تنش زدایی؛ دستور کار صالحی در سفر به امارات
به نظر میرسد این سفرها با هدف تنش زدایی از روابط ایران و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس صورت گرفته است. به این معنی که هدف از سفر ایشان مذاکره با مقامات این کشورها است و طبیعی است که تلاشهایی در جهت رفع تنش و رفع سوء تفاهمات انجام خواهد شد و امیدواریم که این تلاشها به نتیجه برسد.
به نظر شما استراتژی وزارت خارجه در برخورد با تنش به وجود آمده میان ایران و کشورهای عربی باید چگونه باشد؟ آیا این سفرها کافی است یا باید اقدامات دیگری نیز برای رفع تنش انجام شود؟
متاسفانه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در مقطعی منفعلانه عمل کرده است. البته باید این سفرها را به فال نیک گرفت. به نظر میرسد سفرهایی که انجام شده در جهت رفع این ضعف است. سفرهای وزیر خارجه میتواند تنش را کم کند و تا حدودی به رفع سوء تفاهماتی که میان کشورهای منطقه با جمهوری اسلامی ایران به وجود آمده کمک کند.
اما طبیعی است که این سفرها تنها اقداماتی نیست که باید انجام شود. باید اقدامات دیگری علاوه بر سفرها در نظر گرفته شود تا بتوان کاملا سوء تفاهمات را برطرف کرد.
چه اقدامات دیگری علاوه بر سفرهای خارجی میتواند در راستای تنش زدایی انجام شود؟
به نظر من مهمترین اقدام در راستای تنش زدایی همین انجام مسافرتهای دیپلماتیک میان طرفین است. به هر صورت باید دیالوگ و گفت و گوهایی به صورت صریح و روشن باید میان طرفین به جریان افتد تا اگر سوء تفاهماتی میان طرفین به وجود آمده در این مذاکرات صریح نسبت به رفع آن اقدام شود.
البته روشهای دیگری نیز باید برای رفع اختلافات موجود در کنار انجام سفرها به کار گرفته شود. مثلا رد و بدل هیئتهای اقتصادی یا فرهنگی میتواند در راستای رفع تنش اثرگذار باشد. احیانا در مواقع مقتضی تبادل یادداشت و نامه میتواند کمک کننده باشد. به هر صورت باید از تمامیظرفیتها برای رفع سوء تفاهمات استفاده کرد.
با توجه به این که تحولاتی که منجر به تنش میان ایران و کشورهای عربی شده خاتمه نیافته و هم چنان ادامه دارد، به نظر شما تلاشهای ایران و حتی قطر یا عمان تا چه حد میتواند برای تنش زدایی موثر باشد؟
به نظر میرسد که این سفرها و مذاکرات بی تاثیر نخواهد بود اما این که انتظار داشته باشیم با انجام این سفرها تمام سوء تفاهمات رفع میشود و تنشها خاتمه مییابد، بسیار خوش باورانه و ساده لوحانه است.
جمهوری اسلامیایران باید نشان دهد که چه در رابطه با بحرین و چه درباره سایر تحولات قصد دخالت در امور داخلی کشورها را ندارد و آن چه آنها یا به صورت بهانه مطرح میکنند یا واقعا دچار سوء تفاهم شده اند، پایه ای ندارد.
در زمان سفر آقای صالحی به امارات نخست وزیر مصر هم در این کشور حضور دارد. به نظر شما مصر تا چه حد میتواند در تلطیف فضای روابط ایران و شورای همکاری خلیج فارس موثر باشد؟
البته روابط ایران با مصر نه برقرار شده است و نه آن وضعیت سابق را دارد. با توجه به این مسئله به نظر نمیرسد مصر بتواند در ارتباط ایران با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس تاثیری داشته باشد. بنابراین فکر نمیکنم حضور ایشان در امارات بتواند در این راستا تاثیر گذار باشد.
با توجه به این که مقامات مصری و ایرانی نسبت به از سرگیری روابط بسیار مایل هستند،آیا ممکن است این تمایل در نگاه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نسبت به ایران تاثیری داشته باشد؟
اگر روابط ایران با مصر عادی شود، طبیعی است که بر نگاه و نگرش کشورهای حاشیه خلیج فارس درباره ایران تاثیر مثبت خواهد داشت. اما هنوز که روابط ایران و مصر به صورت عادی درنیامده و از حد حرف فراتر نرفته است. لذا در این موقعیت به نظر نمیرسد مصر له یا علیه روابط ایران چندان موثر باشد.
به نظر شما علاوه بر سفرهای انجام شده،کدام کشورهای عربی ظرفیت آن را دارند که مقصد وزیر امور خارجه باشند و سفر به آنها بر روابط ایران و اعراب تاثیر گذار باشد؟
من فکر میکنم مهمترین کشور عربی منطقه و کشوری که ما باید سعی در عادی سازی روابط با آن داشته باشیم عربستان است. نقش عربستان چه در تحولات منطقه ای و چه در تحولات بین المللی مهم است و به نظر میرسد ایران باید به دنبال رفع سوء تفاهم و حل اختلافات با عربستان باشد. البته در این راستا باید از اقدامات مقدماتی تر شروع کرد و بعد از آن اگر لازم بود سفر هم انجام شود.
نظر شما :