لابی اسرائیل ، تابوی دیپلماسی آمریکا
نام کتاب: لابی اسرائیل و سیاست خارجی آمریکا
نویسندگان: جان جی. میرشایمر، استفن ام. والت
انتشارات فرر، اشتراوس و ژیرو، سپتامبر 2007
496 صفحه ــ 26 دلار
از زمانی که مجله فارین افرز در سال 1993 مقاله برخورد تمدنهای ساموئل هانتینگتون را منتشر کرد، هیچ کتاب یا مقاله آکادمیکی به اندازه کتاب «لابی اسرائیل و سیاست خارجی آمریکا» جنجال به پا نکرده است. این کتاب که نوشته جان میرشایمر، استاد علوم سیاسی دانشگاه شیکاگو و استفن والت، استاد روابط بینالملل دانشگاه هاروارد است، به خاطر وزن و اعتبار علمی مولفانش و ادعاهای جنجالبرانگیز مطرح شده در آن، به یکی از معدود کتابهای آکادمیکی تبدیل شد که به فهرست کتابهای پرفروش روزنامه نیویورکتایمز راه یافت.
این کتاب که ابتدا در ماه مارس 2006 به شکل مقالهای 32 صفحهای در مجله معتبر «لاندن ریویو آو بوکز» منتشر شد و سپس با توجه به تحولات جدید خاورمیانه به ویژه جنگ لبنان و مسائل ایران در حد کتابی 500 صفحهای بسط یافت، به خاطر پرداختن به موضوعی که یکی از تابوهای سیاسی در آمریکا محسوب میشود ــ یعنی تأثیر لابی اسرائیل بر سیاست خارجی این کشور ــ موجب صفآرایی دو جبهه مخالفان و موافقان کتاب و جدالهای تند قلمی و رسانهای شده است که با وجود گذشت چند ماه از زمان انتشار کتاب، هنوز فروکش نکرده است.
نویسندگان کتاب «لابی اسرائیل و...» در اثر خود با ارائه مستنداتی علمی، نشان دادهاند که ایالات متحده آمریکا امنیت خود را قربانی منافع یک کشور دیگر، یعنی اسرائیل، کرده است و علاوه بر این سیاست آمریکا در قبال منطقه خاورمیانه نیز به کلی تحت تأثیر «لابی اسرائیل» قرار دارد.
میرشایمر و والت، لابی اسرائیل را ائتلاف قدرتمندی از افراد و سازمانهای با نفوذ تعریف میکنند که در جهت تغییر سمت و سوی سیاست خارجی آمریکا در جهت منافع اسرائیل فعالیت میکند.
به نوشته این کتاب، «هسته اصلی لابی اسرائیل را یهودیان آمریکا تشکیل میدهند که بخش اعظمی از فعالیتهای روزمره خود را به تغییر جهت سیاست خارجی آمریکا در جهت منافع اسرائیل اختصاص میدهند.» البته نویسندگان کتاب در ادامه تصریح میکنند که تمامی یهودیان آمریکا عضو این لابی نیستند و در بین اعضای این لابی نیز در مورد بعضی سیاستهای خاص اسرائیل، اختلافنظر وجود دارد.
میرشایمر و والت در بخشی از کتاب خود مینویسند: «تاکنون هیچ محفلی به اندازه لابی اسرائیل نتوانسته است سیاست خارجی آمریکا را از عملکرد در جهت تأمین منافع ملی خود منحرف کند و در عین حال مردم و سیاستمداران آمریکایی را متقاعد کند که منافع دو کشور آمریکا و اسرائیل، اساساً یکسان و مشابه هستند.»
به نوشته مولفان این کتاب، لابی اسرائیل در اساس تفاوتی با دیگر لابیهای قومی یا صنفی ندارد، اما آن چه موجب تمایز آن از دیگر لابیها میشود، قدرت و تأثیرگذاری خارقالعاده آن بر سیاست خارجی آمریکا است. لابی اسرائیل این قدرت و تأثیرگذاری را از طریق نفوذ خود در قوه مجریه، انعکاس نظرات خود در رسانههای ارتباط جمعی و تنبیه و تشویق نمایندگان کنگره به دست میآورد.
میرشایمر و والت سوءاستفاده از برچسب و اتهام «ضدیهودیت» را یکی از مهمترین ابزارهای لابی اسرائیل در جهت تحقق منافع خود و خاموش ساختن صدای مخالفانش میخوانند و میگویند اکنون و پس از کنترل افکار عمومی و دولتمردان آمریکایی، لابی اسرائیل عمده تلاش خود را معطوف کنترل فضای دانشگاهی و حذف دیدگاههای انتقادی نسبت به اسرائیل در فضای آکادمیک آمریکا کرده است.
مولفان کتاب در پایان اینگونه نتیجهگیری میکنند که اگر لابی اسرائیل در تعیین سمت و سوی سیاست خارجی آمریکا به طور کامل موفق شود، «مخالفان و دشمنان اسرائیل در منطقه خاورمیانه یکی پس از دیگری تضعیف یا سرنگون میشوند، دست اسرائیل برای برخورد با فلسطینیها باز میشود و در این میان عمده هزینهها، تلفات و جنگها به دوش آمریکا میافتد.»
لابی اسرائیل چیست؟
کتاب «لابی اسرائیل و...» هسته اصلی لابی اسرائیل را سازمانهایی چون کمیته روابط عمومی آمریکایی اسرائیل (آیپک)، کمیته یهودیان آمریکا و انجمن روسای سازمانهای یهودی آمریکا ذکر میکند و این سازمانها را تحت کنترل نیروهای تندرویی میخواند که عمدتاً با اهداف توسعهطلبانه حزب لیکود اسرائیل همسو هستند و در تضاد با مفاد قرارداد صلح اسلو عمل میکنند.
لابی اسرائیل همچنین طی 25 سال گذشته در شماری از مهمترین مراکز تحقیقاتی و مطالعاتی آمریکا چون آمریکن اینترپرایز انستیتو، انستیتو بروکینگ، مرکز سیاست امنیتی، انستیتو تحقیقات سیاست خارجی، بنیاد هریتیج، انستیتو هادسن و... نفوذ کرده است و حضوری تعیینکننده در این مراکز مطالعاتی دارد.
لابی اسرائیل همچنین مسیحیان اونجلیک بانفوذی چون گری بائور، جری فالول، رالف رید و پت رابرتسون را شامل میشود و نئوکانهای تندرویی چون جان بولتون، ویلیام بنت و جان کرکپاتریک نیز در ارتباط تنگاتنگی با این لابی قرار دارند.
آیپک بازوی اصلی نفوذ لابی اسرائیل بر نمایندگان کنگره محسوب میشود و اعمال نفوذ لابی بر قوه مجریه نیز از طریق سازماندهی آرای رایدهندگان یهودی در انتخابات ریاست جمهوری صورت میگیرد. سازمانهای کلیدی و قدرتمند یهودی همچنین با اعمال نفوذ بر عزل و نصب مدیران دولتی، اطمینان حاصل میکنند که منتقدان اسرائیل در پستهای مهم مرتبط با سیاست خارجی قرار نگیرند.
به نوشته مولفان کتاب، فعالیتهای لابی اسرائیل همراه با توطئه و دسیسه نیست و یهودیان آمریکایی و متحدان مسیحی آنها از همان ابزارهای معمول دیگر لابیها و گروههای فشار استفاده میکنند؛ اما به خاطر قدرت و نفوذ خود این کار را بسیار بهتر و موثرتر از دیگر گروهها انجام میدهند.
اما در عین حال، نفس وجود لابی اسرائیل ثابت میکند که حمایت بیقید و شرط از اسرائیل همسو با منافع ملی آمریکا نیست، چرا که اگر چنین بود نیاز به ایجاد لابی و گروه فشار برای تأثیرگذاری بر سیاست خارجی آمریکا منتفی میشد.
حمایت بیقید و شرط
بر اساس کتاب «لابی اسرائیل و...»، اسرائیل بزرگترین دریافتکننده کمکهای مالی آمریکا پس از جنگ جهانی دوم بوده است و کمکهای اقتصادی مستقیم آمریکا به این کشور طی دوره زمانی 1973 تا 2003 بالغ بر 4/1 تریلیون دلار میشود.
اسرائیل همچنین سالیانه کمکی بالغ بر 3 میلیارد دلار از آمریکا دریافت میکند که این رقم یک پنجم کل بودجه کمکهای خارجی آمریکا را تشکیل میدهد. میرشایمر و والت در ادامه مینویسند: «حجم عظیم این کمکها به ویژه هنگامی آشکار میشود که میبینیم اسرائیل اکنون خود یک کشور صنعتی ثروتمند و با درآمد سرانه ای برابر با کشورهایی چون کره جنوبی و اسپانیا است.»
نویسندگان کتاب همچنین میگویند اسرائیل تنها دریافتکننده کمکهای مالی آمریکا است که نیازی به پاسخگویی در مورد چگونگی هزینه این کمکها ندارد و میتواند این کمکهای مالی را هرطور که بخواهد و حتی در جهت اهدافی خلاف سیاستها و منافع آمریکا، مانند شهرک سازی در کرانه باختری، هزینه کند.
به نوشته مولفان کتاب، «آمریکا همچنین اسرائیل را به آخرین تکنولوژیهای نظامی خود مجهز میکند و تسلیحاتی پیشرفتهای مانند هلیکوپترهای بلکهاوک و جنگندههای اف ـ 16 را به راحتی در اختیار این کشور قرار میدهد. آمریکا همچنین اطلاعاتی امنیتی را که حتی در اختیار متحدان خود در ناتو قرار نمیدهد، با اسرائیل شریک میشود و چشم به روی دستیابی اسرائیل به سلاحهای اتمی میبندد.»
اما آمریکا علاوه بر کمکهای مالی و نظامی، به لحاظ دیپلماتیک نیز همیشه حامی این کشور بوده است و از سال 1982 تاکنون 32 قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل را که علیه اسرائیل صادر شدهاند، وتو کرده است. به نوشته میرشایمر و والت، این رقم بالاتر از مجموع وتوهای چهار عضو دائم دیگر شورای امنیت طی این مدت است.
اسرائیل، نقطه ضعف استراتژیک
میرشایمر و والت در ادامه استدلالهای خود در زمینه تأثیرگذاری لابی اسرائیل بر سیاستهای خارجی ایالات متحده مینویسند: «با این حال، سخاوتمندی و گشادهدستی خارقالعاده آمریکا در مورد اسرائیل در صورتی که این کشور یک متحد استراتژیک مهم برای آمریکا محسوب میشد یا دلایل اخلاقی محکمی برای این عمل وجود داشت، توجیهپذیر بودند. اما هیچ یک از این دو منطق در مورد اسرائیل صادق نیست.»
مولفان کتاب در ادامه دلایل استراتژیک زیر را برای استدلال خود اقامه میکنند:
1- حمایت از اسرائیل برای آمریکا بسیار پرهزینه است و موجب ایجاد اشکال بر سر راه روابط آمریکا با جهان عرب میشود. 2- آسیبپذیری اسرائیل در جنگ علیه تروریسم و برخورد با رژیمهای خودسر منطقه، نقطهضعف آمریکا محسوب میشود. 3- این که گفته میشود تهدیدهای تروریستی مشابه موجب اتحاد آمریکا و اسرائیل شده است، دارای منطقی وارونه است: آمریکا به خاطر حمایت بیش از حد از اسرائیل در معرض تهدیدهای تروریستی قرار گرفته است و نه برعکس. 4- رژیمهای به اصطلاح خودسر منطقه، تهدیدی مستقیم برای منافع حیاتی آمریکا محسوب نمیشوند، بلکه در عوض تهدیدی جدی برای اسرائیل به شمار میروند. 5- اسرائیل اکنون یکی از قدرتهای نظامی برتر منطقه است و علاوه بر این که توان نظامی متعارف آن از همسایگانش بسیار برتر است، تنها کشور منطقه محسوب میشود که به سلاحهای هستهای مجهز است.
موافقان و مخالفان
همانطور که پیش از این اشاره کردیم، انتشار مقاله و کتاب میرشایمر و والت در سالهای 2006 و 2007، منجر به صفآرایی جدی موافقان و مخالفان کتاب در برابر یکدیگر و جدلهای قلمی و رسانهای تند و تیزی شد که همچنان نیز ادامه دارد.
دنیل لوی، مشاور سابق ایهود باراک، نخستوزیر اسرائیل، طی مقالهای که در روزنامه اسرائیلی هاآرتص منتشر شد، استدلالهای نویسندگان این کتاب را زنگ خطری برای تلآویو خواند و نوشت: «این که حمایت آمریکا از اسرائیل تنها از طریق فشارهای محافل فعال در واشنگتن قابل توضیح است و نه به این خاطر که اسرائیل متحدی استراتژیک و حیاتی برای آمریکا محسوب میشود، باید سیاستمداران اسرائیل را به تجدیدنظر در رفتارهای خود وادار کند.»
ادوارد پک، عضو شورای منافع ملی آمریکا و دیپلمات کهنهکار آمریکایی که سابقه سفارت در چندین کشور عربی و خاورمیانهای را در کارنامه خود دارد نیز در واکنش به حملاتی که پس از انتشار این کتاب نسبت به میرشایمر و والت در رسانههای آمریکا انجام شد و فشارهایی که در نهایت باعث شد تا دانشگاه هاروارد تقاضا کند تا لوگوی این دانشگاه از چاپهای آتی کتاب حذف شود، مینویسد: «موج واکنشهای خشمآلود و اهانتآمیزی که وجود این لابی را تکذیب میکنند و صلاحیت علمی نویسندگان کتاب را زیر سئوال میبرند، خود محکم ترین دلیل وجود این لابی و شیوه عملکرد تهاجمی و خصمانه آن است.»
پک درعین حال موافقت خود را با هسته اصلی استدلالهای میرشایمر و والت اعلام میکند و مینویسد: «هر چند نظرات متفاوتی در مورد هزینهها و فواید بلندمدت روابط دو کشور وجود دارد، اما نمیتوان منکر این شد که دیدگاههای این لابی در مورد منافع اسرائیل، به پایه و اساس سیاستهای خاورمیانهای ایالات متحده تبدیل شده است.»
مایکل شوئر، از مقامات ارشد سابق سیا، نیز در گفت و گو با رادیوی سراسری آمریکا در مورد این کتاب گفت که اسرائیل موفق شده است با یک برنامه تبلیغاتی بلندمدت و به شدت موفقیتآمیز، افکار عمومی مردم و سیاستمداران آمریکایی را تحت تأثیر قرار دهد. شوئر همچنین شجاعت میرشایمر و والت را به خاطر طرح این مسئله برای افکار عمومی آمریکا ستود.
زیبیگنیف برژینسکی، مشاور سابق امنیت ملی آمریکا نیز در مورد این کتاب در مجله فارین پالیسی نوشت: « میرشایمر و والت با ارائه آمار و ارقام علمی و مستند نشان میدهند که اسرائیل بیش از هر کشور دیگری از کمکهای مالی به شدت سخاوتمندانه آمریکا برخوردار بوده است.
این کمکهای سخاوتمندانه باعث شده است تا اسرائیل از جیب مالیاتدهندگان آمریکایی، هر روز ثروتمندتر و غنیتر شود. در همین حال مقامات اسرائیل این کمکها را بر خلاف سیاستها و اهداف آمریکا در منطقه، صرف شهرکسازی و تعلیق روند صلح میکنند.»
اما در مقابل این گروه از موافقان کتاب، منتقدان بیشماری نیز با پاسخهای خود ادعاهای نویسندگان این کتاب را به چالش کشیدند و آنها را مغرضانه، غیرعلمی، اغراقآمیز و یهودیستیزانه خواندند و حتی آبراهام فاکسمن، مدیر یکی از مراکز حمایت از یهودیان، با انتشار کتابی تحت عنوان «دروغهای مهلک: لابی اسرائیل و افسانه کنترل یهودیان» تلاش کرد به ادعاهای مولفان کتاب «لابی اسرائیل و…» پاسخ دهد. جرج شولتز، وزیر خارجه سابق آمریکا نیز طی مقدمهای بر این کتاب نوشت: «این ایده که سیاست خارجی آمریکا در مورد اسرائیل و خاورمیانه تحت تأثیر لابی اسرائیل شکل میگیرد، به کلی اشتباه است.»
اما در نهایت، آن چه بیش از هر چیز در واکنشهایی مطرح شده نسبت به این کتاب جلبتوجه میکند، فضای به شدت جهتدار رسانهها و در نتیجه افکار عمومی آمریکا در مورد مسئله اسرائیل است که به گفته مارک مازور، استاد تاریخ دانشگاه کلمبیا، «هرگونه بحث منطقی در مورد روابط آمریکا و اسرائیل را ناممکن میکند و باعث میشود تا نقد روابط ویژه میان آمریکا و اسرائیل در سطح رسانههای ارتباط جمعی آمریکا، همچنان یک تابو باقی بماند.»
THE ISRAEL LOBBY AND U.S. FOREIGN POLICY
By John J. Mearsheimer and Stephen M. Walt.
Hardcover: 496 pages
Publisher: Farrar, Straus and Giroux; (August 27, 2007)
Language: English
ISBN-10: 0374177724
نظر شما :