خاورمیانه عربی در مشت ایران
دیپلماسی ایرانی: ایران هراسی به دغدغه اول کشورهای منطقه تبدیل شده است. گویا رهبران عرب که انقلابهای عربی به شدت آنها را ترسانده و اکثر آنها را یا در معرض تغییر یا انقلاب قرار داده به این نتیجه رسیدهاند که تنها کشوری که میتواند با همراه ساختن جامعه عربی بر نفوذ منطقهایاش بیفزاید و حضور خود را در منطقه پررنگ کند، ایران است. ایرانی که از در دوستی با مصر جدید در آمده و میرود تا مهمترین و تاثیرگذارترین کشور عربی را با خود همراه سازد و نقشی جدید در خاورمیانه عربی در کنار ترکیه دیگر متحد غیر عرب خاورمیانهایاش ایفا کند. اما جبهههایی که ایران به آنها نفوذ کرده، کجاست؟ کدام کشورها پاشنه آشیل جامعه عربی در برابر ایران محسوب میشوند و در کدام منطقه حضور ایران بیش از همه پررنگ است؟ آیا این تحرکات پرتکاپوی سیاسی میتواند ایران را به اهدافش برساند؟
پایگاه خبری تحلیلی میدلایست آنلاین در یادداشتی به این موضوع پرداخته و مینویسد: پژوهشگران مسائل استراتژیک بر این اعتقادند که مناطق عربی تحت نفوذ ایران در منطقه خاورمیانه که مورد حمایت ایران است، سه منطهاند. مناطق شیعه نشین جنوب عراق، لبنان به کمک حزب الله و سوریه با حمایت از نظام علوی حاکم بر آن. به اعتقاد استراتژیستها وجود این سه منطقه برای ایران چنان قدرت عملی ایجاد کرده که میتواند آزادانه به فکر گسترش محدوده نفوذی خود تا قلب جامعه عربی حتی تا مرزهای اسرائیل باشد. به اعتقاد آنها ایران به واسطه عراق توانسته تمامی منطقه شمالی دریای عمان و خلیج فارس را تحت کنترل خود در آورد و به کمک متحدان منطقهایاش که ذکر شد هر گونه تلاش کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس را برای تضعیف یا تحت فشار گذاشتنش فورا خنثی کند. کما این که در لبنان نیز به واسطه حضور حزب الله هر گونه ایرانستیزی تقریبا غیر ممکن است و در سوریه نیز نظام علوی حاکم بر آن با همپیمانی عمیقی که با تهران دارد توانسته به حضور ایران در منطقه شامات و غرب دریای مدیترانه مشروعیت دهد.
در ادامه این یادداشت به مناطق دیگری که ایران در آنها نفوذ دارد نیز اشاره شده و آمده است: این مناطقی است که ایران از دهه هشتاد برای حضور در آنها سرمایهگذاری کرده و برای همه روشن است که این حضور تا چه اندازه پررنگ، جدی و غیر قابل انکار است. اما مناطقی نیز وجود دارد که ایران در حال سرمایهگذاری در آنها است و روز به روز بر نفوذ خود در آنجا می افزاید. ایران در جنوب منطقه عربی در یمن به شدت فعال است. با حمایتی که از حوثیها میکند توانسته است که مرزهای جنوب عربستان را تحت کنترل خود در آورد و به نوعی این کشور پر مدعای عربی را محاصره کند. عربستان به خوبی میداند اگر بنا باشد روزی یمن دچار جنگ داخلی شده یا آشوبی سیاسی در آن رخ دهد به گونهای که همین ثبات نیمبند فعلی آن نیز به مخاطره بیفتد ایران توان اداره آن را دارد و به راحتی میتواند کنترل آن را به دست گیرد. مسئلهای که بیش از پیش بر نگرانی عربستانیها افزوده است. کما این که بحرین نیز به رغم حضور نظامی عربستان و متحدانش در سپر دفاع جزیره تحت کنترل ایران است و تهران توانسته با استفاده از خطای استراتژیک کشورهای عربی در پیاده کردن نیروی نظامی در آن بر نفوذ اجتماعی – سیاسی خود بیفزاید و جامعه شیعی این کشور را با خود همراه کند. این مسئله بدان معنا است که در صورتی که عربستان از بحرین خارج شود، ایران فورا وارد عمل خواهد شد و کنترل آن منطقه را از لحاظ سیاسی و اجتماعی به دست خواهد گرفت.
در ادامه این یادداشت آمده است: کمی آن طرفتر و در غرب جامعه عربی نیز تحولات تازهای در شرف وقوع است. در بحبوحه بیثباتی سیاسی در مصر و وضعیت دوره انتقالی در آن، ایران تحرکات سیاسی عمیق و گستردهای را آغاز کرده در این راستا که روابط خود را با قاهره به حالت عادی برساند و همزمان جریانهای اسلامگرای آن را با خود همراه سازد. این بدان معنا است که در کنار دایره نفوذی ایران در منطقه خلیج فارس پیوندهای تازه و استراتژیکی در حال شکلگیری به نفع ایران است که میتواند بازوی قدرتی آن را چندین برابر تقویت کند. به ویژه این که مصر مهمترین مرز را با غزه دارد و قاهره میخواهد تسهیلات بسیاری برای اتباع فلسطینی محاصره شده در این منطقه ایجاد کند. بر کسی هم پوشیده نیست که مصر تا چه اندازه بر جامعه عربی چه از لحاظ سیاسی و چه از لحاظ اجتماعی اثرگذار است.
نویسنده این یادداشت در ادامه به تحولات سوریه اشاره میکند و مینویسد: آنچه در سوریه امروز شاهدیم، انقلاب مردمیای از نوع تونس و مصر است. انقلابی که سراسر سوریه را در خود در نوردیده است. ولی با تمام این احوال بعید به نظر میرسد که نظام علوی به رهبری بشار اسد به این راحتیها سرنگون شود و گسستی در همپیمانی ایران – سوریه به وجود آید. با توجه به حمایتهای بیشائبهای که ایران از نظام بشار اسد دارد، پیشبینی میشود که به رغم فشارهای داخلی و خارجی، دمشق از این مرحله عبور کرده و در کنار اتحاد با ایرانی که برای تسلط بر خلیج فارس نقشهها کشیده، در کنار ایران از فرصتها نهایت استفاده را ببرد.
در ادامه این یادداشت تاکید شده است که: این نه تنها جامعه عربی بلکه اسرائیل نیز بیش از پیش به محاصره ایران در آمده است. اکنون ایران از طریق مصر، غزه، لبنان و سوریه کاملا توانسته اسرائیل را محاصر کند در حالی که اسرائیل هیچ کاری برای دفع تهدیدهایی که از ناحیه ایران متوجهش شده نمیتواند انجام دهد.
نویسنده این یادداشت در ادامه مینویسد: منطقه عربی شاهد انقلابهای عربی عمیقی است. دامنه این انقلابها تا منطقه شامات نیز رسیده است. اما آیا این بدان معنا است که این انقلابها به ضرر ایران تمام شده است؟ مسلما خیر، ایران به کمک متحدان جدیدش و تقویت جایگاه سابق منطقهایاش در حال نفوذ روز افزون در منطقه است و روز به روز مناطق تازهای را به قلمرو نفوذیاش میافزاید. آیا کشورهای عربی توانایی رویارویی با این انقلابی که هم از لحاظ داخلی و هم از لحاظ منطقهای علیهشان به وجود آمده، دارند؟
نظر شما :