ایران در دستور کار مذاکرات آمریکا و چین
نویسنده خبر:
مریم پاداش
گفتاری از محسن شریعتینیا، کارشناس مسائل شرق آسیا براى ديپلماسى ايراني.
سفر روز گذشته رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا به چین و دیدار با لیانگ گوانگ لی، همتای چینیاش و سفر هفته آینده هو جین تائو، رئیس جمهور چین به آمریکا نشان دهنده گسترش روابط چین و آمریکا است. محسن شریعتى نیا متخصص مسائل شرق آسیا در گفتاری برای دیپلماسی ایرانی به تحلیل این روابط پرداخته است و معتقد است موضوع پرونده هستهای ایران در دستور کار این سفرها قرار دارد.
گفتاری از محسن شریعنی نیا متخصص مسائل شرق آسیا براى ديپلماسى ايرانى:
الگوی روابط آمریکا و چین
الگویی که روابط آمریکا و چین را شکل میدهد «همکاری» و «رقابت استراتژیک» است. همکاری دو کشور در حوزههایی با محویت اقتصاد و رقابت استراتژیک میان چین و آمریکا در حوزههایی با محوریت تایوان و خیزش چین و تاحدی توسعه توان نظامی این کشور صورت میگیرد. پس به طور توامان همکاری و رقابت میان دو کشور وجود دارد. البته وجه همکاری جویانه این الگو خیلی جدیتری و پررنگتر است. چرا که هم آمریکا نیازمند همکاری با چین در موضوعات جهانی است و هم این که چین به عنوان کشوری که مبنای سیاست خارجیاش توسعه و افزایش قدرت ملی این کشور است همکاری با آمریکا را بر گزینههای دیگر ترجیح میدهد. بنابراین در وضعیت فعلی همکاری در روابط دو کشور اولویت دارد و این وضعیت تا آینده قابل پیش بینی تداوم پیدا میکند. به دلیل اینکه همچنان انتخاب استراتژیک چین پیشبرد توسعه است و دغدغه سیاست خارجی چین ایجاد زمینه و شرایط بین المللی مناسب برای پیشبرد توسعه در این کشور.
از طرف دیگر درشرایط فعلی استراتژی کلان آمریکا دربرابر قدرتهای در حال ظهور مثل چین این است که آنها را به «نظم بین المللی آمریکا محور» پیوند بزند و تا حد قابل توجهی خواستههایی را که آنها در این نظم دارند چه در حوزه اقتصادی و چه در حوزه امنیتی برآورده کند. بنابراین اراده دو طرف بیشتر بر همکاری معطوف است و همکاری بر رقابت در روابط دو کشور اولویت دارد.
روابط نظامی آمریکا و چین
روابط نظامی به معنای خرید و فروش تسلیحات، برگزاری مانور مشترک و غیره که عموما بین کشورها مرسوم است میان چین و آمریکا وجود ندارد. در واقع هدف سفر اخیر رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا به چین، مدیریت تنش بین چین و آمریکا است. در واقع دو کشور تلاش میکنند که مناسبات نظامی فی مابین به سمت تنش سوق پیدا نکند.
سابقه این تنشها در روابط نظامی چین و آمریکا به دوران جنگ سرد برمیگردد. آمریکا غیر از مقطع کوتاهی بعد از بازتعریف روابط با چین در سال 1972 تسلیحات به چین نفروخته است. خصوصا بعد از وقایع میدان «تیان آن من» چین مورد تحریم تسلیحاتی از سوی مجموعه بلوک غرب بوده است. بنابراین نمیتوان از روابط نظامی به معنای مبادله تسلیحاتی میان چین و آمریکا سخن گفت. بلکه تا حد زیادی عکس قضیه نیز صادق است به این معنا که آمریکا با فروش سلاح به تایوان مهم ترین مشکل و را در روابط دو کشور به وجود آورد و مهم ترین موضوع تنش زا در روابط دو کشور در حال حاضر موضوع فروش سلاح به تایوان است. در واقع میتوان گفت هدف اصلی این گونه سفرها بحث تایوان و در کنار آن مسائل امنیتی چون کره شمالی و ایران است.
سفر اخیر رابرت گیتس به چین سفری است برای احیای گفتگوهای نظامی چین و آمریکا که از یک سال پیش بعد از فروش به تایوان متوقف شده است. در پی فروش تسلیحات به مبلغ 6.2 میلیارد دلار از سوی آمریکا به تایوان در ژانویه سال 2010، چین به نشانه اعتراض مناسبات نظامی اش را با آمریکا قطع کرد آمریکا کمکهای خود به تایوان را با این بحث توجیه میکند که متعهد به دفاع از تایوان است و در اعلامیه که در 1971 معروف به اعلامیه شانگهای بین چین و آمریکا منتشر شد و در واقع نتیجه دیپلماسی پینگ پنگ بود، آمریکا متعهد شد که چین واحد را به رسمیت بشناسد و چین نیز متعهد شد که مسئله تایوان به شکل مسالمت آمیزحل و فصل شود. آمریکا کمکهای خود به تایوان را با این استدلال توجیه میکند که موازنه در منطقه نباید به هم بخورد و اگر موازنه به هم بخورد احتمال تهاجم چین به تایوان وجود دارد که این مدعا را چین به طور کلی رد میکند. با این سفر میتوان گفت که این گفتگوها مجددا از سر گرفته شده است؛ گفتگوهایی که درباره کاهش تنش در روابط نظامی دو کشور صورت میگیرد.
همکاری آمریکا و چین در موضوع ایران و کره شمالی
در مورد ایران و کره شمالی بحثهای متفاوتی وجود دارد. آمریکا معتقد است چین به عنوان یک قدرت در حال ظهور در درون نظام بینالمللی که آمریکا سامان داده فعالیت میکنند و قدرتشان را فزایش میدهند. بنابراین باید نسبت به این نظم مسئولیت پذیر باشند. تعبیری که به کار میبرند این است که چین باید سهامدار مسئول باشد، به طبع سهامیکه در نظم دارد باید مسئولیت بپذیرد.این مسئولیت پذیری به طبع در حوزه بحرانهای بین المللی معنا پیدا میکند. بحران هستهای کره شمالی و فعالیت هستهای ایران دو بحران اصلی سیاست بین الملل هستند و آمریکا به چین فشار وارد میکند که در این دو موضوع مسئولیت پذیری خود را نشان دهد. آمریکا از چین میخواهد که این کشور روابطش را با کشورهای چالشگر نظام بین المللی محدود کند و برای فشار بر این کشورها از این کشور انتظار کمک دارد. چین نیز تا حد قابل توجهی به این درخواستهای آمریکا پاسخ مثبت داده است و همانطور که در بحث ایران و کره شمالی شاهد آن هستیم چین همکاریهای قابل توجهی با آمریکا در این دو حوزه انجام میدهد. به نظر میرسد در سفری که هو جین تائو، رئیس جمهور چین، در هجدهم ژانویه ( ۲۸ دیماه) به آمریکا خواهد داشت این دو مسئله جزء موضوعات اصلی مذکرات خواهد بود.
نظر شما :