دوراهی دموکراتها در مورد ایران
سناتور باراک اوباما که در کاستن فاصله اش از سناتور هیلاری کلینتون می کوشد، از فرصت فراهم شده در مراسم مناظره نامزدهای ریاست جمهوری در لاس وگاس روز پنج شنبه [24 آبان] بهره کافی نبرد. او حتی نتوانست به حریف خود مشتی کاری و مؤثر بکوبد و از رأی ماه سپتامبر هیلاری کلینتون به قطعنامه [معروف شده به لیبرمان-کیل] به نفع خود استفاده کند، قطعنامه ای که می توانست به زعم اوباما به عنوان بهانه ای برای حمله به ایران مورد استفاده قرار گیرد. شاید توداری و سکوت معنی دار او به این دلیل است که خودش هم در ماه مارس از متممی پشتیبانی کرده که به همان اندازه ستیزه جویانه و جنگ طلبانه بود و به عبارت دیگر مانور روی اشتباه کلینتون می توانست موجب پیش کشیدن خبط خودش شود.
اوباما در این ماه نسبت به ماه گذشته لحن ملایم تری را در برابر کلینتون اتخاذ کرد. ماه پیش اوباما، رأی کلینتون به نامگذاری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان گروه تروریستی را "بی ملاحظه" توصیف کرد و گفت این رویه به بوش رئیس مجهور آمریکا بهانه حمله به ایران را خواهد داد. کلینتون هم به نوبه خود روی تناقض گویی اوباما مانور نکرد و بر خلاف رفتار همیشگی در مورد ایران سکوت اختیار کرد. این که هر دو نامزد برای پرهیز از تخریب یکدیگر وادار به سکوت شده اند نشان از آن دارد که دموکراتها خودشان بر سر دوراهی قرار دارند.
دموکراتها از سویی می خواهند موضع ضد تروریستی محکمی از خود نشان دهند و از سوی دیگر از اقدام نظامی ایالات متحده به ایران به بهانه گسترش سلاح های هسته ای پرهیز دارند. هرچند چپگرایان از حمله آمریکا به ایران پیش از پایان دوران ریاست جمهوری بوش ابراز تنفر می کنند اما هیچ دموکراتی، ملایمت با رژیمی را برنمی تابد که رئیس جمهورش هولوکاست را انکار کرده و خواستار نابودی و امحای اسرائیل است. تنها روش زیرکانه ای که دموکراتها می توانند به کار بگیرند این است که هم دیک چینی را محکوم کنند وهم محمود احمدی نژاد را.
با این وصف یازدهم اکتبر این تعادل را برهم ریخت. چون رهبر اتحادیه منچستر، یادداشت اوباما را که ماه قبل به کلینتون تاخته بود منتشر کرد. توضیح این که قطعنامه یادشده را جون کیل سناتور جمهوری خواه و جوزف لیبرمن سناتور دموکرات تنظیم کردند و کلینتون هم از آن حمایت کرد. در این یادداشتی که منتشر شد از قول اوباما آمده است که با انتساب سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان گروه تروریستی و "با تصویب این اصلاحیه بی ملاحظه و بی دقت، در حقیقت ما شمشیر را از رو بسته ایم" در ادامه هم اوباما نتیجه گرفته که "دولت بوش هم می تواند با استفاده از این لحن به کاررفته در پیشنهاد لیبرمن-کیل حمله به ایران را توجیه کند و آن را ادامه جنگ عراق توصیف کند."
این موضوع "لنی دیویس" از قضات واشنگتن و از حامیان دیرینه کلینتون ها را نیز سر وجد آورد. دیویس هم در 16 اکتبر طی نامه ای به نیویورک تایمز نوشت اوباما یکی از 68 سناتوری است که-به انضمام کلینتون- در 22 مارس از قطعنامه 970 سنا حمایت کرد که لحنی مشابه پیشنهاد لیبرمن-کیل داشت و در مورد نامگذاری سپاه پاسداران بود. دیویس در 24 اکتبر هم در وب سایتش نوشت: "جای شگفتی و پرسش است که چرا سناتور اوباما و مدیران تبلیغاتی او فکر می کنند می توانند از کلینتون راجع به قطعنامه لیرمن-کیل انتقاد کنند او را بی ملاحظه و بی دقت توصیف کنند در حالی که می دانند اوباما از قطعنامه 970 حمایت کرده است."
روز بعد قاضی دیگری از واشنگتن به نام گریگوری کریگ به دیوس پاسخ داد. وی از دوستان دیویس است و زمانی از بیل کلینتون دفاع کرده بود اما اکنون مشاور سیاست خارجی اوباماست. او به حامیان دموکراتها از طریق ایمیل پاسخ گفت هرچند سخنی از قطعنامه 970 به میان نیاورد، اما تأکید داشت که قطعنامه لیبرمن- کیل وسعت کار را از نامیدن سپاه پاسداران به عنوان گروه تروریستی فراتر برده است. او در این نوشته لیبرمن و کیل را جنگ طلب ترین اعضای سنا در مورد ایران توصیف کرده و از نظر او این قطعنامه "می تواند جنگ علیه ایران را توجیه کند."
در لاس وگاس اوباما در حملات همه جانبه خود به کلینتون به هیچ وجه این موضوع را پیش نکشید. قصدش را هم نداشت تا این که وقتی فضا برای کسانی آماده شد که در اصطلاح سیاسی به آنان "آرای سرگردان" گفته می شود چون هنوز تصمیم خود را نگرفته اند. در این میان مادر یکی از کارکشتگان و کهنه کاران جنگ عراق در مورد ایران سؤال کرد و اوباما راهی برای طفره رفتن از پاسخگویی نداشت. سناتور "جوزف بایدن" رئیس کمیسیون روابط خارجی سنا در مورد لیبرمن-کیل گفت: "آن یک اشتباه فاحش فاحش بود... [آن قطعنامه] اکثر کشورهای مسلمان را متقاعد کرد که این بار واقعا صحبت از جنگ با اسلام است... اگر او [بوش] دامنه جنگ را بدون رأی کنگره به عراق [منظور ایران] بکشاند... در آن صورت باید استیضاح شود."
ولف بلیتزر در گزارشی که از سی.ان.ان در باره این مناظره در لاس وگاس پخش می شد اوضاع را سرو سامان داد و گفت کلینتون تنها کسی بود که به این قطعنامه رأی داد بعد هم اوباما در پاسخ به پرسش ها اظهار داشت که از نظر او این قطعنامه یک اشتباه بود و گفت: "من با هیلاری موافقم که باید دیپلماسی جسورانه ای [در برابر ایران] اتخاذ کنیم" کلینتون هم ترجیح داد حتی یک کلمه هم در باره ایران به زبان نیاورد و از پرداختن به موضوع سپاه پاسداران، که پیش از این مورد علاقه اوباما بود، چشم پوشی کند.
بنابراین، طرح موضوع ایران فرصت بسیار ناچیزی پیدا کرد و به درستی در لاس وگاس مطرح نشد. به این ترتیب سؤالات زیادی بی پاسخ ماند. سؤالاتی از قبیل : آیا کلینتون یا اوباما می توانند زندگی مسالمت آمیزی با ایران هسته ای در پیش بگیرند؟ آیا آنها گزینه نظامی علیه ایران را کنار گذاشته اند؟ آیا آنها در صورت حمله بوش به ایران به "بایدن" می پیوندند و بوش را استیضاح می کنند؟ هیچیک از این دو نامزد دموکرات دوست ندارند با این سؤالات بسیار دشوار مواجه شوند.
نظر شما :