احتمال ترور قذافی وجود دارد
آقای جاوید در در هفتههای گذشته بحثهایی در مورد به رسمیت شناختن مخالفین در لیبی از سوی برخی کشورها مطرح شده است. این مسئله در چه وضعیتی است؟
همانطور که میدانید محمود جبریل، از اعضای ارشد شورای ملی انتقالی لیبی، به واشنگتن سفر کرده تا از دولت باراک اوباما بخواهد که شورای مذکور را به عنوان دولت قانونی و مشروع لیبی به رسمیت بشناسد، هر چند چندان موفقیتی به دست نیاورد. پیش از این نیز این شورا با کشورهای اروپایی و عربی رایزنی کرده بود که موجب شد فرانسه و قطر و تعدادی از کشورهای دیگر این شورا را به عنوان دولتی مشروع به رسمیت بشناسند. با این وجود به نظر میرسد با این تحرکات، شورا استقلال خود را زیر سوال میبرد و نوعی وابستگی به کشورهای دیگر را به ذهن نزدیک میکند. از سوی دیگر این گونه ارتباطات موجب میشود که تعهداتی برای آینده ایجاد شود.
چرا شورا به دنبال این است که کشورهای دیگر آن را به رسمیت بشناسند؟
به هر حال این شورا تلاش میکند با استفاده از مشروعیتی که دیگر کشورها به آن میدهند وضعیت داخلی خود را بهبود ببخشد. آنچه در مورد ادعاهای مخالفین قذافی قابل اشاره است این است که معارضین قذافی توان سرنگونی قذافی را ندارند. به معنای دیگر انتفاضه مردمیو قیام همه جانبه عمومیاز سوی مردم علیه قذافی وجود ندارد. درواقع اگر نیروهای ناتو و توان ناتو در حمایت از مخالفین قدافی نباشد قذافی میتواند تمام شهرهایی که در دست مخالفین است را نیز بازپس بگیرد.
با این وجود به نظر میرسد توان دولت لیبی نیز رو به تحلیل است. به نظر شما ادامه کار به چه صورت ادامه مییابد؟
این مشخص است که هرچه که میگذرد، به واسطه حملات ناتو توان نیروهای قذافی تحلیل میرود. با این وجود چنانچه قبلا هم اشاره کرده ام غرب خواهان استمرار بحران در لیبی است. این تمایل ناشی از دو مسئله است. اولا با تداوم این بحران و جنگ، نفوذ غرب در نیروهای مخالف قذافی بیشتر میشود و غرب میتواند با آنها برای آینده لیبی به توافق برسد. علاوه بر این، با تداوم بحران قدرت قذافی تحلیل میرود.
تضعیف قدرت قذافی موجب میشود که جریان مخالف بتواند او را شکست دهد، هرچند به نظر من این احتمال بعید است. این احتمال نیز وجود دارد که قدرت نیروهای قذافی آنقدر تحلیل رود که با یک تلنگر نهایی نظیر ترور او یا بمباران محل استقرار او نیروهای قذافی شکست بخورند. به هر حال با افزایش بمباران اماکن مربوط به قذافی، به مرور اطرافیان او و حلقههای نزدیک به او پراکنده میشوند و این عملا به معنای تضعیف قدرت مرکزی است. بنابراین حکومت قذافی روز به روز ضعیفتر میشود.
شما به شرایطی کردید که با کشته شدن قذافی کار در لیبی پایان یابد. در روزهای اخیر از جانب ناتو اقداماتی در این راستا صورت گرفته است. آیا به نظر شما الان زمانی هست که با کشته شدن قذافی نیروهای حامیاو نیز تسلیم شوند؟
نمیتوان به ضرس قاطع چنین چیزی گفت. به نظر هرچند نیروهای قذافی تحلیل رفته است اما هنوز اینقدر ضعیف نشده اند. درواقع اگر قذافی در این حد ضعیف شده بود، جریان معارض او یکی پس از دیگری شهرها را میگرفتند. به هر حال در حال حاضر با وجود بمباران سنگین نیروهای ناتو، هنوز هم نمیتوان گفت آنها مصراته را کاملا تصرف کرده اند. نیروهای معارضه مصراته را گرفته اند اما در واقع نیروهای قذافی را به عقب رانده اند و آنجا به 25 کیلومتری مصراته عقب نشسته اند. یعنی به یک معنا مصراته در محاصره نیروهای قذافی است. این به این معنا است که رژیم قذافی همچنان دارای قدرت است.
چه حجمی از سرزمین لیبی در اختیار نیروهای قذافی است؟
وضعیت جغرافیایی لیبی وضعیت خاصی است. میتوان گفت شهرهای مهم و کلیدی، در سواحل جنوبی مدیترانه واقع شده اند. بر اساس برخی برآوردها، هنوز بیشتر بیشتر مناطق در دست نیروهای قذافی است. در واقع فقط بن غازی به عنوان پایتخت شرقی و دومین شهربزرگ لیبی بعد از طرابلس کاملا در دست نیروهای مخالف است. قطعنامه 1973 شورای امنیت نیز زمانی صادر شد که نیروها و تانکهای قذافی وارد بن غازی شدند. با این وجود پس از دخالت نیروهای ناتو این شهر در دست مخالفین ماند. پس از آن نیروهای مخالف قذافی به سمت غرب کشور و به طرف طرابلس پایتخت حرکت کردند. با این وجود در مصراته که نزدیک ترین شهرمهم به طرابلس است، متوقف شدند.
الان بیش از دو ماه است که مصراته دست به دست میگردد. اخیرا معارضه ادعا کرده اند که توانسته اند کنترل این شهر را در دست بگیرند. هرچند این مسئله نیز چندان قابل اتکا نیست چون این شهر چند بار دست به دست شده است و امکان دارد نیروهای قذافی باز هم آن را بازپس بگیرند. چرا که هم اکنون نیز آن را در محاصره خود قرار داده اند. بنابراین میتوان گفت هنوز قسمت اعظم لیبی در اختیار نیروهای قذافی است.
شما اشاره کردید که غرب مایل است که بحران لیبی تداوم پیدا کند. این اتفاق چه سودی برای غرب دارد؟
مسئله این است که وقتی پس از تحولات تونس و مصر لیبی نیز دچار ناآرامیشد، و به خصوص در شرق کشور این ناآرامیها بالا گرفت، غربیها به دنبال این بودند که همانند مصر و تونس، در این کشور نیز سوار بر موج انتفاضه مردمیشوند. ولی برای این کار دو ضعف داشتند؛ اولا در ساختار ارتش لیبی نفوذی نداشتند یعنی در میان نیروهای نظامیو امنیتی که تاثیرگذار ترین نیروها در لیبی هستند، نفوذی نداشتند.
دوم این که شناخت و اطلاعات دقیقی نسبت به معارضین نداشتند. باید توجه داشت که غربیها نگران روی کار آمدن اسلام گرایان تندرو بودند. این نکته از این جهت قابل توجه است که بعد از سوریه و اردن قوی ترین نیروهای اخوانی با تفکر جهادی و یا سلفی در قسمت شرقی لیبی یعنی بن غازی هستند. پس غربیها هم شناخت کافی نسبت به مخالفین نداشتند و هم در این جریان معارضه دارای نفوذ نبودند.
بنابراین آنها به دنبال طولانی شدن جنگ به دو دلیل بوده و هستند. اول اینکه قدرت حکومت و نیروهای حامیاو تضعیف شود. دوم غربیها مایل بودند که این بحران ادامه پیدا کند و به برکناری سریع قذافی نینجامد که بتوانند به معارضه بقبولانند که آنها به تنهایی توان سرنگونی نظام قذافی را نداشتهاند و بتوانند از آنها امتیاز بگیرند. به این دلیل آنها با مخالفین وارد گفتگو شدند.
الان خبرهایی منتشرشده به این صورت که نیروهای اطلاعاتی کشورهای غربی در بن غازی مستقر هستند. این نشان دهنده تلاش غربیها در راستای جمع آوری اطلاعات و شناسایی نیروها و نفوذ بیشتر است. علاوه بر این از طریق سیاسی هم مذاکراتی را با مخالفین شروع کردند. اجلاس قطر و ایتالیا که برای جمع آوری کمکهای مالی برای معارضین قذافی بود از این دست مذاکرات بود. باید توجه داشت که غربیها این کارها را رایگان نمیکنند. آنها در مقابل این کمکها امتیازاتی میخواهند. آنها میخواهند برای آینده لیبی از این شورا تضمین بگیرند. این که این مسئله چقدر طول بکشد مشخص نیست. ولی تا وقتی این مسئله حل نشود به نظر من شاهد تداوم بحران در لیبی خواهیم بود.
وضعیت نیروهای ناتو چگونه است؟
عملیاتهایی که در حال حاضر ناتو در لیبی انجام میدهد خارج از چارچوب قعطنامه 1973 شورای امنیت است. چرا که قذافی دیگر هواپیمایی ندارد که برای اجرای عملیات منطقه پرواز ممنوع چنین عملیاتهایی صورت گیرد. با این وجود ناتو میگوید برای این که بتوانیم کار قذافی را تمام کنیم، باید به زیرساختها و مراکز حیاتی او حمله کنیم. یعنی به مرور ناتو دارد از ماموریت خود فراتر میرود. به نظر میرسد در حال حاضر ناتو به دنبال هدف قرار دادن خود قذافی است.
به احتمال ترور قذافی اشاره کردید. این کار تا چه حد ممکن است؟
از نظر تکنولوژی که غرب و آمریکا در اختیار دارند، این کار سختی نیست. مخصوصا که هواپیماهای غربی بر اساس مصوبه شورای امنیت به راحتی بر فراز لیبی پرواز میکنند. این پروازها لزوما بازدارنده و برای اجرای منطقه پرواز ممنوع نیست. بخشی از این پروازها تجسسی و برای کسب اطلاعات است. بنابراین این که باب العزیزیه، مقر اصلی قذافی در طرابلس را مورد حمله قرار داده اند، نشان میدهد این احتمال وجود دارد.
در مورد همین حمله گفته میشود قذافی در آنجا بوده، منتها کشته نشد و پسر و نوههایش کشته شده اند. این به این معناست که تیم اطلاعاتی و جاسوسی غربیها کاملا دنبال قذافی است و محل استقرار او را رصد میکند. این که کجا و در چه زمانی میتوانند به او دست پیدا کنند مشخص نیست. به هر حال کسانی که این توانمندی را دارند که اسامه بن لادن را در ابوت اباد پاکستان و در نزدیکی یکی از بزرگترین کمپهای نظامیپاکستان ترور کنند، میتوانند در این فضای آشفته بازار لیبی قذافی را هم بکشند.
باید به این توجه کرد که لیبی دارای مرزهای طولانی دریایی و زمینی است، به دلیل این فضای لیبی به روی آنها بازاست و امکان ورود به آن کاملا وجود دارد. بنابراین توان تکنولوژیک و اطلاعاتی غربیها و وضعیت و شرایط لیبی این امکان را به آنها میدهد که قذافی را رصد و ترور کنند. این که چه زمانی این اتفاق میافتد قابل پیش بینی نیست. به هر حال غرب میداند که مادامیکه قذافی از صحنه حذف نشود، بحران در لیبی ادامه خواهد یافت.
نظر شما :