الجزیره گرفتار در منگنه ایران و عربستان
دیپلماسی ایرانی: هتل عظیم ریتس کارلتون در دوحه پایتخت قطر نزدیک به دو هفته پیش میزبان چهرههای بزرگ سیاسی و تحلیلگران مطرح منطقهای بود که در کنار برخی مقامات ارشد بینالمللی که از پاریس به دوحه آمده بودند، تحولات اخیر منطقه عربی به ویژه لیبی را مورد بررسی قرار دادند.
به گزارش روزنامه القدس العربی، در این نشست نکاتی غیر از آنچه رسانهها در آن موقع منعکس کردند نیز مطرح شد که به تازگی به روزنامهها و رسانهها درز یافته است. به ویژه مسائل مربوط به ایران که مشخص شد پشت درهای بسته در این نشست صحبتهای بسیاری درباره آن شده است.
قطر که با شبکه الجزیره خود این روزها جولانگاه تحولات سیاسی عرب را اداره میکند به روشنی در این نشست از سوی بحرین و عربستان سعودی دو همسایه عرب خود مورد نقد قرار گرفت که چرا با ایران روابط عادی دارد و در بحبوحه تحولات بحرین و یمن رایزنیهای خود را با مقامات ایرانی گسترش داده است. مقامات قطری در پاسخ به انتقادهای بیامان دو متحد عربش در شورای همکاری خلیج فارس توضیح داد که ایران کشور استراتژیک و مهمی در منطقه است که نمیتوان به راحتی از کنار آن گذشت. ما منافع استراتژیک با ایران داریم که از جمله آن چاههای گاز طبیعی در خلیج ]فارس[ است که ما را بر آن میدارد که با ایران در تماس دائم باشیم. دولت قطر در این نشست هشدار داد که هر گونه حرکت تنشآمیز علیه ایران که باعث شود این کشور به گزینه نظامی روی آورد به ضرر مصالح ملی قطر است و دوحه نمیخواهد به آتش دیگران بسوزد.
با این حال توضیحات قطر عربستانیها را قانع کرد. نماینده دولت عربستان در این نشست تاکید کرد، ایران پس از تحولات بحرین در کنار معترضان بحرینی و انقلابیون این کشور ایستاده و بدین ترتیب علنا شمشیر را در برابر شورای همکاری خلیج فارس از رو بسته است. بنابر این باید دوحه رسما مواضع خود را مشخص کند که میخواهد به کدام سمت رود. اگر بنا باشد همچنان از ایران جانبداری کند آن گاه باید به فکر عواقب این رفتار خود نیز باشد.
القدس العربی همچنین گزارش میدهد که پس از این نشست، نامه شدیداللحنی از سوی ریاض به دوحه فرستاده میشود که در آن نامه از دولت قطر خواسته شده در کنار برداران عربش بایستد و در حالی که با توجه به مواضع ایران، احتمال بروز هر گونه جنگ حقیقی در منطقه وجود دارد همگام با دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس علیه ایران موضع رسمی بگیرد.
قطریها میگویند چنین فشاری از سوی عربستان به قطر بیسابقه بوده است. یکی از کارشناسان امور قطر میگوید: «تغییر رویکرد الجزیره نسبت به تحولات سوریه که به طور ناگهانی خود را وارد ماجرا کرد و به خطدهی به این تحولات پرداخت نتیجه همین فشارهای عربستان سعودی بوده است. الجزیره ناگهان از پوشش خبری تحولات بحرین منصرف شد و اکنون شاهدیم که دیگر هیچ خبری از این کشور مخابره نمیکند در حالی که به طور فزایندهای به تحولات سوریه که همپیمان ایران محسوب میشود، پرداخته است.»
وی که خود از بازرگانان رسانه است، اما روزنامه القدس عربی نامی از او نمیآورد همچنین میگوید: «احساس کلی که نزد قطریها وجود دارد این است که آنها ترجیح میدهند خود را درگیر بحرانهایی که از مرزهای جغرافیشان دور است مثل لیبی، یمن و سوریه کنند تا این که بخواهند به منطقهای که زیر پایشان است، بپردازند. آنها از اظهار نظر خارجیها نمیترسند ولی از واکنش جمعی میترسند. اما آنچه که بیش از همه آنها را میترساند، ایران است.»
مسئله این است که اگر قطر از ایران واهمه دارد نمیتواند به راحتی از کنار مسئله بحرین بگذرد. مسئلهای که برای ایران حیاتی است و تهران آن را خط قرمز برای دوست و دشمن خود تعیین کرده است. بر اساس همین خط بود که نوری مالکی در عراق نیز سرکوب مردم بحرین را را محکوم کرد و بدین ترتیب در کنار ایران ایستاد.
پس از آن که حکومت آل خلیفه برای سرکوب معترضان بحرینی که عموما هم شیعی هستند، چنگ و دندان نشان داد و همه را با یک مشت آهنین سرکوب کرد، نگرانی قطریها افزایش یافت. به ویژه این که حکومت بحرین رسما ایران را متهم به دخالت در امور داخلی خود کرد و این مسئله باعث شد تا قطر و شبکه الجزیره بیش از پیش تحت فشار قرار بگیرند. آنچه باعث شده تا قطر کمی نفس راحت بکشد عدم رویارویی علنی حکومت بحرین با ایران است که به رغم وجود ادعاهای فراوان که علیه ایران دارد همچنان از رویارویی علنی با تهران خودداری میکند.
یکی از دلایل بیمیلی بحرینیها به عدم رویارویی با ایران به جامعه عربی نیز باز میگردد. جامعه عربی از حکام عرب تندروترند و این بیم وجود دارد که اگر بنا باشد حکومتهای عرب حاشیه خلیج فارس بیش از این با ایران در بیفتند نتیجه عکس بگیرند و شورشی جدید در دوران جامعه خود به وجود آید.
روزنامه القدس العربی گزارش میدهد که پادشاه بحرین تا آخرین لحظه انتظار داشت که بتواند کشورش را به سمت دموکراسی هدایت کند. به ویژه این که بحرین آزادترین کشور حاشیه خلیج فارس محسوب میشود که در کنار کویت رسانهها آزادی عمل دارند و مردم نیز از آزایهای اجتماعی برخوردارند. پادشاه بحرین امیدوار بود که قبل از بازگشت ملک عبدالله، پادشاه عربستان به ریاض که برای دوره درمان به امریکا رفته بود، بتواند کشور خود را به یک کشور دموکراتیک تبدیل کند و تا اندازهای انتظارات مردم اکثرا شیعه بحرین را برآورده سازد. اما فشارهای داخل نظام سلطنتی از یک سو و فشار حکومت عربستان از سوی دیگر که باعث شد پادشاه در اتخاذ هر تصمیمی تعلل کند تا پادشاه عربستان باز گردد، همه چیز را به هم ریخت و پادشاه بحرین را در برابر عمل انجام شدهای قرار داد که فرمان هدایت آن نه از منامه بلکه از ریاض بود.
نظر شما :