پیامدهای اقتصادی تحریمها را نمیتوان نادیده گرفت
آقای دکتر، آخرین دور از مذاکرات ایران و 1+5 که در بهمن ماه گذشته در ترکیه برگزار شد، با نوعی شکست مواجه شد. در روزهای اخیر دوباره نامه نگاریهایی بین خانم اشتون و آقای جلیلی صورت گرفت. با توجه به شکست مذاکرات قبلی این نامه نگاری به چه دلیل صورت گرفت؟
به هر حال در همه قطعنامههای شورای امنیت تصریح میشود که با وجود تمام تحریمهای صورت گرفته باب مذاکره باز است و از دولت ایران خواسته میشود تا وارد مذاکره شود.
از این رو رابطه بین نمایندگان معرفی شده دو طرف برقرار است. آنها سعی می کنند باب مذاکره را باز نگه دارند. به این دلیل هیچ وقت گفته نمیشود که مذاکراتی انجام نمیشود. این نامه نگاریها نیز به نوعی تلاش برای احیای مذاکرات است. بنابراین اعلام شده که آنها آماده دریافت پیشنهادهای جدید ایران هستند.
پس آیا ممکن است مذاکرات به زودی برقرار شود؟
به نظر میرسد با توجه به پاسخ ایران و موضع گیری مقامات کشورهای غربی این مذاکرات به زودی احیا نشود. آنها اعلام کرده اند که پاسخ ایران پیشنهاد جدیدی را ارائه نمیکند، بنابراین ضرورتی برای انجام مذاکره دیده نمیشود.
پاسخ ایران حاوی چه مسائلی بوده که غرب چنین موضعی اتخاذ کرده است؟
پاسخ ایران حاوی پیشنهادهای کلی درباره همکاری برای مبارزه علیه تروریزم بین المللی و عدم گسترش سلاحهای هسته ای به خصوص در منطقه خاورمیانه است که به مسئله فعالیتهای هستهای اسرائیل بر می گردد. در واقع ایران مسائل کلی را مطرح میکند که چندان ارتباط خیلی متقنی با موضوعی که که مورد اختلاف است ندارد.
به هر حال مسئله اختلاف ایران و جامعه جهانی مسئله هستهای است و بر سر این مسئله است که تاکنون چهار قطعنامه در شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران تصویب شده است. آنچه موجب اختلاف است این است که غرب مذاکره را صرفا پیرامون مساله هستهای ایران میداند در صورتی که تمرکز ایران بیشتر روی کلیات و مسائل کلان جهانی و تغییر شیوه مدیریت جهان است. در بسته پیشنهادی ایران که هنوز معتقد است باید در دستور کار مذاکرات قرار گیرد مسایل مختلفی در مورد مدیریت جهان مطرح شده است که این مسائل با آن چیزی که مد نظر غرب برای مذاکرات است متفاوت است.
به نظر میرسد از اشتیاق غرب برای مذاکرات نیز کاسته شده است. این طور نیست؟
به طور کلی فضا تا حدود زیادی در مورد مسئله هستهای ایران کم رنگ شده است. در این مورد به سه مسئله میتوان اشاره کرد. مسئله اول این که با توجه به جنبشهای مردمیدر کشورهای منطقه، بحث تحولات خاورمیانه و موضوع حقوق بشر مورد توجه قرار گرفته است و اولویت پیدا کرده است. یعنی در حالی که تا پیش از این اتفاقات، مسئله هستهای ایران بسیار مورد توجه رسانهها بود. بعد از این تحولات آن منسئله به حاشیه رانده شده است و تمرکز رسانهها بیشتر بر این تحولات و موضوع حقوق بشر قرار گرفته است.
در کنار این، حوادثی که در مورد نیروگاه فوکوشیما در ژاپن اتفاق افتاد و نگرانیهایی که در مورد نیروگاههای هستهای ایجاد کرد، استفاده از انرژی هستهای را مورد تردید قرار داد. از سوی دیگر مسئله ویروس استاکس نت و این که گفته میشود آسیبهایی را به سایتهای هستهای ایران وارد کرد از جمله عواملی است که توجه به فعالیتهای هستهای ایران را کاهش داده است.
علاوه بر این توجه غرب بیشتر به اعمال تحریمها در مورد ایران به عنوان راهکاری جهت کنترل فعالیتهای هستهای ایران است.
بنابراین و با توجه به کاهش توجه به فعالیتهای هستهای ایران فکر نمیکنم در آینده نزدیک تغییر اساسی در این رابطه ایجاد شود.
به تحریمها اشاره کردید و این که غرب بر اعمال تحریم علیه ایران تمرکز دارد. این تحریمها تا چه حد موثر بوده است؟
غرب با توجه به قطعنامههای شورای امنیت و تحریمهای یکجانبه ای که بر ایران اعمال کرده است به اجرای این تحریمها مشغول است. در روزهای اخیر نیز در مورد اعمال تحریم علیه بانک تجاری اروپایی ـ ایرانی که درهامبورگ فعالیت دارد بحثهایی مطرح شده است. اینکه تحریمها کارساز بوده و اثرات و پیامدهایی در اقتصاد ایران داشته واقعیتی است که نمیتوان آن را نادیده گرفت. قعطا این تحریمها ضربههایی به وضعیت اقتصادی و تجاری کشور وارد کرده است ولی با این حال به هر حال به نظر میرسد این تحریمها باعث نشده که ایران را پای میز مذاکره بکشاند.
آیا ممکن است اگر مذاکرات ایران و غرب برقرار نشود آنها به سمت تحریمهای بیشتر و تصویب قطعنامه جدیدی حرکت کنند؟
این احتمال به صورت جدی وجود دارد. البته در حال حاضر علائم جدی نشان داده نشده است ولی وقتی مذاکرات به بن بست برسد احتمال این وجود دارد که برای این که نشان دهند مسئله فراموش شده تلقی نشده، تحریمهای جدی تری را در شورای امنیت مطرح کنند.
نظر شما :