رویکرد پراگماتیک ایران در قبال سوریه
دیپلماسی ایرانی:روند تحولات خاورمیانه و به خصوص صلح اعراب اسرائیل در دهههای اخیر به گونه ای بوده است که همواره در محافل بینالمللی از ایران و سوریه به عنوان دوستان و متحدان منطقهای یاد شده است. این در حالی است که این روابط برادر مآبانه از پیامدهای خیزشهای مردمی در کشورهای عربی در امان نمانده و تهران و دمشق به سوی فصلی نوین در روابط فی مابین گام بر میدارند.
سال گذشته، زمانی که بشار اسد رئیسجمهور سوریه به ایران سفر کرد در جریان مراسمی که در مقابل دوربین رسانهها برگزار میشد، علاوه بر دریافت مدال افتخار از روابط غیر قابل گسست دو طرف سخن گفت. اما آنچه که هماکنون در سوریه در حال وقوع است، آیندهای مبهم در روابط تهران و دمشق را به تصویر میکشد که در آن خطر در چالش قرار گرفتن این دوستی منطقهای چندان دور از ذهن نیست.
مخالفتهای مردمی با دولت بشار اسد و تلاشهای بیامان دمشق برای مقابله با آن تا جایی پیش رفته که کاخ سفید، تهران- متحد دیرین سوریه- را به دخالت در امور داخلی این کشور متهم کرده است. اتهامی که مقامات ایرانی با وجود دلبستگیهای زیاد به مقامات سوری آن را تکذیب کردهاند. این در حالی است که دو کشور علاوه بر همرزمی در جبهه جنگ علیه اسرائیل در جبهه ضد آمریکایی نیز دوشادوش یکدیگر فعالیت میکنند.
تهران و دمشق محور ضد آمریکایی در منطقه محسوب میشوند که البته سیاستهای سوریه در این خصوص با محافظهکاریهای بیشتری همراه است. چرا که بر خلاف ایران پس از انقلاب اسلامی 1357 و ماجرای گروگانگیری اعضای سفارت آمریکا در تهران، دمشق همچنان روابط دیپلماتیک خود را با ایالات متحده حفظ کرده است. هرچند عراق پس از صدام یا ترکیه خواستار عضویت در اتحادیه اروپا که این روزها به دنبال کسب اعتبار بینالمللی است و حتی مصر پس از انقلاب اخیر گزینههایی برای دوستیابی تهران به شمار میروند اما کثرت موضوعات مورد اختلاف و مشکلاتی که در راه ایجاد روابط صمیمانه به چشم میخورد به اندازهای است که همچنان گوی سبقت در این روابط نزدیک به ایران را به دست سوریه میدهد.
عراق پس از صدام همچنان فاصله زیادی با ثبات دارد و ترکیه، کشور عضو ناتو با شماری از دوستان اروپایی و آمریکایی دست کم در پرونده هستهای ایران نشان داد که به دنبال راضی کردن غرب در جدال هستهای با جمهوری اسلامی است.
در این بین، مصر که تا چندی پیش به واسطه سابقه تاریخی در حمایت از رژیم سابق ایران در زمره کشورهای غیر دوست تهران قرار داشت نیز با وجود روی کار آمدن دولتی به ظاهر نزدیکتر با نگرش جمهوری اسلامی، همچنان راه درازی تا تبدیل شدن به یک دوست برای ایران پیش رو دارد. با این وجود ادعاهای اخیر شورای همکاری خلیج فارس در جهت متهم کردن تهران به دست داشتن در اغتشاشها در بحرین از عداوت کشورهای سنی مذهب منطقه با ایرانی خبر میدهد که بارها از لزوم بسط حکومت شیعیان و صادر کردن انقلاب اسلامی به سایر کشورها سخن گفته است.
یک تحلیلگر امور منطقهای در امارات متحده عربی بر این باور است که در صورت سقوط دولت بشار اسد، تحقق این بخش از اهداف ایران با موانع بیشتری روبرو خواهد شد. به گمان وی هرچند میتوان انقلاب سوریه را به نوعی شکست استراتژیک برای غرب تعبیر کرد اما تغیر در سوریه، ساز و کار امنیت در هسته خاورمیانه را به گونهای متحول میکند که میتواند تهران را نیز تحت تاثیر قرار دهد.
با این وجود استراتژی ایران در قبال سوریه کنونی که با خیزشهای مردمی دست و پنجه نرم میکند با پیچیدگی های خاصی همراه است. بر خلاف موضعگیریهای تند علیه کشتار در بحرین یا یمن، تهران با در نظر داشتن افکار عمومی اعراب و تحول در نگرش اعراب نسبت به رئیسجمهور سوریه، کمتر بهطور علنی در این زمینه موضعگیری کرده است.
این در حالی است که پیچیدگی در استراتژی برخورد با خیزشهای مردمی در خاورمیانه و به خصوص کشورهای عرب تنها مختص ایران نیست و ایالات متحده نیز الگوی مشابه را برگزیده است. هر چند در ظاهر روند انقلابها در کشورهای عربی مشابه به نظر میرسد اما واشینگتن با توجه به ملاحظات سیاست خارجی خود در برخی از این کشورها مانند یمن در مقام طرفداری از مردم مخالف قرار میگیرد و در کشوری نظیر لیبی، از معمر قذافی جانبداری میکند.
با این حال نحوه تصمیمگیری ایران در خصوص استراتژی سوریه با توجه به پیامدهای سقوط اسد بر طیفی از منافع ایران از سرمایهگذاریهای کلان در این کشور گرفته تا موضوع صلح اعراب اسرائیل از حساسیت ویژه ای برخوردار است. حساسیتهایی که این رویکرد پراگماتیک را با محافظهکاری بیشتری همراه میکند.
نظر شما :