم ناکام ساختن تلاش ها برای توقف برنامه هسته ای است، تا ضمن ایجاد این تصور که ایران عملا به یک قدرت هسته ای بدل شده است، بتواند نفوذ خود در منطقه را افزایش دهد.

عوامل ابهام

از نظر انستیتو واشنگتن سه عامل موجب ابهام در سیاست های ایران است: استفاده از تجهیزات با کاربرد دوگانه، پیام های مبهم و قابلیت های جایگزین.استفاده از تجهیزات با کاربرد دوگانه. تقریبا اکثر عناصر عمده ی زیرساخت های هسته ای ایران ذاتا کاربردی دوگانه دارند. به عنوان مثال ، تجهیزات غنی سازی در نطنز و قم ، که گفته می شود برای تولید سوخت نیروگاه هسته ای بوشهر و یک سری از راکتورهای تحقیقاتی احداث شده است، که بجز یکی از آنها، هنوز هیچ کدام ساخته نشده اند. اگر چه هر دو این تجهیزات برای تولید میزان قابل توجهی از سوخت هسته ای بسیار کوچک هستند، اما برای تولید اورانیوم غنی شده برای ساخت سلاح های هسته ای مناسب می باشند. ادامه….

در واقع ، اعلام تهران مبنی بر انتقال اورانیوم ۲۰ درصد به تاسیسات زیرزمینی در نزدیکی قم و سه برابر کردن تولید بوسیله ی سانتریفیوژهای پیشرفته، می تواند زمان لازم برای دستیابی ایران به توان هسته ای را به چند هفته کاهش دهد. اگر چه اورانیوم ۲۰ درصد دارای غنای لازم برای تولید تسلیحات هسته ای نمی باشد، اما ایران می تواند غنای آن را سریع تر از ذخایر عظیم اورانیوم ۳٫۵ درصد خود افزایش دهد. تاسیسات قم نیز نشان می دهد که تهران تجهیزات برنامه هسته ای خود را در برابر حمله پیشگیرانه مقاوم سازی نموده، و به نوعی ممکن است تجهیزات غنی سازی مخفی در جاهای دیگر نیز وجود داشته باشد که تصور پیشرفت هسته ای ایران را اجتناب ناپذیر می سازد.

پیام های مبهم و اظهرات دوگانه. از دسامبر سال ۲۰۰۶ ، رئیس جمهور محمود احمدی نژاد بارها اعلام کرده که ایران یک “قدرت هسته ای” است، وی این اصطلاح را طوری بکار می برد، که معانی متعددی از آن برداشت می شود. همچنین وی بارها و بارها اظهار داشته که “قطار هسته ای ایران بی ترمز بوده و دنده ی معکوس هم ندارد”، این بیانات برخی برداشت ها را اجتناب ناپذیر کرده است. در ژوئن ۲۰۱۱ او اعلام کرد : “هنگامی که ما می گوییم نمی خواهیم بمب بسازیم، به این معنی است که ما خواهان تولید آن نیستیم”، هر چند که “اگر بخواهیم، از اعلام آن نمی هراسیم …” به خاطر اینکه “هیچ کس نمی تواند جلوی آن را بگیرد.” و در ماه آوریل ، وب سایت گرداب مطلبی را از یک وبلاگ نویس مستقل منتشر کرد که پیش بینی می نمود با آزمایش فرضی هسته ای ایران هیچ چیزی تغییر نخواهد کرد. ترویج چنین دیدگاههایی در گرداب – وب سایت وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی – احتمالا نشان می دهد که مردم ایران با تفکر مقامات ایران در مورد این موضوع، که اخبار آن در رسانه ها شدیدا توسط دولت کنترل می شود، کاملا موافق هستند.

قابلیت های جایگزین. ایران زرادخانه ای متشکل از چند صد موشک شهاب مسلح به کلاهک های جنگی متعارف دارد. از آنجا که آنها توسط پیمان کنترل تسلیحات ممنوع نشده، رژیم بطور مستمر آنها را در رژه ها و تمرینات به نمایش می گذارد، تا بر توانایی خود در پاسخ به حمله بر علیه زیرساخت های هسته ای خود تاکید نموده و تصویری از ارتباط بین موشک های بالستیک و سلاح های هسته ای را القاء نماید. برای این منظور ، این موشک ها در رژه به طور مرتب با این نوشته که “اسرائیل باید از نقشه جهان محو گردد” (یک هدف دست نیافتنی برای سلاح های متعارف) به نمایش در می آیند. و در ژوئن ۲۰۱۱ ، تهران موشکهای شهاب مستقر در سیلو های زیرزمینی، با درهای فولادی و بتنی انفجاری را به نمایش گذاشت. رژیم به احتمال زیاد می خواهد به دشمنان خود این باور را القاء کند که این همه سرمایه گذاری سنگین تنها برای محافظت از موشک های مسلح به کلاهک های متعارف نیست.

مراحل بعدی

به گزارش اشراف ، تصور پیشرفت هسته ای ایران تحرکات سیاسی منطقه را تغییر و نگرانی های اعراب و اسرائیل را افزایش داده است. همسایگان متعددی (از جمله اسرائیل ، عربستان سعودی ، و امارات متحده عربی) در حال تقویت توانایی های نظامی متعارف خود هستند. و برخی از کشورها (به عنوان مثال ، مصر ، عربستان سعودی ، ترکیه ، و امارات متحده عربی) در جهت ایجاد برنامه های هسته ای غیرنظامی ، با فرض گزینه های احتمالی هسته ای نظامی در آینده گام بر می دارند. علاوه بر این ، برخی از کشورها (به عنوان مثال ، عمان ، قطر ، و عربستان سعودی که مجوز تماس کشتی های جنگی ایران با بنادر خود را صادر کرده اند) نیز قبلا از اینکه بهار عرب این روابط را منحرف نماید، در تلاش برای مقابله با تمایل به سمت تهران تدابیری و موانعی را در نظر گرفته بودند. آنها همچنین به دلیل نگرانی در مورد نفوذ رو به رشد ایران، اقدام به تقویت روابط خود با ایالات متحده نموده اند.

در این حرکت به جلو ، تهران با چند گزینه روبروست، که هر کدام از این گزینه ها نیز تا حدی با ابهامات سیاسی همراه است:

هموار نمودن راه “حرکت آهسته اقدامات غیر مجاز”، بدون برداشتن گام اساسی در این مسیر، با این استدلال که در حال حاضر نیز بدون پرداخت هزینه ی این اقدامات غیر مجاز، از بسیاری از مزایای در اختیار داشتن سلاح های هسته ای برخوردار می باشد.

“حرکت نامحسوس ” با ایجاد یک زرادخانه هسته ای کوچک و سری. ایران باید تلاش کند تا سلاح های خود را در تاسیسات مخفی (احتمالا نطنز و قم قبل از اعلام علنی موجودیت آنها) تولید نماید، با این فرض که اسرائیل یا ایالات متحده در زمان عمل قادر به شناسایی آن نباشند. با این همه، اطلاعاتی که منجر شد تا سرویس های اطلاعاتی آمریکا چنین ارزیابی کنند که ایران تلاش های تسلیحاتی خود را در سال ۲۰۰۳ به حالت تعلیق درآورده است تا اواسط سال ۲۰۰۷ بدست نیامده بود. با ادامه سیاست های مبهم خود به منظور جلوگیری از تحریم های جدید، ایران احتمالا با ادامه برنامه خود به صورت مخفی و نامحسوس، زرادخانه خود را مخفی نگه دارد.

ادامه این اقدامات غیرمجاز با اطلاع رسانی عمومی و یا آزمایش تسلیحات. اگر چه برخی از کشورها ممکن است با چنین حرکتی به عنوان یک گام توسعه ای بلند قابل پیش بینی برخورد کرده و برای ادامه زندگی با آن خود را آماده نمایند (با توجه به پیش بینی وبلاگ گرداب) ، شاید برخی از کشورها بخواهند ایران را به پرداخت هزینه ی سنگین سیاسی و اقتصادی مجبور نمایند.

مفاهیم

در سطح بین المللی ، سیاست های مبهم ایران با تلاش برای تقویت تحریم های سازمان ملل متحد علیه این رژیم توام شده است. به خاطر عدم وجود دلایل مصرح در مورد برنامه ی تسلیحاتی ایران، برخی کشورها مایل به اعمال تحریم های شدیدتر علیه صنعت نفت ایران می باشند.

سیاست تهران همچنین موجب پیچیدگی تلاش های ایالات متحده در ایجاد یک معماری امنیتی منطقه ای برای مهار و جلوگیری از هسته ای شدن ایران شده است. همانطور که اعلام شد هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا در بیانیه ی جولای ۲۰۰۹ خود در مورد “چتر دفاعی” ایالات متحده در منطقه ابراز تاسف نمود، چنین اعلانهایی می تواند این باور را به دوستان و متحدان آمریکا القاء کند که واشنگتن به دستیابی احتمالی ایران به سلاح های هسته ای راضی شده، و در نتیجه موجب پیشبرد هدف تهران به عنوان یک قدرت هسته ای می شود.

برای پرداختن به این چالش های عمده و برداشتن حجاب از سیاست های مبهم تهران ، ایالات متحده باید مراحل زیر را در پیش گیرد:

- اخذ و انتشار جزئیات و اطلاعات دقیق در مورد فعالیت های هسته ای ممنوعه ایران

- انجام یک عملیات اطلاعاتی برای مقابله با روایت پیروزمندانه تهران از تصویر خود به عنوان یک قدرت در حال ظهور

- راه اندازی یک تلاش مستمر برای ترمیم روابط با متحدان منطقه ای که اعتماد آنها به واشنگتن بخاطر نحوه ی برخورد آن با بهار عرب متزلزل شده است.

- اثبات تمایل خود در به عقب راندن سیاست های تهاجمی ایران ، مانند حمایت تهران از شیعیان عراق، گروه های ویژه ای که به نیرو های ایالات متحده حمله می کنند.

در حال حاضر ، ایالات متحده و سیاست گذاران ایران در حال پیگیری سیاست های تاخیری می باشند، هر دوی آنها چنین فرض می کنند که زمان به نفع آنهاست. به نظر می رسد واشنگتن بر این باور است که به تاخیر انداختن پیشرفت هسته ای ایران زمان لازم برای تاثیر تحریم های اقتصادی را فراهم آورده و اطلاعات تازه ای برای اعمال تحریم های قوی تر بدست می دهد. تهران نیز به نظر می رسد بر این باور است که “تاکتیک های ابهام ” تاخیر آمریکا را به نفع ایران سوق می دهد، با پیشرفت تدریجی و حرکت آهسته از بسیج جامعه بین الملل بر علیه ایران جلوگیری می شود، اما به اندازه کافی زمان برای ایجاد این تصور که دیگر اتمی شدن ایران اجتناب ناپذیر است در اختیار می گذارد.

هر چند که زمان لازم است تا معلوم شود حق با چه کسی است، اما اجتناب از پی آمدهای وضع موجود که به ضرر منافع واشنگتن می باشد، گریز ناپذیر می باشد. ایالات متحده باید مسیر تحرکات سیاسی فعلی که در آن ایران به عنوان یک قدرت بالفعل هسته ای تلقی می شود معکوس نماید – تصویری که حتی بدون ساخت بمب، ایران را از بسیاری از منافع گسترش تسلیحات متنفع می سازد.
منبع: انستیتو واشنگتن / بررسی استراتژیک

 

نظر شما :